شاعر که شدم...


شاعر که شدم...

شاعر که شدم حجم نگاه تو غزل بود ای اصل ترین غیر تو هر چیز بدل بود لرزید دلم وقت تماشای تو انگار این شهر تغزل زده بر خط گسل بود تردید نکردم به تن سیب زدم گاز این عهد من و خالقم از روز ازلشاعر:امیر هاشمی طباطبایی

شاعر که شدم حجم نگاه تو غزل بود
ای اصل ترین غیر تو هر چیز بدل بود
لرزید دلم وقت تماشای تو انگار
این شهر تغزل زده بر خط گسل بود
تردید نکردم به تن سیب زدم گاز
این عهد من و خالقم از روز ازل بود
مهتاب که عریان شده بر بستر این شب
از جلوه برانداختنت قصد عمل بود
بیچاره حسودی تو را کرده عزیزم
در پیش همه روی تو از ماه مثل بود
تو آمده ای صلح کنم با خودم اینبار
تا بود میان من ومن جنگ و جدل بود
با من بگو از حال بد و خوب جهان چون
سم هم بچکد از لب تو قند و عسل بود
تردید ندارم که عیار تو درست است
ای اصل ترین غیر تو هر چیز بدل بود

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


بازیگر نقش شهید طهرانی‌مقدم انتخاب شد