آسمون شهرم....


آسمون شهرم....

بازم کنار دریای خزر بازم بی تو کنار ساحل بادبادک آرزو تو دستام تو نیستی و حوصله ی نیست این روزا آسمون شهرم بابلسر ابری و گرگ و میشه به جای تو کل ساحل قدم می زنم به جات حرف می زنم پامو تو آب میشاعر:محمد کیا حبیب زاده


بازم کنار دریای خزر
بازم بی تو کنار ساحل
بادبادک آرزو تو دستام
تو نیستی و حوصله ی نیست
این روزا آسمون شهرم بابلسر
ابری و گرگ و میشه
به جای تو کل ساحل قدم می زنم
به جات حرف می زنم پامو تو آب می زنم
رو به دریا اسمت رو فریاد می زنم
رو ماسه های ساحل اسمت رو می نویسم
تو خیالم دستات رو تو دستم می گیرم
بی اجازه بوسه از دستای تو می چیدم
به جای خون, عشق تو , تو رگامه
تو نیستی من بی قرار باریدنم
چشم دریایی من کوتاه بیا برگردد
بی تو تا حالا هر چه گذشته برام
جز غم و درد چیزی برام نبوده
با تو چه حالی داره تو جاده شمال
صدای بارون و آهنک صدات و خنده هات
تا تو هستی کنارم دنیام برام بهشته
حتی اگه این دنیا وسط جهنم باشه
(کیا)

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»، بهترین دعا و ظهور بزرگ‌ترین جایزه لیله الرغائب...