ستاره دریایی


ستاره دریایی

گشته ام چون ماه... انسانی ندارم در بَرَم گرد این دنیای پر از آب و خاک گشته ام تا باز هم... شاد سازم مردمان خارج از جوّی که می زیَم در آن من نه خورشیدم که جان بخشم نه دریایی پر از آب حیات لیکشاعر:سید علیرضا یزدانی

گشته ام چون ماه...
انسانی ندارم در بَرَم
گرد این دنیای پر از آب و خاک
گشته ام تا باز هم...
شاد سازم مردمان خارج از جوّی که می زیَم در آن

من نه خورشیدم که جان بخشم
نه دریایی پر از آب حیات
لیک زیبایم
مثل خاری در بر صحرا که بر یک تابلو رسمم کنند
یا که چون یک اختر زیبا که از یک آسمان افتاده است
کوکبی دریایی ام
جای دریا مانده ام بر روی خاک ساحلی...

بشنو ای هم حس من، بشنو صدای حس ما
حس ما حسی است چون دریا... که موسی می شود
می شکافد چاک چاک جسم بی آرام خویش
تا گشاید راه خشک عشق معصومی که آن ها خواستند

حال می پرسم : چرا موسای من!...
گذشتی از من و با خود نبردی آب دریا را؟
ببین من را که با موجی...
به نابودی کشاندم مُلک فرعون های دنیا را!
بکش دست از یهودی های بی ایمان خود!
ببر با خود تو دریا را

که من هرگز برای سامری
بر آن گوساله ی نحسش نخواهم سجده کرد...

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دیکته شب | دیکته کلاس اول دبستان