اگر جای دکتر عبدالله بودم....


باتوجه به نزاکت‌های سیاسی در سطح منطقه و بین‌المللی؛ نخست ابتلاف احزاب بزرگ افغانستان در محور تیم ثبات و هم‌گرایی را جدی می‌گرفتم. یعنی برای نخستین‌بار در تاریخ مبارزات سیاسی، احزاب جمعیت، وحدت، جنبش، اسلامی، افغان‌ملت و بعضی از چهره‌های...

باتوجه به نزاکت‌های سیاسی در سطح منطقه و بین‌المللی؛ نخست ابتلاف احزاب بزرگ افغانستان در محور تیم ثبات و هم‌گرایی را جدی می‌گرفتم. یعنی برای نخستین‌بار در تاریخ مبارزات سیاسی، احزاب جمعیت، وحدت، جنبش، اسلامی، افغان‌ملت و بعضی از چهره‌های برجستۀ مردمی یک‌صدا در برابر تمامیت‌خواهی ایستاد شدند. همان‌گونه که تحلیف کرده بودم، هرگز از موضع سیاسی ثبات و هم‌گرایی عقب‌نشینی نمی‌کردم.

وقتی شرایط به گونه‌یی پیش می‌آمد که مجبور بودم از تحلیف بگذرم، حداقل از مبحث تغییرنظام، مشارکت و صلاحیت برابر عقب‌نشینی نمی‌کردم. چرا که اگر بحث معاملۀ برابر سیاسی و مصلحت ملی مدنظر می‌بود، تا همین‌جا گنجایش عقب‌نشینی داشت. تحلیف کردن با پشتوانۀ اکثریت احزاب قدرت‌مند و چهره‌های مردمی، حیثیت سیاسی است. اگر کسی قرار است از حیثیت خود بگذرد، در بدل چیزی بگذرد که ارزش مصلحت را داشته باشد و قناعت همراهان سیاسی را فراهم کند. در چنین موقعیتی، اکثریت نیروی فعال سیاسی را باخود می‌داشتم.

وقتی گزینه‌های بالا بنابر تمام بحران‌های خودساخته مقدور نبودند، یکی از همراهان مثلاً محمدمحقق یا صلاح الدین ربانی را به حیث ربیس شورای مصالحۀ ملی معرفی می‌کردم. امرالله صالح را به حیث نمایندۀ سیاسی در امور اجرایی حکومت و مشارکت سیاسی پیشنهاد می‌دادم و خودم با بسیار شرافت‌مندانگی کنار می‌رفتم. مطمئن هستم نسبت به امروز هم جایگاه ملی می‌داشتم و هم عمر سیاسی‌ام با ناکامی در پی ناکامی خاتمه نمی‌یافت. چرا که حالا هم موقعیت خود عبدالله در بدنۀ نظام سیاسی بی‌تاثیر شده است و هم کش‌وگیرهای بیهوده سبب تضعیف جایگاه امرالله صالح به حیث معاون نخست و شریک سیاسی غنی می‌شود. حالا خطری که وجود دارد این است که فاشیسم از موقعیت‌های عبدالله و امرالله، به بسیار نیکویی برای قیچی کردن استفاده می‌کنند. عبدالله با پذیرفتن شورای مصالحۀ ملی نه برای خود چیزی کرد و نه گذاشت یکی از جایگاه حقوقی مناسب سیاسی برای ما نمایندگی کند. این را به یاد داشته باشید و در گیرودارهای سال‌های آینده مشاهده کنید.

سپاهیان تو بعد از تو راه گُم کردند
میان خانۀ شان سرپناه گُم کردند
به راه رفتۀ تان اعتقاد شان کم بود
حقیقتاً که بگویم سواد شان کم بود
شکوه و شان ترا ای چریک بخشیدند
ترا به قیمت یک قصر شیک بخشیدند

نجیب بارور

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه افغانستان

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


می دانستید مادر ترانه علیدوستی یک هنرمند معروف است؟ | شباهت جالب ترانه علیدوستی به مادر...