شبکه


شبکه

حسین آشفته این‌جانب حسین آشفته، دارای مدرک کارشناسی ارشد گرایش شبکه، در این صفحه قصد شرح موشکافانه برنامه‌های صداوسیما را دارم تا برای شمایی که فرصت تماشای تلویزیون نداری، روشن شود چه در این جعبه جادویی گذشته. شبکه یک محسن ابراهیم‌زاده با خواندن دونه دونه شادترین فضای نوروزی این سال‌ها را در شبکه یک ایجاد کرده. محسن بروفر باز هم مهمان...

حسین آشفته

این‌جانب حسین آشفته، دارای مدرک کارشناسی ارشد گرایش شبکه، در این صفحه قصد شرح موشکافانه برنامه‌های صداوسیما را دارم تا برای شمایی که فرصت تماشای تلویزیون نداری، روشن شود چه در این جعبه جادویی گذشته.

شبکه یک
محسن ابراهیم‌زاده با خواندن دونه دونه شادترین فضای نوروزی این سال‌ها را در شبکه یک ایجاد کرده. محسن بروفر باز هم مهمان ویژه علی ضیاست. اما سورپرایز ویژه‌‌برنامه او حضور هم‌زمان بروفر و سرهنگ علی‌فر است. (که البته این هم چندان جدید نیست.) ضیا بروفر را نشان می‌دهد و می‌پرسد: سرهنگ ایشون رو می‌شناسید؟
بروفر سر به زیر انداخته و موقر نشسته و نگاهی به چشم‌های سرهنگ می‌اندازند.
علی‌فر: اممم. علی جان باز هم که این. بابا مهمون جدید نداری من رو روبه‌روش بنشونی؟ الان هم حتما قراره دابسمش گزارش‌هام رو پخش کنی؟
ضیا‌: نه، اشتباه نکنید. این دفعه چالش جدیدی داریم. چالشی جذاب که تو تاریخ صداوسیما سابقه نداشته. خودت توضیح بده محسن جان.
بروفر: جسارت نباشه سرهنگ، اما این دفعه شما بیاید دابسمش من رو بسازید. لطفا… به خاطر شادی مخاطبان.
ضیا: تا ما داریم سرهنگ رو راضی می‌کنیم، برید و فیلم کوتاه جذاب «مزاحم نوروزی» به کارگردانی استاد ایرج ملکی رو ببینید که به سفارش شبکه یک سیما ساخته شده.
شبکه یک سریال «پایتخت» را هم آماده پخش دارد. در این فصل بابا پنجعلی را از زمین بیرون کشیده و به بهبود فریبای تازه‌نفس میدان داده‌اند. بهتاش فریبا هم دروازه‌بان شده و نقی معمولی سیاستمدار. امیدوارم زیاد اسپویل نکرده باشم. تا همین جایش را هم از کانال‌های تلگرامی خوانده بودم و منتظر شروع بازپخش این سریال در شبکه آی‌فیلم‌ام. زیرا ساعت پخش «پایتخت» با سریال «جایزه بزرگ» در شبکه آی‌فیلم تلاقی داشت. و خودتان بهتر می‌دانید که از «مگه می‌شه، مگه داریم» شاید، اما از «چی داداش»های کامبیز باقی نمی‌شود گذشت.


شبکه دو
عموهای فیتیله‌ای مجریان ویژه‌برنامه تحویل سال شبکه دو هستند. محمد مسلمی از لزوم کنار گذاشتن کینه و کدورت‌ها در سال نو می‌گوید و از بچه‌های توی خانه می‌خواهد که همین الان بروند و با هر کس که مشکل دارند، روبوسی کنند. سپس هر سه داخل استودیو همدیگر را بغل کرده و پیشاپیش شادباش سال نو را می‌گویند. در ادامه علی فروتن از کارگردان می‌خواهد که تماس تلفنی‌ای برقرار کند با قلقلی.
[صدای بوق آزاد قطع می‌شود.]
حمید گلی: الو! سلام قلقلی جان. رو اِیری. سکوت سردت رو بشکن و بگو که با صداوسیما مشکلی نداری.
علی فروتن: درسته حالا می‌دونیم دو طرف عصبی بودید، ولی قهر کردن که کاری رو درست نمی‌کنه.
[صدای تَق بلندی می‌آید.]
عمو‌های فیتیله‌ای: الو! الو!
این چه کاری بود بچه؟ برو تو اتاقت سریع برو. الو سلام. فروتن: سلام شما؟ مثل این‌که شما زنگ زدید ها، ولی من قنادم.
گلی: عه ما هم فیتیله‌‌ای‌ها‌ییم. عمو قلقلی خونه است؟ والا قلقلی یه کم ناراحته، الان گوشی رو کوبید زمین رفت تو اتاقش. دو ساعت دیگه زنگ بزنید، سعی می‌کنم آرومش کنم.

شبکه سه
ویژه‌برنامه شبکه سه با اجرای احسان علی‌خانی، محمدحسین میثاقی را دعوت کرده است. در میان برنامه علی‌خانی از عوامل می‌خواهد که مهمان ویژه را بفرستند داخل.
[اشک در چشمان میثاقی موج می‌زند.]
میثاقی: سلام آقا عادل! شما کجا این‌جا کجا؟
عادل با عصبانیت دوروبر دکور را می‌گردد. همان‌طور درحالی‌که زیر صندلی میثاقی است، می‌پرسد: پس کجاست؟
علیخانی: دنبال چی می‌گردی؟
عادل: من که می‌دونم فروغی رو هم همین‌جاها قایمش کردید.
میثاقی: آقا عادل جسارت نباشه. ما که از اول تو استودیو بودیم، شما اون پشت قایم شده بودی.
عادل به علیخانی نگاهی می‌اندازد و سپس می‌گوید: می‌تونم قانع نشم؟
بعد رو می‌کند به علیخانی و می‌گوید: منظورت از سورپرایز بزرگ سال که قرار بود من هم بخشی‌اش باشم، این بود؟ میکروفون من رو قطع کنید. تو هم گوشت رو بیار جلو.
و پس از گفتن جمله‌ای سریع استودیو را ترک کرد.
میثاقی: عه احسان جان چرا بغض کردی؟
علیخانی: آخه گفت بعد برنامه منتظرمه. دوستان پشت صحنه من چقدر وقت دارم؟
فرامرز خودنگاه امسال همراه با محسن حاجیلو مسابقه مردان آهنین را اجرا می‌کند. به این صورت که هر دو از پشت شمشادها بیرون می‌پرند و از اولین عابر می‌پرسند: چقدر عیدی گرفتی؟ به هر کس که عیدی نگرفته، اما هنوز به این سنت حسنه دید و بازدید ارادت قلبی داره، مدال قوی‌ترین مرد را اهدا می کنند.

شبکه چهار
شبکه چهار به روال سال گذشته که حافظ و سعدی را به ویژه‌برنامه‌اش دعوت کرده بود، امسال هم تصمیم به دعوت از مشاهیر ایرانی گرفت. امیرحسین مدرس روبه‌روی دو زوج هنری شمس و مولانا نشسته است.
مدرس: شما نمی‌خواید به شایعات پایان بدید؟
شمس: تهیه‌کننده گفته تا قبل از اکران «مست عشق» حق نداریم.
مدرس: گفتید عشق و عاشقی. مولانا جان شما تو این هوای بهاری پیامی ندارید برای مخاطبان؟
مولانا: بله، یکی از سروده‌های خودم رو تقدیم می‌کنم به مردم عزیز و فهیم ایران. می‌گوید که آدمی نیست که عاشق نشود وقت بهار… هر گیاهی که به نوروز نجنبد، حطب است.
شمس: پارسا مطمئنی جدیدا فیلمنامه جدیدی نخوندی؟
مولانا: ۱۰ بار گفتم من رو شهاب صدا نکن. من الان محمد بن محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی ملقب به مولانا جلال‌الدین محمد رومی‌ام. خوبه منم بهت بگم سیدشهاب‌الدین؟
شمس عصبانی می‌شود و می‌خواهد واکنش نشان دهد که مدرس می‌گوید: آقای حسینی، از شما بعیده.
مولانا: ها چی کار می‌خوای بکنی؟ خب آخه نگاه کن بچه‌بازی‌هاتو. چیزی نمی‌گفتی کسی مثلا توجه می‌شد شعر مال سعدیه؟
مدرس: البته که ما مخاطبان ادیبی داریم.
شمس: عزیزم مخاطب کجا بود. کارگردان تلویزیونی‌تون پشت صحنه داشت تو مانیتورهاش اجرای مارتیک و کامیار رو تو من و تو می‌دید.
مدرس: بینندگان ارجمند و گرامی بریم یه ووله ببینیم، برمی‌گردیم.
[تصویر هنوز داخل استودیو مانده.]
مدرس: دوستان لطفا یه میان‌برنامه پخش کنید.
شمس: تا اجرای مارتیک تموم نشه که متوجه حرف‌هات نمی‌شه.
مولانا: تازه شاید بعدش بزنه شب‌خیز. شنیدم قراره اندی بیاد از ستاره هالیوودش بگه.
شمس: راست می‌گی؟ خب پس ما این‌جا چی کار می‌کنیم؟ بجنب سریع بریم شاید تو اتاق کارگردانی یه صندلی هم به ما برسه.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه طنز

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


قیمت طلا، قیمت دلار، قیمت سکه و قیمت ارز 1403/02/06