مهدی امیرآبادی: پاس گلم مقابل پرسپولیس را ژاوی هم نمی توانست بدهد / وریا غفوری شبیه به من است


مهدی امیرآبادی: پاس گلم مقابل پرسپولیس را ژاوی هم نمی توانست بدهد / وریا غفوری شبیه به من است

مهدی امیرآبادی در برنامه ملاقات با چهره ها گفتگوی جالبی با سامان خدائی داشت که بخش دوم مصاحبه را تماشا می...

مهدی امیرآبادی بازیکن و کاپیتان سابق استقلال در برنامه ملاقات با چهره ها و در محل کارش میزبان دوربین طرفداری بود. او در بخش دوم گفتگوی خود با سامان خدائی، در خصوص علاقه اش به موتور سیکلت، برد در 4 دربی برابر پرسپولیس، شکست 3-2 استقلال در آن دربی معروف و صحبت هایی که هواداران در خصوص تبانی در دربی می زنند، صحبت کرد.

گفتگوی سامان خدائی و مهدی امیرآبادی را می بینید و می خوانید:

بازی استقلال و تراکتور را دیدید؟ نظرتان راجع به مسابقه چه بود؟

بله دیدم. بازی پایاپای بود و هر دو تیم موقعیت داشتند. به نظرم استقلال موقعیت هایش بیشتر بود. البته استقلال چند بازیکن اصلی خود را در اختیار نداشت و می توانست سه امتیاز بازی را بگیرد. تمام بازی ها نیز مساوی شده بودند و بهترین موقعیت برای تیم بود که خود را به بالای جدول نزدیک کند ولی اکنون بیشترین نفع را تیم فولاد می برد که دو بازی عقب افتاده دارد و با دیدن نتایج دیگر تیم ها می تواند خود را به بالای جدول نزدیک تر کند.

شما یک موتور سیکلت در گذشته داشتید؟

به هر حال من بچه جنوب شهر هستم و به آن افتخار می کنم. عاشق موتور بودم و اکنون نیز هستم. صدای موتور به خصوص موتور سنگین به گوشم می رسد، دیوانه می شوم. سال 91 بود که با موتورم تصادف کردم و شش روز در کما بودم که خیلی رسانه ای نشد. پس از آن، موتور را فروختم و خیلی موتور سواری نکردم.

به خاطر تصادف کنار گذاشتید یا به دلیل حواشی؟ فکر می کنم یک بار نیز بابت آن محروم نیز شده بودید.

آقای علیپور در گذشته که امیدوارم هرکجا است، سلامت باشد، به من می گفت چرا با موتور سر تمرین می آیی و ریش این مدلی می گذاری. می خواستند مرا به این شکل محروم کنند. حال به فوتبالیست های فعلی نگاه کنید. بازیکن داریم از جلو تا پشت گردن کامل نقاشی است ولی اصلا کسی کاری ندارد. نه کسی اخطار می دهد و نه آن کمیته اخلاق است که بخواهد برخوردی کند. به هر حال هرکس زندگی شخصی اش به خودش مربوط است ولی بله در آن زمان به موتورم گیر دادند.

بابت آن محروم هم شدید؟

نه فقط اخطار دادند.

مدل موتورتان چه بود؟

من یک CBR 1000 و یک KTM 250 داشتم.

اکنون دیگر آن ها را ندارید؟

نه دیگر آن ها را ندارم. کلا موتور سیکلت دیگری نیز ندارم.

ماشین چطور؟ می توانم بپرسم مدلش چیست؟

بله. مگان. مردم مرا در خیابان یا پمپ بنزین می بینند و می گویند چرا با آن ماشینت بیرون نمی آیی و می گویم به حضرت عباس همین یکی را دارم. می گویند شما این همه پول گرفته اید ولی این گونه نبود. من بخیل نیستم که چرا فوتبالیست های فعلی پول های هنگفت می گیرند. به هر حال هرکس دورانی دارد. شاید دوران قبل تر از من آن یک ذره پول هم نبوده است. حتی برای بازیکنان مطرح مانند جعفر مختاری فر، مرتضی فنونی زاده، محمد شکورزاده و ... در دوران شان پول نبوده است. در زمان ما نیز کمی پول بود و توانستیم خانه و ماشین بخریم و اکنون نیز کار دولتی دارم و خدا را شاکرم که تنم سالم است و دنبال چیز دیگری نیز نیستم.

این یک تفکری است که همه انتظار دارند بازیکنان فوتبال سوار بر بنز باشند یا حتی مردم انتظار ندارند شما را پشت میز ببینند. فکر می کنند شما باید در برج خود نشسته باشید. آیا از این صحبت ها زیاد می شنوید؟

بله بسیار زیاد. اگر بخواهید به حرف مردم زندگی کنید که اصلا نباید زندگی کنید. همین که خانواده دارم و سر کار می روم، خودش یک دنیا برایم ارزش دارد.

شما سال های زیادی در استقلال سپری کردید. آیا این گونه بود که مثلا برای بستن قرارداد جدید می گفتند قرارداد قبل را ببخش و قرارداد جدید با تو می بندیم؟

همیشه در لیست فروش بودم زیرا نه در حاشیه بودم و نه به مربی ای وصل بودم. در واقع به کسی باج نمی دادم. الان ولی متاسفانه باید به کسی وصل باشید. حتی همان زمان ما نیز کسانی که پول بیشتری از من می گرفتند، آقایانی بودند که به هیئت مدیره و ... وصل بودند. ما که به جایی وصل نبودیم، از این خبرها نبود. پول مان را که می دادند می گفتیم دستتان درد نکند. نمی دادند هم می گفتم چرا پول را نمی دهید. خیلی اهل حاشیه نبودم. مردم مرا می شناسند و نیاز به توجیه نیست.

پس از قراردادتان با باشگاه استقلال هنوز باقی مانده است؟

اصلا این گونه بود که ما به سراغ مدیر عامل می رفتیم و می گفتیم هرچه می خواهید بنویسید. چک هم نمی گرفتیم. چیزی نبوده و طلبی نیز ندارم.

به هر حال قراردادها نوشته شده بودند. حال شما آن ها را بخشیده اید ولی این گونه نبوده بابت همان قرارداد ها مالیات دهید؟

من زمانی که می خواستم ازدواج کنم، به اداره مالیات رفتم. آن ها گفتند حتی همان 5 درصدی که باشگاه باید می داده را طی این 8-9 سال نداده است. می گفتند به ما مربوط نیست و باید مالیات دهید. من نیز ممنوع الخروج و ممنوع المعامله شده بودم و حتی کار و زندگی ام نیز در حال از دست رفتن بود. در نهایت گفتم عیبی ندارد و خودم همه را از جیب خودم تسویه کردم.

به دوران بازیگری شما برگردیم. اکثر پرسپولیسی ها و استقلالی ها آن بازی 3-2 معروف را به خاطر دارند. در آن زمان گفته می شد پژمان منتظری و سید مهدی رحمتی بر سر بستن بازوبند از یکدیگر دلخوری داشتند و پرویز مظلومی نیز گفته بود اگر مهدی امیرآبادی به حرف من گوش داده بود و بازوبند را می بست، این دلخوری پیش نمی آمد. ماجرای آن را تعریف می کند.

بگذارید ایشان این گونه حرف بزند. من و خدای بالای سرمان هستیم و خود خدا می داند چه چیزها گذشت. واقعا بحث نکنیم بهتر است.

فقط همین را بگویید که آیا به شما در خصوص بستن بازوبند گفته بودند؟

اصلا نگفته بودند. مهم نیست بهتر است صحبت نکنیم. بگذارید همه چیز همین طور بماند. ایشان نیز خودش و خدای خودش می دانند که چه اتفاقاتی افتاد.

در مورد بازی بگویید. شما 2-0 جلو بودید ولی بازی را 3-2 واگذار کردید. در خصوص حس تان چه زمانی که جلو بودید و چه زمانی که عقب افتادید، بگویید.

واقعا روز سختی بود. در آن دوران اصلا دوست نداشتیم به پرسپولیس ببازیم. اصلا آن قدر برده بودیم که به مظلومی لقب سوبله چوبله داده بودند. همین عدد 4 را آیا عکسی دارید که من یک بار نشان داده باشم؟ حال بازیکن جوان یک سال به استقلال می آید و 4 نشان می دهد. بازیکن خارجی حتی موقع بستن قرارداد 4 نشان می دهد. این برای کسی یا کسانی است که در آن دوران بوده اند. همین 6 پرسپولیس نیز برای کسانی است که در آن دوران بوده اند ولی کسانی آن را نشان می دهند که حتی سن شان به آن زمان نمی خورد. اجازه دهید قراردادتان خشک شود سپس وارد حواشی شوید.

پس از آن دربی، صحبت هایی مطرح شد که بحث و جدل هایی میان بازیکنان و کادر فنی در رختکن مطرح شده است.

من چنین چیزی یادم نمی آید. پس از مسابقه سریع ساک ورزشی ام را برداشتم و رفتم.

فضای شب قبل از بازی چگونه بود؟

ما فقط روی برد در آن مسابقه تمرکز کرده بودیم. صبح نیز به من گفتند در ترکیب هستی و ظهر گفتن روی نیمکتی. فضای خاصی در خصوص آن مسابقه به ذهنم نمی رسد. بازیکنانی هستند که می گویند بازی در دربی ترس ندارد ولی این گونه نیست. دربی استرس زیادی دارد. هوادار می گوید این بازی را ببر و در تمام بازی های فصل شکست بخور. واقعا استرس خودش را دارد ولی آن روز، روز خوبی است که تیم مقابل را شکست دهید. حس و حالش بسیار قشنگ است و روی آسمان ها هستید. در تمرین با گردن بالا و سینه جلو حضور می یابید. حال در نقطه مقابل، خدا نکند شکست بخورید. سرت پایین است و دوست نداری اصلا به تمرین بروی. حس و حال ما این گونه بود. یادم نمی آید، ولی یک دربی بود که 2-1 شکست خوردیم. حمیدرضا علی عسگری توپ را از بالای سر من رد کرد که تایمینگم در آن جا اشتباه بود و خدا بیامرز هادی نوروزی توپ را وارد دروازه کرد. حال پشت سر من 4 مدافع و یک دروازه بان نیز حضور داشتند ولی می گفتند مقصر گل، تو بودی. باور نمی کنید یک ماه پس از آن مسابقه حتی دوست نداشتم به تمرین بروم. روزها به سختی سپری می شدند. از خدا می خواستم کمکم کند که این خاطره بد از دل هواداران بیرون رود. خدا را شکر پس از آن 3 پاس گل در دبی ها دادم که یکی به مجتبی جباری و 2 پاس به آرش برهانی بود.

همان طور که گفتید شما در 4 پیروزی متوالی برابر پرسپولیس حضور داشتید. کدام یک از همه شیرین تر بودند؟

دربی ای که 3-0 بردیم واقعا چیز دیگری بود. من یک هفته قبل از آن مرتبا پلی استیشن بازی می کردم و با خود می گفتم آن پاسی که دادم، ژاوی هم نمی تواند بدهد. واقعا پلی استیشن تاثیر خودش را گذاشت. حال برخی دوستان می گویند از پایت در رفت و تاکنون چنین پاسی نداده ای. بالاخره خدا خواست و ما نیز این کار را انجام دادیم. واقعا پاس قشنگی نیز بود. هیچ گاه آن روز را فراموش نمی کنم. واقعا روزهای خوبی داشتیم.

نمی خواهیم مجددا پرونده جک تری دی را باز کنیم. اخیرا نیز صحبت هایی پیش آمد که برخی دلخور شدند. ما نیز نمی خواهیم دلخوری پیش بیاید ولی با توجه به این که مدت زیادی گذشته، می توانید بگویید دقیقا جریان چه بود؟

در آن زمان نیز رسانه ها آب و تاب را زیاد کرده بودند و می خواستند مرا وارد حاشیه کنند. من نیز اصلا دنبال حواشی نیستم. برخی هواداران نیز در صفحات مجازی نوشتند دنبال چه چیزی یا چه جایگاهی هستی. به خدا این گونه نیست. دنبال هیچ چیز نیستم. یک خاطره ای بود که تعریف شد و سپس اتفاقاتی در رسانه ها افتاد. بهتر است در موردش صحبت نکنیم.

در زمان حضورتان در استقلال، 5-6 دربی مرتبا 1-1 می شدند و صحبت هایی در خصوص تبانی بود. در این خصوص می گویید.

مردم نیز مرا در خیابان می دیدند و می گفتند قبل از بازی به شما می گویند مساوی شود؟ واقعا این چه حرفی است. مگر غیرت بازیکن اجازه می دهد که بگوید این بازی باید 1-1 یا 0-0 شود. استرس گل نخوردن زیاد است و شما محتاط بازی می کنید. به همین دلیل بازی ها مساوی می شد. نه کسی می گفت مساوی شود و نه کسی مثلا اخطار می داد که اگر گل بزنی، فلان اتفاق می افتد. کاش این پرونده کلا بسته شود که مردم چنین سوالاتی مطرح نکنند.

ولی برخی اتفاقات مانند ضربه سر علی کریمی یا هند علی علیزاده بسیار عجیب بودند.

به خدا اتفاق است. چقدر به آقای علی علیزاده حمله کردند که چرا این کار را کردی و آیا به شما گفته بودند. به خدا همه این ها اتفاق هستند.

حال علی علیزاده پس از آن مسابقه چطور بود؟

دیوانه وار

هواداران نیز واکنش خوبی نداشتند.

بله. دیگر هوادار به همین فوتبال دلخوش است. اگر فوتبال را از آن ها بگیریم، تمام است.

در میان بازیکنان امروز یا سال های اخیر استقلال، بازیکنی را می بینید که شبیه به خودتان باشد؟

من وریا غفوری را دوست دارم و کمی شبیه به من است اما اگر بخواهم بازیکنی را نام ببرم که از نظر اخلاقی و این مسائل در حاشیه نباشد، باید به مسعود ریگی اشاره کنم. مسعود هم برای تیم زحمت می کشد و هم بی حاشیه است و کار خود را انجام می دهد.

همچنین بخوانید:

مهدی امیرآبادی: ارباب رجوع می گوید میلیاردی درآمد داشتی و حالا کارمند هستی؟!

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فوتبال داخلی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تست هوش تشخیص دو خواهر : کدام پسر 2 خواهر دارد؟