از تو چه پنهان نازنین در خواب من مهمان شدی
مانند شاهان قدیم بر نوکران رحمان شدی
از تو چه پنهان نازنین از دیدنت حیران شدم
من مست در رویای خود فارغ ز هر حرمان شدم
از تو چه پنهان نازنین من مست گیسویت شدم
زان بوی ناب دلپذیر گویی که در بستان شدم
از تو چه پنهان نازنین دستم به دست حلقه شد
تو حور زیبای بهشت من نیز چون غلمان شدم
از تو چه پنهان نازنین در خواب خوش بوسیدمت
سرمست از آن آب حیات چون ساقی مستان شدم
از تو چه پنهان نازنین عشقت به دل دارم چنین
هم خواب بیدارم تویی مجنون این دوران شدم
مانند شاهان قدیم بر نوکران رحمان شدی
از تو چه پنهان نازنین از دیدنت حیران شدم
من مست در رویای خود فارغ ز هر حرمان شدم
از تو چه پنهان نازنین من مست گیسویت شدم
زان بوی ناب دلپذیر گویی که در بستان شدم
از تو چه پنهان نازنین دستم به دست حلقه شد
تو حور زیبای بهشت من نیز چون غلمان شدم
از تو چه پنهان نازنین در خواب خوش بوسیدمت
سرمست از آن آب حیات چون ساقی مستان شدم
از تو چه پنهان نازنین عشقت به دل دارم چنین
هم خواب بیدارم تویی مجنون این دوران شدم