یادم تو را فراموش...


یادم تو را فراموش...

ای از دلم بُریده، یادم تو را فراموش چشمت مرا ندیده، یادم تو را فراموش با سفره های افطار دلتنگ من نشستی دلتنگ تا سپیده، یادم ترا فراموش یک ماه قلب سردت در دستهای گرمم آرام آرمیده، یادم تو راشاعر:حامد رفیعی

ای از دلم بُریده، یادم تو را فراموش
چشمت مرا ندیده، یادم تو را فراموش
با سفره های افطار دلتنگ من نشستی
دلتنگ تا سپیده، یادم ترا فراموش
یک ماه قلب سردت در دستهای گرمم
آرام آرمیده، یادم تو را فرموش
در لحظه های افطار، از سفره ام دل تو
طعم عسل چشیده، یادم ترا فراموش
با اشک گرم حسرت، یادش بخیر چشمت
ناز مرا خریده، یادم ترا فراموش
حالا دلت دوباره جای همه، بجز من
جانت به لب رسیده، یادم ترا فراموش
مثل کبوتری که در جستجوی دانه
از بام من پریده، یادم ترا فراموش
حالا دوباره دستت بین من و نگاهت
دیوارها کشیده، یادم ترا فراموش
رفتی ولی نرفته یاد تو از دل من
ای از دلم بُریده، یادم تو را فراموش...
حامد رفیعی

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


گرگی ناگهان وارد بیمارستان شد/ اما زمانی که پرستاران علت را فهمیدن، نتوانستند جلوی گریه...