فقط برای تو 5( عارفانه عاشقانه)

(عاشقانه ،عارفانه)فقط برای تو 5 لحظه ای خوشترازآن، لحظه ی دیدارتو نیست که من و زخمه ی این پنجه و جز تارِتو نیست تو در این سینه چه داری که لبالب همه راز شاعر:غلامحسین جمعی

(عاشقانه ،عارفانه)فقط برای تو 5
لحظه ای خوشترازآن، لحظه ی دیدارتو نیست
که من و زخمه ی این پنجه و جز تارِتو نیست
تو در این سینه چه داری که لبالب همه راز
رمزآن فاش کسی گشته، که هشیار تو نیست
آسمان ناز کند، گیسوی پروین دارد
خرمنِ گیسوی پروین، چو یکی تارِتو نیست
رخ مهتاب،که درحسن و جمالش شک نیست
شک ندارم که، به زیبایی رخسارِتو نیست
گله ای نیست، که در زلفِ کمندت چو اسیر
مرغ ِعشقی نتوان یافت، گرفتارتو نیست
سینه ی چون تو غزالی، غزل وشعرِمن است
غزلم در خورزیبایی و هنجار تو نیست
رخصتی کاش که لب، نوش کند شهدِ لبت
گرچه شهد و عسلش مزه ی اقرارتو نیست
من بجز قبله تو، سجده نخواهم کردن
سروِ قد قامتِ من، درخورگلزارِتو نیست
عاشقانه غزلی ساختم ای بانوی عشق
این غزل قافیه، دروزن گرانبارتو نیست
این همه وصف لبت، کز دو لبم می ریزد
خمس یک بوسه ی لبهای شکربارتو نیست
دست من کوته و دامان تو درمعراج است
زین سبب با خبر از، سینه اسرارتو نیست
سینه ی مخزن اسرار تو گر باز کنم
مطمئن جز دو لبم، راز نگه دار تو نیست
حال خود دانی و این دست نیاز من و تو
سرسپرده ست و بجز، گوش به گفتارتو نیست
هر کجا امر کنی، با دل و جان خواهد رفت
فکروذکرش همه این است، که جز یارِتو نیست
مونس جمعی و من، خلوت تو می خواهم
خلوتی خوشتر از آن، خلوت دیدار تو نیست

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!

فقط برای تو 5( عارفانه عاشقانه)

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته