غلت نویسی میکنم
از لنگه به لنگه های پارس
تا تعبیر شود کبوتری سپید در انتهای تبعید
ما زمانه
جعل حاجی فیروز
به دست پاپانوئل ها
و زوزه ماهی
به کریسمسیم
تکرار میشود فرانکنشتاین¹
و این رسانه ی صداست که
با پنبه میبرد سر خبرهارا
دست میکشم به سینه ی پرتقال
و میچشم لهجه ی بهارنارنج دختران را
که شعرم پراز
خونهای بی قاعده ایست
که شعر نمیشود
تنها دارم دیکته میکنم درد را
که شاید تن شود به اندام بی قواره دنیا
مژه هایم بلند تر از همیشه
و پوستم افتاده است
به چه دست میکشم ،
به چه دستمیکشم ؟!!
به کمپ برهنه نور
یا تو که نژادت از من یک شعر سپیدتر است
چقدر بی قمار باخت داده ایم
چشمهارا ،
و عبور میکنیم
از اصالت کردستان به مجارستان
طاق میزنم تبر را با داس
و غیرت چه غریب است
در لغت نامه انارهای صوفی
پیشکش به تمام دخترکان سرزمینم
و بلند واژه غیرت که تحریفش کرده ایم
فائزه کیانی فر
از لنگه به لنگه های پارس
تا تعبیر شود کبوتری سپید در انتهای تبعید
ما زمانه
جعل حاجی فیروز
به دست پاپانوئل ها
و زوزه ماهی
به کریسمسیم
تکرار میشود فرانکنشتاین¹
و این رسانه ی صداست که
با پنبه میبرد سر خبرهارا
دست میکشم به سینه ی پرتقال
و میچشم لهجه ی بهارنارنج دختران را
که شعرم پراز
خونهای بی قاعده ایست
که شعر نمیشود
تنها دارم دیکته میکنم درد را
که شاید تن شود به اندام بی قواره دنیا
مژه هایم بلند تر از همیشه
و پوستم افتاده است
به چه دست میکشم ،
به چه دستمیکشم ؟!!
به کمپ برهنه نور
یا تو که نژادت از من یک شعر سپیدتر است
چقدر بی قمار باخت داده ایم
چشمهارا ،
و عبور میکنیم
از اصالت کردستان به مجارستان
طاق میزنم تبر را با داس
و غیرت چه غریب است
در لغت نامه انارهای صوفی
پیشکش به تمام دخترکان سرزمینم
و بلند واژه غیرت که تحریفش کرده ایم
فائزه کیانی فر