در گیر و دارِ حیرت و احساسِ بی پایان
دنبال ردّی هستم از دل، گیج و سرگردان
او در سراشیبیِ دنیایم هراسان است
همراه من شو آرزو در جاده ای پنهان
دل می تواند مظهرِ یک معجزه باشد
مانند ابرِ خوش خیالِ ظهرِ تابستان
یا جای آنکه گم شود در سایه های ترس،
حالی بپرسد از در و دیوارِ اطمینان
افسوس یادِ او نمانده قبل ها روزی،
از رو به رویش آشنایی رد شده یک آن
امیدوارم جراتی باشد به دل گویم :
"باید بمانی پیش من ، حالا به هر عنوان "
سهیلا_مولاوردی
دنبال ردّی هستم از دل، گیج و سرگردان
او در سراشیبیِ دنیایم هراسان است
همراه من شو آرزو در جاده ای پنهان
دل می تواند مظهرِ یک معجزه باشد
مانند ابرِ خوش خیالِ ظهرِ تابستان
یا جای آنکه گم شود در سایه های ترس،
حالی بپرسد از در و دیوارِ اطمینان
افسوس یادِ او نمانده قبل ها روزی،
از رو به رویش آشنایی رد شده یک آن
امیدوارم جراتی باشد به دل گویم :
"باید بمانی پیش من ، حالا به هر عنوان "
سهیلا_مولاوردی