از اهدا تا احتکار ماسک ؛ از کجا به کجا رسیدیم


از اهدا تا احتکار ماسک ؛ از کجا به کجا رسیدیم

رشت - ایرنا -روزگاری رزمندگان ما در هنگامه دفاع از مام میهن و ناموس این سرزمین ماسک خود را در جبهه ها به صورت همرزم دیگر یا زنان و کودکان گرفتار در صحنه نبرد می زدند اما امروز شاهدیم که افرادی صدها و هزاران ماسک را احتکار می کنند .

تاریخ پرشکوه و فرهنگ غنی و اصیل ایران زمین و مردمان این سرزمین که مهر و عاطفه شان شهره است در طول اعصار و قرون به وجود دلاورمردان و شیرزنانی مفتخر است که در این سرزمین رشادت ها ، از خودگذشتگی ها ، ایثارگری ها کردند تا ایران و ایرانی هماره بزرگ بماند مردمانی که به خصائل نیکو و سرآمد شناخته می شوند و سرداران دلیر آن از قرنهای گذشته تا سربازان گمنام آن در هشت سال جنگ تحمیلی چون شهید فهمیده ها ، جهان آراها ، باکری ها، املاکی ها تا سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی هر یک نمونه و اسوه ای بی همتا از ایثارگری هستند.

البته این دلاورمردان، فرماندهان و سرداران به طور حتم از دل مردم زمانه خود ظهور کرده و توانستند از خود برگ زرینی را برجای بگذارند اما بعد از انقلاب و در جریان جنگ تحمیلی شاهد دلاورمردان بزرگی بودیم که همه داشته هایشان را در طبق اخلاص نهاده و فداکاری ها کردند.

البته تمدن پرشکوه چندهزارساله و یا چند ۱۰ هزار ساله ایران به چند دلاور و فرمانده خلاصه نمی شود چون به طور حتم مردمان این سرزمین از گذشته تا امروز از تمدن و فرهنگی غنی برخوردار بوده و هستندکه چنین دلاورانی را در خود پرورش داده نام ایران را در تاریخ جاودانه کرده اند.

از اشیای کشف شده در مناطق مختلف ایران گرفته تا جنگ تحمیلی همه بیانگر آن است که ملت ایران از فرهنگ و شعور بالایی برخوردارند و در همه این اعصار توانستند چنین آثاری را از خود برجای بگذارند و در طول تاریخ نیز ایرانیان در اکثر بخش ها زبانزد بوده و هستند اما در چند سال اخیر به خصوص در دهه اخیر شاهد برخی رفتارها هستیم که به نوعی افول فرهنگی ما را در برخی از خصایل نشان می دهد و روز به روز هم این سقوط بیشتر نمود می یابد که ماحصل آن در جامعه نمود یافته و زندگی ها را بدون این محبت ها و همراهی ها و مهربانی ها دشوارتر می نماید.

البته حتی اگر تاریخ و غنای فرهنگی را هم نادیده بگیریم فقط در تورق تاریخ ۴۰ سال گذشته آن زمان که مردم و ملت ایران به میدان آمد تا انقلاب پرشکوه ایران را رقم بزند و آنجا که هنوز این انقلاب نورسته پا نگرفته بود ، دشمن جنگی سخت و ناخواسته را بر این کشور و ملت تحمیل کرد که امروز الگویی برای تمام ملتهای آزاده است.

در یک سوی جنگ، ملت مظلوم ایران قرار داشت و در سوی دیگر رژیم بعث صدام که از کمک و مساعدت تمامی ابرقدرتها و به نوعی حمایت استکبار جهانی برخوردار بود اما نهایت جنگ چه شد و کدام جبهه پیروز شد؟ حزب بعث با همه کمکها و حمایت های جهانی در مقابل ملتی مظلوم و آزاده اما مقاوم و منسجم مغلوب شد.

آری ایران پیروز شد چون نه تنها سربازان ما که متشکل از نیروهای ارتشی ، سپاهی و بسیجی بودند در جبهه ها با دشمن بعث می جنگیدند بلکه در پشت جبهه نیز یک ملت بیدار و آماده حضور داشت و سربازان خود را همه جانبه حمایت و یاری می کرد، چون وحدت و همدلی در میان مردم موج می زد و همه پای کار بودند و به هم کمک می کردند تا اینکه رزمندگان ما در جبهه در نهایت عزت و غرور با اتکا به مهر و محبت مردمان این دیار نبر سخت را پیش بروند.

البته در آن زمان نیز عده قلیلی بودند که در فکر منافع شخصی خود دست به هر اجحافی در حق مردم می زدند، به قولی عده ای تماشاگرنما ، که البته همین عده قلیل باعث خیلی از ناهنجاری ها در جامعه شده اما در آن زمان واقعا تعدادشان اندک بود که با خرید دلار و قاچاق سعی داشتند تا از شرایط موجود جنگ تحمیلی سرمایه ای را برای خود بهم بزنند.

آغاز جنگ تحمیلی دانش آموز ابتدایی بودم و برای کمک به رزمندگان پولهای توجبیبی ام را پس انداز می کردم که البته آن پول نیز بسیار ناچیز بود اما با این وجود گرسنگی را در مدرسه تحمل می کردم و پس از آن با اندوخته آن رقم های ناچیز، سه قوطی کنسرو لوبیا خریداری و به رزمندگان اهداء کردم که البته این کار من و همچنین سایر دانش آموزان آن زمان قطره کوچکی از دریای بیکران مهربانی های مردمان این سرزمین بود.

اما همه پای کار بودند و با جان و دل به هم کمک و یاری می رساندند همسایه از همسایه بی خبر نبود و آنچه داشت با هم قسمت می کردند و سربازان این سرزمین هم با تمام وجود در جبهه می جنگیدند تا از مام میهن حراست کنند.

آن روز که شهید املاکی در یکی از نبردها وقتی دشمن با بمب های شیمیایی فرزندان این سرزمین را هدف قرار بوده ماسک خود را برداشت و بر صورت یک جوان بسیجی نهاد،فقط او نبود چه بسیار از این بزرگی ها و ایثارها در جای جای این خاک و سرزمین شاهد بودیم .

اما این روزها با بارش یک برف ، قیمت تمامی اجناس بالا می رود، با ورود یک بیماری ناشناخته ماسک ها را احتکار می کنیم ، با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان قیمت تمامی مایحتاج مردم سیر صعودی طی می کند .

آنگونه که این روزها در پی ورود و شیوع ویروس کرونا در ایران که تا کنون هم جان چند نفر از هموطنان مان را گرفته و دهها نفر را مبتلا نموده اما در بین، همان عده قلیل با احتکار ماسک و سایر مواد ضدعفونی کننده جنگ روانی در جامعه به راه انداخته تا از این بیماری و مرگ هموطنان خود سود و منفعتی نصیب آنان شود چون این افراد کاری به مردم ندارند و فقط به فکر جمع آوری ثروت هستند اما به هیچ وجه فکر نمی کنند که این مواد ضدعفونی و ماسک نیاز کنونی جامعه است که در این جامعه به طور حتم افراد خانواده ، بستگان ، آشنایان این عده از محتکران و سوداگران نیز حضور دارند.

راستی چرا وضعیت ما اینگونه شده و هنگامی که باید به فکر هم باشیم به هم کمک کنیم و به یکدیگر دلداری بدهیم تا از این بحران خارج شوم تیشه برداشته و به ریشه خود می زنیم، آیا پول و اندوختن ثروت آنقدر مهم است که با احتکار ماسک و دیگر اقلام بهداشتی مورد نیاز بیماران و افراد نیازمند که می تواند پدر و مادر و خواهر و فرزند آنان هم باشند به فکر منفعت خود باشیم.

اگر فرهنگ ایثارگری رزمندگان و مردم در دوران دفاع مقدس در جامعه ما دوباره احیا شود به طور حتم نه تنها بیماری کرونا، بلکه هیچ بیماری و هیچ مشکلی نمی تواند بر این مردم غلبه کند.

امروز باید دوباره ارزشهای انسانی و اسلامی احیا شود ، این یک رویا نیست بلکه این ارزشها با گوشت و پوست ما آمیخته است و خیلی سخت نیست که بازگشت به خویشتن خویش است و در این صورت زندگی لذت و زیبایی های خود می یابد.

بیاییم یاور هم باشیم تا دوباره جهان از تعصب ، غیرت ، جوانمردی ایرانیان شگفت زده شود و یاد و خاطره دلاوررمردان و شیرزنان سرزمین نیکی ها و مهربانی را برای همیشه زنده نگهداریم.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گیلان

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دزدِ بهادر