تـنـهایـی


تـنـهایـی

وقتـی تـو را نـدارم با تنهــایی مدارا میکنم نیستـی و روزی تــو را عاقبـت پیـدا میکنم خاطـرم در نبـودت خالی نمـاند از وجودت دیدنت ممکن نباشد عکست را تماشا میکنم با رویـای تـو آرام نشستـه امشاعر:احسان پیرحیاتی

وقتـی تـو را نـدارم با تنهــایی مدارا میکنم
نیستـی و روزی تــو را عاقبـت پیـدا میکنم

خاطـرم در نبـودت خالی نمـاند از وجودت
دیدنت ممکن نباشد عکست را تماشا میکنم

با رویـای تـو آرام نشستـه ام در کلک خیال
فـکـرم در گـیـر تـو و نـامـت را صـدا میکنم

روزی گـر دستـم رسـد بــه حضـور گـرم تـو
لـب تـو را میـبـوسـم و دوبـاره تـمنـا میکنم

گـر در صحــرای خـشکـی بـا تـو تـنـها شوم
در هــوای بــاز چشـمـت رو بـه دریـا میکنم

تـو را داشــتـه بــاشـم کـافـی اسـت بـرایـم
نـمیخواهـم چیـزی و پشـت به دنیـا میکنم

راستـی چرا گـذاشتم کـه راحت ترکـم کنی
گـاهـی سـر رفتن تـو بـا خودم دعوا میکنم

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


شعر کامل ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده + عکس نوشته