شب سحر گشت و غمِ دوران چه دانی از دل تنها.
وصال غصه هجران، شعله افروخت با من شیدا
ره عشق را جستن؛ عمری صد ساله میخواهد.
نَیرزد به این تاوان گرفت از من جوانی را.
وصال غصه هجران، شعله افروخت با من شیدا
ره عشق را جستن؛ عمری صد ساله میخواهد.
نَیرزد به این تاوان گرفت از من جوانی را.