تلخ تلخ


تلخ تلخ

حکایت رفاقت من با تو... حکایت قهوه ایست که امروز به یادت تلخ تلخ نوشیدم... که با هر جرئه بسیار اندیشیدم... که این طعم را دوست دارم یا ؟؟؟ آنقدر گیر کردم میان دوست داشتن و نداشتن... که انتظار تمامشاعر:امیر بهشتی

حکایت رفاقت من با تو ...
حکایت قهوه ایست که امروز به یادت تلخ تلخ نوشیدم ...
که با هر جرئه بسیار اندیشیدم ...
که این طعم را دوست دارم یا ؟؟؟
آنقدر گیر کردم میان دوست داشتن و نداشتن ...
که انتظار تمام شدنش را نداشتم
و تمام که شد فهمیدم
باز هم قهوه می خواهم !!!
باز هم تلخ تلخ ....

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


لخته خون گوشتی شبیه جگر در پریودی چیست و چه علتی دارد‌؟ +‌روش درمان