دلم برای تو تنگ شده است شعری از رسول یونان

رسول یونان شاعر ایرانی تبار آذربایجانی ایرانی است. او در درجه اول شاعر پارسی است اما مترجم و نویسنده ادبیات فارسی و ادبیات آذربایجانی هم می‌باشد. ژانر او شامل نمایشنامه نویس، داستان کوتاه، شعر داستانی و مدرن است.

دلم برای تو تنگ شده است
اما نمی دانم چه کار کنم
مثل پرنده ای لالم
که می خواهد آواز بخواند و نمی تواند!

به هوای دیدنت
در قاب پنجره ها قد می کشم
نیستی
فرو می ریزم
مثل فواره ای بر سر خودم
زیر آوار خودم می مانم در گوشه ی اتاق

ای انار ترک خورده بر فراز درخت
من دستی کوتاهم
من پرنده ای بی بالم
ای آسمان دور دست!

از تو محرومم
آنگونه که دهکده از پزشک
کویر از آب
لاک پشت از پرواز

اندوه ها در من شعله ور است و
ابر ها در من در حال بارش
نیمی آتشم
نیمی باران
اما بارانم، آتشم را خاموش نمی کند!

گرفتار ناتوانی های خویشم
رودی کوچکم
گرفتار باتلاق.

من تو را دوباره کی خواهم دید
ای پرنده ی مسافر
از کجا معلوم که دوباره برگردی!

راه ها باز است
آفتاب می تابد
اما من
حسرت راه رفتنم در پای فلج
گرسنه ای هستم
که نانم را
جای ماه بر سینه ی آسمان چسبانده اند.

دلم برای تو تنگ شده است
اما نمی دانم چه کار کنم
آرام می گریم
حال آدمی را دارم
که می خواهد به همسر مرده اش تلفن کند
اما نمی کند
چرا که به خوبی می داند
در بهشت گوشی ها را بر نمی دارند …

اشعار دیگری از رسول یونان:
تنهایی؛ شعری از رسول یونان

انسان ها شبیه هم عمر نمی کنند؛ شعری از رسول یونان

من همان سربازم؛ شعری از رسول یونان