شفیعی‌کدکنی در مقدمه این کتاب که از سوی نشر سخن به چاپ رسیده نوشته است: «در تمام مدت شاعری من- که عمری شصت و چند ساله دارد- من همچنان آدم عقب‌مانده‌ای باقی مانده‌ام که نه «وزن» را رها کرده‌ام و نه «قافیه» را و نه «معنی» را، نه «عشق» را و نه «تاملات وجودی» را و نه «ایران» را. برای اثبات عقب‌ماندگی یک شاعر سندی استوارتر ازین می‌توان یافت؟ آن‌هم در مملکتی که عقل اکثریت مردم آن به چشمشان است و چشمشان هم به روی صفحات روزنامه... به هر حال، جای تاسف است که من در طول مدت شصت و‌اند سال شاعری، حتی برای نمونه، در یک مورد هم، نتوانستم وزن و قافیه و معنی و عشق و تاملات وجودی و ایران را به کناری نهم و «آوانگارد» شوم. بدبختی ازین بالاتر؟ زندگی شعری من، از همان دوران کودکی-که از هفت‌سالگی شعر می‌گفته‌ام با وزن و قافیه درست- به‌گونه‌ای بوده است که گاه در یک روز ده‌تا شعر گفته‌ام و گاه ماه‌ها گذشته است و از شعر خبری نشده است. من هیچ‌وقت به سراغ شعر نرفته‌ام؛ همیشه او بوده است که به دیدار من شتافته و اختیار از من ربوده است.» «طفلی به نام شادی» با ۴۱۸ صفحه و قیمت ۸۵ هزار تومان توسط نشر سخن منتشر شده است.

این مطلب برایم مفید است
بلی
1 نفر این پست را پسندیده اند