سومین مسجد بزرگ جهان در انتظار افتتاح / مانعتراشیها ادامه دارد
افتتاح مسجد «ازهر» الجزایر در جایگاه سومین مسجد بزرگ جهان در حالی به تعویق میافتد که فعالیتهای متنوع این مکان عبادی میتواند به منزله انقلابی حقیقی در زمینه دین و علم در کشور الجزایر تلقی شود.
به گزارش ایکنا به نقل از پایگاه خبری عربی 21، منارههای سومین مسجد بزرگ بعد از حرم مکی و مسجد نبوی و بلندترین مناره جهان، در سرزمینی به آسمان کشیده شده است که روزی قرار بود از سوی استعمارگران فرانسوی به کشوری مسیحی تبدیل شود.
دهها میلیون نفر از مسلمانان الجزایری در انتظار افتتاح مسجد «ازهر» به عنوان سومین مسجد بزرگ جهان هستند.
مسجدی که در مساحتی 25 هکتاری بنا شده و دارای 12 ساختمان بزرگ و گنجایش 120 هزار نمازگزار است. این مسجد به مناره 265 متری مزین شده تا بلندترین مناره جهان را از آن خود کرده باشد و قبهای به قطر 50 و ارتفاع 70 متر دارد که بر 680 ستون قرار گرفته است.
اهمیت این مسجد تنها در فضای روحانی آن برای ادای نماز نیست بلکه این مسجد یک دانشگاه و مرکز علمی به شمار میرود و از کتابخانهای حاوی یک میلیون کتاب در علوم مختلف به همراه یک کتابخانه دیجیتال، با گنجایش 9 هزار نفر بهرهمند شده است.
موزه هنر و تاریخ اسلامی، سالنهای برگزاری کنفرانس، مراکز فرهنگی و رسانهای، مدرسه آموزش قرآن و علوم قرآنی (به عنوان دانشکده علوم اسلامی) پارکها و پارکینگهای طبقاتی، پارک اسلامی و محیطی که مشرف به یک دریاچه مصنوعی است، از دیگر ویژگیهای مسجد ازهر الجزایر به شمار میرود.
شهروندان الجزایری از سال 2011 در انتظار افتتاح این نماد دینی و تمدنی بزرگ به سر میبرند. ساخت این مسجد به صورت کامل به پایان رسیده اما حوادثی که در سال گذشته در این کشور به وقوع پیوست، از جنبش بزرگ مردمی گرفته تا انتخابات ریاست جمهوری و اخیراً اپیدمی ویروس کرونا افتتاح رسمی آن را به تأخیر انداخته است.
طرح ساخت مسجد ازهر الجزایر و ابعاد تمدنی آن، به دور از ابعاد سیاسی نیست زیرا این طرح از سویی به «عبدالعزیز بوتفلیقیه» رئیس جمهور سابق الجزایر مرتبط میشد، علیرغم این که اصل بنای این مسجد با این وسعت از سوی «هواری بومدین» پیشنهاد شد، و از سوی دیگر از سوی «عبدالمجید تبون» رئیس جمهور کنونی این کشور نظارت میشود.
نارضایتی فرانسویها از ساخت مسجد اعظم الجزایر
جنگ پنهان و آشکاری که از سوی استعمار فرانسوی رهبری میشود و در پی محو هر آن چیزی است که به اصالت و فرهنگ الجزایر، دین اسلام و زبان عربی آن مربوط میشود، نیز بر این پروژه بیتأثیر نبوده است.
در نخستین گامهای اجرای این طرح، نارضایتی کلیسای کاتولیک فرانسه کاملاً آشکار بود به ویژه با انتخاب مکانی برای مسجد که یک نماد تاریخی برای این کلیسا به شمار میرفت و به جنگهای صلیبی علیه الجزایر در گذشته مربوط میشد.
موضعگیری فرانسویها تنها به علت میراث تاریخی تمدنی درگیری الجزایر و فرانسه مربوط نمیشود، بلکه منافع اقتصادی از دست رفته فرانسه در الجزایر نیز بر آن مؤثر است و همین امر موجب موضعگیری شدید فرانسویها در برابر این طرح و حتی در برابر بوتفلیقیه، رئیس جمهور سابق و تبون، رئیس جمهور کنونی این کشور شده است تا جایی که یکی از شبکههای منسوب به دولت فرانسه مدعی شد، ساخت مسجد اعظم 10 میلیارد دلار هزینه داشته است؛ ادعایی که احضار سفیر فرانسه را در پی داشت.
فرانسوی ها همچنین تلاش کردند با تحریک عوامل داخلی و خارجی خود این طور ادعا کنند که اجرای طرحی با این وسعت، بیهوده بوده و تنها به منزله هدر دادن دارایی شهروندان الجزایری در اموری است که نیازی به آن ندارند.
به عنوان مثال آنها از کمبود مراکز بهداشتی و رنج بیماران در بیمارستانها به عنوان ابزاری برای تحریک احساسات مردم استفاده کردند. در حالی که بودجه استفاده شده برای ساخت این مسجد ارتباطی با بودجه بخش بهداشت نداشت.
این در حالی است که طی بیست سال حکومت بوتفلیقیه بیش از 1200 میلیارد دلار برای طرحهایی هزینه شد که به پایان نرسید و بیشتر آن به جیب فاسدانی ریخته شد که اکنون در زندانها به سر میبرند. کل این پولها نتوانست مشکلات مردم الجزایر را پایان دهد؛ چگونه دو یا سه میلیارد دلار می توانست از این کشور بهشت ثروتمندان بسازد؟
طبعاً فرانسه که در زمان حضور در الجزایر کلیساهای بزرگ خود را در شهرهای ساحلی این کشور بنا کرد تا نمادی برای فتح الجزایر توسط مسیحیت باشد، اکنون گمان میکند معرکه نمادهای دینی را باخته است و در مکانی که روزی آرزو داشت بزرگترین کلیسای آفریقا را در آن جای دهد، امروز منارهای بنا شده است که میتوان از فراز آن همه فرانسه را مشاهده کرد؛ منارهای که بانگ الله اکبر از آن شنیده میشود و این برای کشوری که تاریخ آن با کینه و تنفر از دیگران سخن میگوید، غیر قابل باور است.
جریانهای فکری معارض الجزایری
این طبیعی است که استعمار 132 ساله فرانسه در الجزایر، امروز نیز پیروانی دارد که از پذیرش و دنبالهروی از فرهنگ، زبان، نژاد و حتی دین آن ابایی ندارند و آنچه را مادر فرانسوی آنها دیکته میکند، بر زبان میرانند. مانند آنکه میگویند الجزایر نیازمند بیمارستان برای درمان است نه مسجد برای نماز زیرا در هر منطقه یک مسجد برای نماز وجود دارد.
و یا سخنان کلیشهای تکراری که از سوی مخالفان نظام سیاسی کنونی بیان میشود که مسجد اعظم ادامه طرحهای بوتفلیقیه است که مردم علیه آنها شورش کردند.
مسئله عجیب آن است که مخالفان ساخت مسجد تنها لائیکها نیستند بلکه برخی از متدینین نیز به این جرگه پیوستهاند و معتقدند بنای مسجد با این وسعت اسراف به شمار میرود که در دین نهی شده است.
این گروه معنقدند مکان عبادت باید مختص به تعبد باشد نه این که با نحوه مهندسی و تزئینات به کار رفته در آن به مکان گردشگری و موزه تبدیل شود. علاوه بر این که با توجه به گرایش حکومت الجزایر به تصوف، نگرانیهایی در ارتباط با استفاده از این مسجد به عنوان ابزاری برای تبلیغ صوفی گری نیز وجود دارد.
مسجد یا بمب هستهای؟
روشن است که هدف قرار گرفتن مسجد تنها به این دلیل که یک نماد برجسته مهندسی به شمار میرود، نیست. بر همین اساس محمد عیسی، وزیر امور دینی سابق الجزایر در تفسیر حملات و هجمههایی که به این مسجد میشود، تصریح کرد: مسجد اعظم برای برخی به منزله یک بمب هستهای است.
الجزایر با همه وسعت و جمعیت زیادی که دارد تنها کشور عربی در شمال آفریقاست که از مرجعیت دینی حقیقی بیبهره است. تونسیها با مسجد جامع الزیتونه، مراکشیها با قرویین، مصریها با الازهر در ارتباطند و ساختن مسجد اعظم با گامهای علمی آن در راستای ایجاد ساختار هرمی برای مساجد به معنای انقلابی حقیقی در زمینه دین و علم خواهد بود به شرط آنکه با دیدگاه اسلام حقیقی پیش رود.
ترجمه گزارش از زهره نوری
انتهای پیام