زلف تو دل انگیزتر از فصل بهار است
پیچ و خم زلف تو چو آن دام شکار است
چین و شکن اندر شکنش برده دل ما
در بند سر زلف تو حارس به حصار است
چشم تو زبس ناز و به دل چنگ زند چنگ
درگیر دو چشم تو خلایق بسیار است
از جلوه ی مهتاب رخت در شب تاریک
بیچاره، خجالت زده ماه شب تار است
آن قامت چون سرو رسای چمن تو
زیباتر از آن سرو رسای لاله زار است
زیباتر از اینی که در این شعر نوشتم
این گوشه ی از حسن دل انگیز تو یار است
محمد صادق حارس یوسفزی
پیچ و خم زلف تو چو آن دام شکار است
چین و شکن اندر شکنش برده دل ما
در بند سر زلف تو حارس به حصار است
چشم تو زبس ناز و به دل چنگ زند چنگ
درگیر دو چشم تو خلایق بسیار است
از جلوه ی مهتاب رخت در شب تاریک
بیچاره، خجالت زده ماه شب تار است
آن قامت چون سرو رسای چمن تو
زیباتر از آن سرو رسای لاله زار است
زیباتر از اینی که در این شعر نوشتم
این گوشه ی از حسن دل انگیز تو یار است
محمد صادق حارس یوسفزی