(مرهم)
همیشه ملتهب است این دل ،
هیچ درمانی ندارد،
مگر روی تو بیند ،هنگام جشن شا دیت
هوس پرواز دارد ،
تا با بوی عطرت لبخند نشیند بربوس لبم
صد حیف دل نگران است
مبادا به بازیچه گرفته ی عشق پُر شور را،
چون یادت را یاد آورم ،
بر دلم تندیسی از رویت
برتنه درخت حک کرده بهمراه دارم ،
تا بیش از این ملتهب نشود ،
زخم التهاب گر توباشی نمی ماند نگار
پس رویت را از من مپوشان
که آرزوی بسیار دارد دلم ،
مرهم زخم دلم باش
ای عصر امید زندگی
منوچهر فتیان پور (راد)
همیشه ملتهب است این دل ،
هیچ درمانی ندارد،
مگر روی تو بیند ،هنگام جشن شا دیت
هوس پرواز دارد ،
تا با بوی عطرت لبخند نشیند بربوس لبم
صد حیف دل نگران است
مبادا به بازیچه گرفته ی عشق پُر شور را،
چون یادت را یاد آورم ،
بر دلم تندیسی از رویت
برتنه درخت حک کرده بهمراه دارم ،
تا بیش از این ملتهب نشود ،
زخم التهاب گر توباشی نمی ماند نگار
پس رویت را از من مپوشان
که آرزوی بسیار دارد دلم ،
مرهم زخم دلم باش
ای عصر امید زندگی
منوچهر فتیان پور (راد)