منم آن که جز هوایت، هوسِ دگر ندارد
بخدا که بعدِ کوچت، پرِ پر زدن ندارد
به کجا روم که نامی ز تو و غمت نباشد
"دل من ز غصه خون شد، دل تو خبر ندارد"
بخدا که بعدِ کوچت، پرِ پر زدن ندارد
به کجا روم که نامی ز تو و غمت نباشد
"دل من ز غصه خون شد، دل تو خبر ندارد"