سرشت نیایش‌ نزد مولانا


سرشت نیایش‌ نزد مولانا

از آنجا که مهمترین یا تنها مانع پیوند ما با خدا خودِ دروغین یا نفسِ ماست، تمنای درونی مولانا نیز که در آینه‌ دعاهای پرسوز او نمایان است غالباً معطوف به رهایی از بند نفس است.

سرشت نیایش‌ نزد مولانا

خدا انسان‌ را به دعا فراخوانده است و شیوه دعا کردن را نیز به او آموخته است. به چشم مولانا این نکته حائز اهمیت بسیار است چرا که بیانگر عشق خدا به آدمی است و به تعبیر بایزید بسطامی گواه آن است که «خود اول او مرا خواسته بود».

مولانا می‌گوید:
«این طلب در ما هم از ایجاد توست»، «هم ز اول تو دهی میلِ دعا»، «این دعا را هم ز تو آموختیم» و «این دعا هم بخشش و تعلیم توست». تو در ما ذوق دعا کردن انگیخته‌ای، پس به حقِ این لطف عشق‌آمیز، دعای ما را اجابت کن: «چون دعامان امر کردی ای عُجاب / این دعای خویش را کن مستجاب»

مولانا توجه دارد که بذر اشتیاق را خدا در سینه‌ انسان‌ها کاشته است و این موهبت را گواه عشق او می‌داند و به آن متوسل می‌شود: «ای دعا از تو اجابت هم ز تو»؛ «حُرمت آنکه دعا آموختی / در چنین ظلمت چراغ افروختی»

مولانا می‌کوشید تا اجابت و «لبیک» خدا را در نفس نیایش و دعای خود دریابد. لبیکی که اگرچه شنیده نمی‌شود اما چشیدنی است: «هست لبیکی که نتوانی شنید / لیک سر تا پای، بتوانی چشید». بیدار شدن آن سوز و درد درونی که خود را در نیایش آشکار می‌کرد در نگاه مولانا «پیکی» از سوی خدا بود: «آن نیاز و درد و سوزت، پیک ماست» و در لایه‌ی زیرین نیایش‌های سوزمند ما، اجابت‌ها خدا جاری است: «زیر هر یا رب تو، لبیک‌هاست»
می‌گوید خدا در من این میل و طلب را برانگیخته تا زبان به نیایش او تر کنم و اوست که چون آهن‌رُبایی پولاد دل ما را به جانب خویش می‌کشد:

پولادپاره‌هاییم، آهن‌رُباست عشقت
اصلِ همه طلب تو در خود طلب ندیدم

اما دعایی که گواه اجابت خداست، دعای سرد و تقلیدی نیست. دعای دردمندانه است:

درد آمد بهتر از مُلک جهان
تا بخوانی مر خدا را در نهان
خواندن بی‌درد، از افسردگی است
خواندن با درد، از دلبردگی است
(مثنوی، دفتر سوم)

از آنجا که مهمترین یا تنها مانع پیوند ما با خدا خودِ دروغین یا نفسِ ماست، تمنای درونی مولانا نیز که در آینه‌ دعاهای پرسوز او نمایان است غالباً معطوف به رهایی از بند نفس است:

دست گیر از دست ما، ما را بخر
پرده را بردار و پرده‌ی ما مَدَر
باز خر ما را از این نفس پلید
کاردش تا استخوان ما رسید
(مثنوی، دفتر دوم)
ای خدا بگمار قومی روح‌مند
تا ز صندوق بدن‌مان وا خرند
(مثنوی، دفتر ششم)

انتهای پیام

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


هیچگاه موز و تخم مرغ را باهم نخورید