قضات از نگاه نهجالبلاغه / رهپویان حق و عدل در جامعه اسلامی باشیم
پژوهشگر مبانی قرآن و نهجالبلاغه، نامه حضرت علی(ع) به مالکاشتر را منشور جاودان اوصاف قضات دانست و گفت: آن حضرت در این نامه 12 شاخصه بسیار مهم را برای قضات برشمرده است.
حبیبالله صابرینسب، پژوهشگر نهجالبلاغه، به مناسبت گرامیداشت هفته قوه قضائیه و شهادت آیتالله سیدمحمدحسین بهشتی در گفتوگو با ایکنا از استان مرکزی، گفت: در حکمت 31 نهجالبلاغه آمده است ایمان بر چهار پایه شکیبایی، یقین، عدل و جهاد استوار است.
وی با بیان اینکه پایه سوم ایمان، عدل و عدالت است به فرازی از حکمت 31 نهجالبلاغه «وَ الْعَدْلُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى غَائِصِ الْفَهْمِ(فهم دین). غَوْرِ الْعِلْمِ(علم دانش عمیق). وَ زُهْرَةِ الْحُکْمِ(قضاوت صحیح و روشن) وَ رَسَاخَةِ الْحِلْمِ(حلم و بردباری)» استناد کرد و افزود: پرداختن در این معانی مفصل است و باید در جایگاه خود مورد بررسی قرار گیرد.
صابرینسب تأکید امام راحل و رهبر معظم انقلاب در رابطه با منشور قضات و سپردن این جایگاه به اهلش را یادآور شد و اظهار کرد: در کلام حضرت علی(ع) بیان شرایط قضاوت در منشور حکومتی ایشان به مالکاشتر در نامه 53 آمده است که ویژگیهای قضات را از بیان آن حضرت مطرح میکنیم.
وی ضرورت توجه به سخنان امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه را مورد تأکید قرار داد و گفت: امام راحل در سخنی فرمودند: «ما مفتخریم که علی(ع) و نهجالبلاغه او از ما است و قضات عالی مقام نظام ما باید بیشترین توجه را به کلمات گهربار و زرین امام حق و عدالت داشته باشند».
منشور جاودان قضات
صابرینسب با اشاره به اینکه منشور جاویدان مولا علی(ع) درباره قضات در نامه 53 نهجالبلاغه آمده است و قضات با توجه به این نامه باید دارای 12صفت باشند، بیان کرد: قوه قضائیه در مقابل قوه مجریه و مقننه دارای استقلال است؛ چراکه ضامن امنیت بیرونی و درونی است. حضرت علی(ع) با لسانی رسا و کلامی روشن میفرمایند: «ثُمَّ اخْتَرْ لِلْحُکْمِ بَیْنَ النَّاسِ أَفْضَلَ رَعِیَّتِکَ فِی نَفْسِکَ، و براى داورى در میان مردم، یکى از افراد رعیت را بگزین که در نزد تو برتر از دیگران بود». تعبیر مولا میرساند برای انتخاب اهل قضاوت باید سراغ برترینها و رفت و واژه «اختر» نشان میدهد رهبر اسلامی او را برمیگزیند نه آرای مردم.
صابرینسب گفت: «مِمَّنْ لَا تَضِیقُ بِهِ الْأُمُورُ، قاضی نباید در برابر اموری که مربوط به قضاوت است، در تنگنا قرار گیرد». قاضی موظف است مراقب عواطف، احساسات و هیجانات خود باشد و ظرفیت مشاهده برخوردهای متفاوت و شنیدن هر گونه سخن را داشته باشد. آگاهی قاضی در رابطه با مباحث مختلف، قوانین اسلام و شناخت موضوعات در حدی باشد که هر راهحل هر مسئله پیچیدهای را بداند و در تنگنا قرار نگیرد.
پژوهشگر قرآن و نهجالبلاغه با اشاره به کلام امیر «وَ لَا تُمَحِّکُهُ الْخُصُومُ، از کسانى نباشد که طرفهاى دعوا، نظر خود را بر او تحمیل کنند» سعهصدر را شاخصه سوم قضات دانست و ادامه داد: سعهصدر قاضی باید زبانزد باشد که اگر طرفین دعوا در محضر او به نزاع برخاستند از حالت عادی خارج نشده و حکم عادلانه الهی را درباره آنان صادر کند.
وی ادامه داد: امام در چهارمین وصف قضات لایق و کارآمد میفرمایند: «وَ لَا یَتَمَادَى فِی الزَّلَّةِ، اگر اشتباهى از او سرزد، بر اشتباه خود پافشارى نکند». بازگشت به حق بهتر از ادامه گمراهى است. به یقین افراد لجوج هنگامی که مرتکب خطایی شوند و متوجه شوند، به راحتی حاضر نیستند مسیر خود را تغییر دهند و به سوی صراط مستقیم بازگردند و همین عامل باعث میشود تا داوری غیرواقعی باشد و هر ظلمی از روی عمد غیرقابل بخشش است. مقاومت بر باطل و توجیه آن، نه تنها باطل را تصحیح نمیکند، بلکه با هر عمل یا سخنی که میخواهد کار باطل خود را بپوشاند بر خطای خود میافزاید.
وی با اشاره به این مطلب که لجاجت باعث میشود حق جلوه باطل پیدا کند و برعکس، به آیه 75 سوره مؤمنون که میفرماید: «وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَکَشَفْنَا مَا بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ، و اگر ما با آنها مهربانی کرده و هر گونه الم و رنج و عذابی که دارند برطرف سازیم آنها سختتر در طغیان و سرکشی خود فرو میروند» استناد کرد.
شجاعت پذیرش خطا
صابرینسب با اشاره به بیان امیر که میفرماید: «وَ لَا یَحْصَرُ مِنَ الْفَیْءِ إِلَى الْحَقِّ إِذَا عَرَفَهُ، به هنگام شناخت حق از بازگشت به حق در نماند» را از دیگر شاخصههای قضات تراز اسلام دانست و گفت: این وصف چهره دیگری از عدم لجاجت است و یا به تعبیری دیگر نتیجه آن است. انسان آزاده هنگامی که حق برای او روشن شود به راحتی به سوی حق باز میگردد و تمام آثار خطای خود را اصلاح میکند. در واقع شجاعت پذیرش خطا از مهمترین شاخصههای این فضیلت انسانی است.
صابرینسب تمایل نداشتن نفس به طمع را از دیگر مؤلفههای رفتاری و اخلاقی قضات برشمرد و به فرازی دیگر از نامه 53 نهجالبلاغه که میفرماید: «وَ لَا تُشْرِفُ نَفْسُهُ عَلَى طَمَعٍ، هواى نفسش میل به حرص و آز نکند» استناد کرد و گفت: داشتن چشم طمع به مردم باعث احساس نیاز به آنان و انحراف از راه حق میشود.
رشوه ممنوع
وی با بیان این نکته که قاضی طمعکار با کوچکترین پیشنهاد رشوه فریب میخورد، به کلام مولا علی(ع) در کلمات قصار که میفرماید: «أَکْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِعِ، بیشترین قربانگاه عقلها زیر برق طمعها است» استناد کرد و افزود: این تعبیر امام حاکی از آن است که انسان طمعکار از اوج فضیلت به حضیض رذیلت سقوط میکند.
صابرینسب با اشاره به کلام مولا تصریح کرد: «وَ لَا یَکْتَفِی بِأَدْنَى فَهْمٍ دُونَ أَقْصَاهُ، به اندک فهم و درک از مسائل - بدون فکر و اندیشه زیاد- بسنده نکند». عدم تحقیق کافی زمینه خطا را فراهم میکند. قاضی باید در فهم مسائل چنان با حوصله باشد که تمام جوانب مسئله را خواه در شبهات حکمیه باشد یا شبهات موضوعیه و شرایط متخاصمین که نزد او به داوری حضور مییابند بررسی و آنگاه حکم صادر کند.
وی با اشاره به اینکه احتیاط شرط دیگر قضاوت است، ادامه داد: «وَ أَوْقَفَهُمْ فِی الشُّبُهَاتِ، ضرورت توقف در موارد شبهه». این امر یکی از مهمترین وظایف و احکام قضات است. هنگامی که قاضی در قضاوت و روند بررسی پرونده با شک و تردید درباره موضوع یا حکم یا تطبیق حکم بر موضوع برخورد کند باید بدون کوچکتربن خجالتی صدور حکم را متوقف و به تحقیق بیشتر بپردازد. «وَ آخَذَهُمْ بِالْحُجَجِ، بیش از همه کس به سراغ دلیل و برهان برود». بسیار لازم است که قضات بیش از همه به دلایل صحیح تکیه کنند. سخنان خوشایند و بیاساس، احتمالهای غیر منطقی نباید در نظریات او تأثیرگذار باشند. «وَ أَقَلَّهُمْ تَبَرُّماً بِمُرَاجَعَةِ الْخَصْمِ وَ أَصْبَرَهُمْ عَلَى تَکَشُّفِ الْأُمُورِ، از همه کس در کشف واقعیتها با حوصلهتر باشد». قاضی باید به طرفین دعوا به مقدار کافی مجال دهد تا آنچه در توان دارند برای اثبات ادعای خود عرضه کنند.
وی با اشاره به کلام امیرالمؤمنین که میفرماید: «وَ أَصْرَمَهُمْ عِنْدَ اتِّضَاحِ الْحُکْمِ، به هنگام کشف حقیقت، قاطعتر از همه باشد»، اظهار کرد: به یقین اگر قاضی عجول و شتابزده باشد حقیقت امر مخصوصاً در دعاوی پیچیده برای او روشن نمیشود، اما اگر صبور و شکیبا باشد و در صدور حکم نهایی شتاب نکند بهتر میتواند حق را به طرف حق بازگرداند.
صابری نسب در پایان گفت: امام علی(ع) در آخرین وصف از اوصاف قاضی شایسته و لایق میفرماید: «مِمَّنْ لَا یَزْدَهِیهِ إِطْرَاءٌ وَ لَا یَسْتَمِیلُهُ إِغْرَاءٌ، از کسانى نباشد که ستایش زیاد دیگران، او را به سوى خودخواهى سوق دهد». قاضی نباید از ستایشگری فریفته و به خود غره شود.
انتهای پیام