اعلام آمادگی فعالان جهادی برای فعالیت در حوزه سبک زندگی


اعلام آمادگی فعالان جهادی برای فعالیت در حوزه سبک زندگی

جمعی از نیروهای جهادی طی نامه ای خطاب به رهبر معظم انقلاب نسبت به شروع فعالیت های جهادی در حوزه سبک زندگی اعلام آمادگی کردند.

به گزارش خبرگزاری مهر، جمعی از گروه‌های جهادی طی بیانیه‌ای آمادگی خود برای فعالیت در عرصه سبک زندگی را اعلام کردند. متن این بیاینه به شرح زیر است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و درود خدا

و عرض ادب و احترام فراوان

خدمت حضرت آیت الله امام خامنه‌ای، ره‌بر انقلاب اسلامی، و بیدارگر و برپا دارندۀ ملت‌ها و جبهه مقاومت

دوران جدید انقلاب اسلامی آغاز گشته است و نخستین سال گام دوم در جهت برپایی تمدن نوین اسلامی و آزادی مستضعفین جهان پشت سر نهاده شد.

ما نگارندگان این نامه، به نمایندگی از فعالین فکری و فرهنگی حوزه سبک زندگی، برآن شدیم تا به واسطه این نامه، دعوت حضرتعالی برای مجاهدت همه جانبه و هوشمندانه در عرصۀ سبک زندگی را لببک گفته و آمادگی و عزم خویش برای جهاد جمعی و خلق خیزش‌ها و جهش‌ها برای پیشرفت در عرصه سبک زندگی را به خدمت تان اعلام داریم؛ که برخواسته‌ایم و کمر همت بسته‌ایم و عزم جمعی راسخ نموده‌ایم و چند صباحی است که منتظر بیانیۀ ولی امر مسلمین در باب گام دوم در سبک زندگی هستیم.

ما سربازان شما که سال هاست که در خط مقدمِ مبارزه با سبک زندگی غربی و حراست از سبک زندگی اسلامی، هم خود ستیز کرده‌ایم و هم هزاران نفر را برای این مبارزه سخت و نابرابر، تربیت و بسیج نموده‌ایم، اکنون منتظر خطاب فرماندۀ تمدن‌سازِ مان هستیم، تا فرمان‌نامه و بیانیه گام دوم در حوزه سبک زندگی را چراغ راه خویش سازیم و آن را بر سر دست گیریم و خیزش‌های جوانانه برای تحققش را رقم بزنیم.

ما به رشد و پیشرفت‌های بی نظیر انقلاب در تحول اجتماعی و مبارزه تمدنی، آگاهیم. این رشد و پیشرفت در سبک زندگی و رفتار اجتماعی نیز، در نسبت با میزان تهاجم و انحطاط عالم، کارنامه‌ای قابل دفاع و درخشان را برای گام نخست انقلاب رقم زده است؛ اما فاصله ژرف تا آرمان‌ها، در کنار کاستی‌ها و عقب ماندگی‌ها و خسارت‌های بعضاً جبران ناپذیر، ما را اندیشناک و نگران ساخته است. ما در مکتب امام و شما آموخته‌ایم که پیشرفت در علم و اقتصاد و سیاست و صنعت و اجتماع و … بدون پیشرفت در ساحت سبک زندگی، ما را به ورطه تمدن مادی غربی خواهد افکند. از این روی، از عمق جان باور داریم که برای پیمودن فاصله ما با آرمان‌های تمدنی اسلام ناب، که فاصله‌ای شگرف است، باید جهادی هوشمندانه و همه جانبه داشته باشیم تا عقب ماندگی و کاستی‌ها، به واسطه نصرت الهی وعده داده شده به مجاهدین، جبران شود.

روایت این پیشرفت و مقاومت در برابر تهاجم وسیع و بی رحمانه سبک زندگی غربی، در عین عقب ماندگی‌ها، لازمه و کلید جهاد هوشمندانه و همه جانبه است. این ضرورت روایت گری صحیح و استمساک به بصیرت برآمده از آن، درسی بزرگ بود که از بیانیه گام دوم آموختیم.

تمدن مادی غرب که به واسطۀ پیشروی در کاروان علم، قدرتمند گشت، با بسط و نفوذ دادن سبک زندگی خویش، توانست بر اقتصاد و سیاست و فرهنگِ کشورها تسلط یابد و قهارانه و بی مهابا، با زیست و اخلاق و معنویت و سنت‌ها و ساختارهای اجتماعی فطری و الهی آنها، آشکار و پنهان، ستیز نماید.

در ایران عزیز ما نیز از اوسط دوره قاجار و به ویژه در دوران منحط پهلوی، این بر هم زدن سبک زندگی الهی و فطری، در برنامه اصلی حاکمیت و جریان‌های نفوذی و اثرگذاران غرب زده عرصه فرهنگ، قرار گرفت و در نتیجه آن، همه شئون زندگی ما مورد تهاجمی بر هم زننده و تخریب‌گر قرار گرفت. سبک زندگی و رفتار اجتماعی و فرهنگ کهن و عمیق ایران نیز همچون تمام دیگر کشورهای اسلامی و حتی کشورهای سابقه دار تمدنی همچون هند و چین و … مورد تاخت و تاز استعمارگران بی رحم و تهاجم پیشه قرار گرفت. نه ارزش‌ها، نه سنت‌ها، نه ساختارهای اجتماعی، نه زبان، نه معماری، نه دانش‌های پشتیبان زیستن، نه لباس، نه آثار تمدنی، هیچکدام برای این تاراج گران فرهنگ و تمدن، خط قرمز نبود و بر نابودی همه آنها کمر همت بسته بودند و بارها برای از میان برداشتنشان، به کشتار و چکمه و زندان‌های گسترده، متوسل شدند.

تمدن مهاجم غربی، یقین داشت که حاصل و ثمره تمدنی ادیان الهی را نابود ساخته است و نفسانیت و طغیان گری بشر را به اوج تمدنی خویش رسانده است. از این روی شادمان و غرق در فرح و مستی خویش فریاد پایان تاریخ سر می‌داد و … که ناگهان به سیلی برآمدن انقلاب اسلامی، هوشیار شد.

با ظهور انقلاب اسلامی، که نمودی از جریان جهانی احیا معنویت و نگرش اجتماعی به دین و عزم عظیم مردمی برای مبارزه تمدنی با غرب و طاغوت‌ها بود، جهش و جنبش‌های بسیاری برای بازسازی خسارت‌های شگرف برآمده از تخریب سبک زندگی صورت گرفت. مبارزه با تجمل و تبرج، تحکیم و گسترده گشتن خانواده، تحول در نظام ارزش‌ها، بسط فرهنگ ایثار اجتماعی، تجربه هویت زن نه شرقی نه غربی، بازسازی گسترده آئین‌های معنوی و … همه نمونه‌هایی از این موفقیت‌ها است.

اما با گذشت سال‌های نخست انقلاب و دفاع مقدس، ناگهان با غفلت از تهاجم فرهگی دشمن و با نفوذِ جریان‌های توسعه‌گرا و لیبرال در کشور، بسط اصول سبک زندگی غربی در رسانه و محصولات فرهنگی و سیاست‌های حاکمیتی و … به سکه‌ای پر رونق بدل گشت. غافلان و مسحوران تمدن پوشالی غرب، بسیج گشتند تا ازدواج‌های ساده به مسابقه برای تجمل، خانوادۀ گسترده به شعار و مرامِ دو تا کافیه، فرهنگ ایثار و جهاد به مسابقه زراندوزی و رفاه و مصرف زدگی، و… بدل گردد. این تهاجمات و نفوذها، بی تأثیر نبود و جامعه ما را متأثر ساخت و ضربات مهلکی بر پیکره سبک زندگی و رفتار اجتماعی وارد ساخت. اما مبارزه ادامه داشت و دارد. در مقابل نیز ده‌ها جنبش معنوی و اقدام اجتماعی در پیکره امام و امت شکل گرفت تا مقاومت در برابر این تهاجم نیز، به پیروزی نرسد؛ تا هوشیاری به جوانان دوباره باز گردد؛ تا تحولات حکمرانی در مسیر پیشرفت رقم بخورد؛ و در پی همه این‌ها، احیا سبک زندگی اسلامی ایرانی، دوباره به جهادی عمومی بدل گردد و تمدن نوین اسلامی برپا گردد.

از این زمان و تا به امروز، با دو کلان روند و جریان اجتماعی در جامعه ایران طرف هستیم، که پایاپای یکدیگر و در حال مبارزه در رفتارها و ساختارهای اجتماعی، در حین پیشروی هستند. روندی که در حال احیای جامعه با حیات طیبه انقلابی اسلامی ایرانی است و روندی که تمام قد می کوشد تا ما را همچون بسیاری از جوامع و ملت‌ها، در جریانِ تمدنیِ غرب مادی اباحه گرا و سبک زندگی غربی، هضم و حذف نماید.

جریان و روند احیا حیات طیبه، در این سال‌ها، توفیقات زیادی کسب کرده است و بخش قابل توجهی از جامعه، علی رقم عدم همراهی رسانه‌ها و غالب ساختارهای حاکمیت، به آن رویکردی قابل اعتنا داشته‌اند:

در تغذیه سالم و طب سنتی، جنبشی بزرگ شکل گرفته است و میلیون‌ها نفر، با آن همراه گشته‌اند.

در خانواده و زنان، جریان انقلابی از انفعال خارج گشته است و هزاران مجموعه خودجوش با اثرات گسترده، در حوزه‌های مشاوره و … شکل گرفته است.

در صنایع فرهنگی توفیقات چشمگیر و دلنواز بوده است. نوشت افراز ایرانی اسلامی، اکنون به بازاری بزرگ و قابل رقابت بدل گشته است. هزاران گروه قوی در پوشاک اسلامی شکل گرفته‌اند و میدان مغلوبه گذشته و زمین سوخته از دست رفته را به آوردگاه مبارزه تبدیل کرده‌اند. اسباب بازی‌های ایرانی اسلامی و بازی‌های فکری، امروز به هزاران تولید کننده رسیده است و جبهه از تولید گران و توزیع کنندگان شکل گرفته است. و...

با وجود کاهش نرخ جمعیت به سبب تلاش همه جانبه نظام جهانی و جریان غافل درون ایران و همت رسانه‌ها، اما امروز صدها گروه و ده‌ها محصول و اقدام وجود دارد که امید را در دل‌ها زنده می‌سازد. دکترهای جوان انقلابی و بانوان فرهیخته ای که نه تنها خود صاحب چندین فرزند هستند بلکه مروجان اصلی افزایش جمعیت گشته‌اند.

معماری و شهرسازی که با وجود سابقه کهن و حکمت آمیزش در سبک زندگی ما، با نگاهی تکنوکرات مآبانه و مسحور گشته از زشتی‌های شهر غربی، وضعیتی زشت و بی قواره و وحشی را برای اکثر شهرهای ما رقم زده است، امروزه در حین بیدار شدن است. صدها معمار جوان انقلابی، کمر همت بسته‌اند و با هنر ورزی و فن آوری در حال خلق و خلاقیت هستند. هر چند وزن آنها در این موازنه اندک است اما به سنت الهی غلبه فئه مخلص، امیدهای فراوانی برای این نسل از معماران وجود دارد.

هر چند سلبریتی ها و مرجعیت‌های برساخته وجه انسانی و نفسانی بشر، شاکله مرجعیت اجتماعی در دوران ارتباطات کنونی را شکل می‌دهد و جامعه ما نیز از این فرهنگ بی فرهنگی، ضربه‌های بسیار خورده است؛ هر چند که این امر در رسانه و نهادهای فرهنگی ما رها گشته است و غالباً این نهاها نیز در خدمت این فرهنگ پوشالی هستند، اما اسوه گری شهدا و بسط فرهنگ ایثار و شهادت و اقتدای جوانان به این ستاره‌های شب‌های تاریکِ اکنونِ تاریخ، تلالؤ امید را درخشان ساخته است.

بسط معنویت و بازسازی آئین‌ها و سنت‌های اجتماعی بر آمده از محبت اهل بیت و امور معنوی در جامعه ما، بیش از هر چیز، کفۀ سبک زندگی ایرانی و اسلامی را در مبارزه و موازنه با سبک زندگی غربی، سنگین ساخته است. زیارت‌ها، اعتکاف‌ها، مجالس مناجات، زنده و گسترده شدن عزاداری‌ها و … و در اوج همه اینها پدیده و معجزه بی نظیر اربعین که قله‌ای برافراشته در جریان و روند سبک زندگی اسلامی، نمودار ساخته است.

این توفیقات همگی نشان از آن دارد که اگر «جهاد همه جانبه و هوشمندانه» در گام دوم انقلاب و در مرحله دوم خودسازی و جامعه پردازی ما، صورت گیرد، سبک زندگی، این زیربنا و نر افزار تمدن سازی، نیز متحول خواهد گشت، عقب ماندگی‌ها جبران خواهد شد و انقلاب اسلامی محصولی بی نظیر را پیش چشم جهانیان و تاریخ خواهد نهاد. اما برای این غایت، چه باید کرد؟

باید جریان و نهضتی بزرگ در فضای اجتماعی خلق کرد. سبک زندگی غربی خود را بر غفلت مردم حکمران می‌سازد. بخش زیادی از مردم از روند استحاله برآمده از سبک زندگی، آگاهی ندارند و به بسیاری از آداب و رفتارها و ابزارها و محیط‌های آن، با نگاهی مثبت می‌نگرند و متوجه وجه ویرانگر و مکار آن نیستند. از این روی اگر جریان و گفتمان عمومی «آسیب شناسی سبک زندگی موجود و چاره جویی» برای آنها به گفتمان غالب بدل شود، روح و وجدان امت بی نظیر انقلاب اسلامی، بیدار خواهد شد؛ آن گاه شاهد جوشش های بی نظیر مردمی، پیشتازی و میدانداری نخبگان و فرهیختگان به ویژه جوانان، حرکت‌های خلاقانه مردمی، و سر آخر تحولاتی در حکمرانی خواهیم بود.

زنان و مادران، سترگ‌ترین نقش تمدنی را در باب سبک زندگی دارند. هم در خط مقدم مبارزه با سبک زندگی غربی هستند، هم بزرگ‌ترین پشتیبانان سبک زندگی برآمده از دین در ادوار تاریخ بوده‌اند، هم رکن و محور اصلی ترین سنگر سبک زندگی یعنی خانواده هستند و هم آینده سازان و تربیت کنندگان نسل آینده. از این روست که تمامی نهادها و برنامه‌ها و رسانه‌های سبک زندگی لیبرال، اولویت نخست خود را بر تحول زنان و سازماندهی آنها در مسیر سبک زندگی غربی و اندیشه‌های فمینیستی گذارده‌اند. از این روی باید خلأ عدم سازماندهی توان بی نظیر زنان انقلابی جبران شود. باید به ایشان میدان داد تا جنبش‌ها و جوشش های گسترده اجتماعی برای سبک زندگی ایرانی اسلامی به راه بیاندازند. باید نهادهای اجتماعی همچون مساجد و هیئات و … را برای کنشگری فعال اجتماعی محلی زنان، متحول نمود… د.

جامعه شبکه ای امروز، بیش از هر روز دیگر، متأثر از شخصیت‌های مرجع برساخته این شبکه‌ها و رسانه‌هاست. بیشترین آسیبی که امروزه به سبک زندگی وارد می‌شود، از محوریت یافتن این به اصطلاح سلبریتی ها و بسط فرهنگ جاهلی ستاره پرستی جدید است. این ستاره سازی یا مرجعیت سازی، کاملاً افسار گسیخته و بی مهابا و بدقواره در ایران پیش می‌رود و نهادهایی همچون صدا و سیما، وزارت ارشاد، متولیان فضای مجازی، و … خود اصلی ترین عامل‌های این افسارگسیختگی هستند. اسوه گرایی و الگو خواهی، نیاز همیشگی انسان به ویژه جوانان است. باید این موضوع را به اولویتی محوری برای مدیریت فرهنگی بدل نمود و افسار این لجام گسیختگی را به دست گرفت و مدیریت آن را از نهادهای غربی و غرب زده ستاند.

امروزه رسانه مهمترین رکن سنت ساز و آئین ساز در سبک زندگی است. وضع امروز جریان انقلابی در مقایسه با یک دهه گذشته قابل قیاس نیست. هزاران جوان با استعداد تربیت یافته‌اند و دوربین به دست و رسانه فهم، درحال مجاهدت هستند. نقطه اولویت این جریان‌ها، غالباً بصیرت افزایی سیاسی اجتماعی بوده است. ما نیازمند یک نهضت گسترده رسانه‌ای، در حوزه سبک زندگی هستیم. هم در آگاهی بخشی، هم در سنت سازی، هم در جلوه گر سازی پیروزی‌ها، هم در افزایش سواد رسانه‌ای و… و.

در سال‌های اخیر، نهضتی قابل اعتنا در امور میدانی و انضمامی سبک زندگی و در صنایع فرهنگی و آیین سازی و … شکل گرفته است. هزاران گروه خودجوش جوانانه شکل برآمده است. محصولات بسیاری به میدان آمده و قدرت رقابت پیدا کرده‌اند. و… و. باید جریان‌های حلقه‌های میانی این وضع امید آفرین، و نهادها و قرارگاه‌های جبهه ساز آن شکل گیرد و مورد حمایت قرار گیرد تا توان این جبهه برای مبارزه با جبهه مقابل، هزاران برابر شود.

پشتوانه‌های نظری و عمق دینی حرکت سبک زندگی، به تلاشی مضاعف در دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه نیاز دارد. عمق معارف دینی و حکمی ما، اقیانوسی بی انتهاست، اما پژوهش‌هایی ژرف نگر و ابداع آمیز می‌طلبد تا مسائل پیچیده امروز سبک زندگی را پاسخگو باشد. این امر نهضتی نرم افزاری در حوزه و دانشگاه را طلب می‌نماید.

نگرش تمدنی به سبک زندگی، باید به نگرش غالب حکمرانی و کنشگری جریان‌های خودجوش تبدیل شود. در نگرش تمدنی به سبک زندگی، به جای قرار گرفتن سبک زندگی در کنار امور دیگر، آن را به مثابه زیربنا و نرم افزار دیگران می‌نگرد. یعنی آن گاه که می‌خواهد از منظر تمدنی به اقتصاد و سیاست و صنعت و علم و اجتماع و … بپردازد، سبک زندگی ایرانی اسلامی را محور و زیر بنا و نرم افراز آنها قرار می‌دهند. این نگرش تمدنی به سبک زندگی، نگرشی مغفول است که باید در راس حرکت و حکمرانی قرار گیرد. الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که نرم افزار و نظم حکمرانی ما در حرکت تمدنی خواهد گشت و از ابتدای قرن پانزدهم مدار حرکت کشور باید بر آن قرارگیرد، با محوریت سبک زندگی اسلامی ایرانی باید پدیدار شود.

آینده پیش رو در حوزه سبک زندگی، آبستن اتفاقات و حوادثی بزرگ‌تر در تغییر و تحول کنشگری تمدن غربی در تهاجم مبتنی بر سبک زندگی است. خانه‌های هوشمند (اسمارت هوم)، نقش آفرینی واقعیت افزوده در رفتار اجتماعی و سبک زندگی، ورود هوش مصنوعی به مدیریت زیست اجتماعی، جنگ‌های شناختی و … همگی دلالت دارد که باید همت جمعی دوچندانی را برای مبارزه و جهاد بسیج نماییم.

صدور بیانیه گام دوم در زمینه سبک زندگی می‌تواند به افق گشایی در این زمینه منجر گردد؛ زیرا که آمادگی بسیاری در فعالان و بدنه اجتماعی وجود دارد.

ما نیز به نمایندگی از مردم شریف ایران اسلامی و همه فعالان عرصه سبک زندگی، پس از درخواست از حضرت‌تان برای تنظیم و انتشار بیانیه گام دوم در زمینه سبک زندگی، مجدد آمادگی علمی و اجرایی بدنه فعال مردمی در این زمینه را خدمت تان اعلام می‌داریم. انشاالله بزودی یک گزارش وضع شناسی عرصه‌های سبک زندگی و مجموعه راهبردهای پیشرفت در سبک زندگی به صورت تفصیلی به خدمت تان ارسال می‌گردد تا یاری گر حضرت‌تان در جهش بخشی به پیش‌رفت در عرصه سبک زندگی باشیم.

سربازان شما در میدان مجاهدت سبک زندگی»


به گزارش خبرگزاری مهر، جمعی از گروه‌های جهادی طی بیانیه‌ای آمادگی خود برای فعالیت در عرصه سبک زندگی را اعلام کردند. متن این بیاینه به شرح زیر است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و درود خدا

و عرض ادب و احترام فراوان

خدمت حضرت آیت الله امام خامنه‌ای، ره‌بر انقلاب اسلامی، و بیدارگر و برپا دارندۀ ملت‌ها و جبهه مقاومت

دوران جدید انقلاب اسلامی آغاز گشته است و نخستین سال گام دوم در جهت برپایی تمدن نوین اسلامی و آزادی مستضعفین جهان پشت سر نهاده شد.

ما نگارندگان این نامه، به نمایندگی از فعالین فکری و فرهنگی حوزه سبک زندگی، برآن شدیم تا به واسطه این نامه، دعوت حضرتعالی برای مجاهدت همه جانبه و هوشمندانه در عرصۀ سبک زندگی را لببک گفته و آمادگی و عزم خویش برای جهاد جمعی و خلق خیزش‌ها و جهش‌ها برای پیشرفت در عرصه سبک زندگی را به خدمت تان اعلام داریم؛ که برخواسته‌ایم و کمر همت بسته‌ایم و عزم جمعی راسخ نموده‌ایم و چند صباحی است که منتظر بیانیۀ ولی امر مسلمین در باب گام دوم در سبک زندگی هستیم.

ما سربازان شما که سال هاست که در خط مقدمِ مبارزه با سبک زندگی غربی و حراست از سبک زندگی اسلامی، هم خود ستیز کرده‌ایم و هم هزاران نفر را برای این مبارزه سخت و نابرابر، تربیت و بسیج نموده‌ایم، اکنون منتظر خطاب فرماندۀ تمدن‌سازِ مان هستیم، تا فرمان‌نامه و بیانیه گام دوم در حوزه سبک زندگی را چراغ راه خویش سازیم و آن را بر سر دست گیریم و خیزش‌های جوانانه برای تحققش را رقم بزنیم.

ما به رشد و پیشرفت‌های بی نظیر انقلاب در تحول اجتماعی و مبارزه تمدنی، آگاهیم. این رشد و پیشرفت در سبک زندگی و رفتار اجتماعی نیز، در نسبت با میزان تهاجم و انحطاط عالم، کارنامه‌ای قابل دفاع و درخشان را برای گام نخست انقلاب رقم زده است؛ اما فاصله ژرف تا آرمان‌ها، در کنار کاستی‌ها و عقب ماندگی‌ها و خسارت‌های بعضاً جبران ناپذیر، ما را اندیشناک و نگران ساخته است. ما در مکتب امام و شما آموخته‌ایم که پیشرفت در علم و اقتصاد و سیاست و صنعت و اجتماع و … بدون پیشرفت در ساحت سبک زندگی، ما را به ورطه تمدن مادی غربی خواهد افکند. از این روی، از عمق جان باور داریم که برای پیمودن فاصله ما با آرمان‌های تمدنی اسلام ناب، که فاصله‌ای شگرف است، باید جهادی هوشمندانه و همه جانبه داشته باشیم تا عقب ماندگی و کاستی‌ها، به واسطه نصرت الهی وعده داده شده به مجاهدین، جبران شود.

روایت این پیشرفت و مقاومت در برابر تهاجم وسیع و بی رحمانه سبک زندگی غربی، در عین عقب ماندگی‌ها، لازمه و کلید جهاد هوشمندانه و همه جانبه است. این ضرورت روایت گری صحیح و استمساک به بصیرت برآمده از آن، درسی بزرگ بود که از بیانیه گام دوم آموختیم.

تمدن مادی غرب که به واسطۀ پیشروی در کاروان علم، قدرتمند گشت، با بسط و نفوذ دادن سبک زندگی خویش، توانست بر اقتصاد و سیاست و فرهنگِ کشورها تسلط یابد و قهارانه و بی مهابا، با زیست و اخلاق و معنویت و سنت‌ها و ساختارهای اجتماعی فطری و الهی آنها، آشکار و پنهان، ستیز نماید.

در ایران عزیز ما نیز از اوسط دوره قاجار و به ویژه در دوران منحط پهلوی، این بر هم زدن سبک زندگی الهی و فطری، در برنامه اصلی حاکمیت و جریان‌های نفوذی و اثرگذاران غرب زده عرصه فرهنگ، قرار گرفت و در نتیجه آن، همه شئون زندگی ما مورد تهاجمی بر هم زننده و تخریب‌گر قرار گرفت. سبک زندگی و رفتار اجتماعی و فرهنگ کهن و عمیق ایران نیز همچون تمام دیگر کشورهای اسلامی و حتی کشورهای سابقه دار تمدنی همچون هند و چین و … مورد تاخت و تاز استعمارگران بی رحم و تهاجم پیشه قرار گرفت. نه ارزش‌ها، نه سنت‌ها، نه ساختارهای اجتماعی، نه زبان، نه معماری، نه دانش‌های پشتیبان زیستن، نه لباس، نه آثار تمدنی، هیچکدام برای این تاراج گران فرهنگ و تمدن، خط قرمز نبود و بر نابودی همه آنها کمر همت بسته بودند و بارها برای از میان برداشتنشان، به کشتار و چکمه و زندان‌های گسترده، متوسل شدند.

تمدن مهاجم غربی، یقین داشت که حاصل و ثمره تمدنی ادیان الهی را نابود ساخته است و نفسانیت و طغیان گری بشر را به اوج تمدنی خویش رسانده است. از این روی شادمان و غرق در فرح و مستی خویش فریاد پایان تاریخ سر می‌داد و … که ناگهان به سیلی برآمدن انقلاب اسلامی، هوشیار شد.

با ظهور انقلاب اسلامی، که نمودی از جریان جهانی احیا معنویت و نگرش اجتماعی به دین و عزم عظیم مردمی برای مبارزه تمدنی با غرب و طاغوت‌ها بود، جهش و جنبش‌های بسیاری برای بازسازی خسارت‌های شگرف برآمده از تخریب سبک زندگی صورت گرفت. مبارزه با تجمل و تبرج، تحکیم و گسترده گشتن خانواده، تحول در نظام ارزش‌ها، بسط فرهنگ ایثار اجتماعی، تجربه هویت زن نه شرقی نه غربی، بازسازی گسترده آئین‌های معنوی و … همه نمونه‌هایی از این موفقیت‌ها است.

اما با گذشت سال‌های نخست انقلاب و دفاع مقدس، ناگهان با غفلت از تهاجم فرهگی دشمن و با نفوذِ جریان‌های توسعه‌گرا و لیبرال در کشور، بسط اصول سبک زندگی غربی در رسانه و محصولات فرهنگی و سیاست‌های حاکمیتی و … به سکه‌ای پر رونق بدل گشت. غافلان و مسحوران تمدن پوشالی غرب، بسیج گشتند تا ازدواج‌های ساده به مسابقه برای تجمل، خانوادۀ گسترده به شعار و مرامِ دو تا کافیه، فرهنگ ایثار و جهاد به مسابقه زراندوزی و رفاه و مصرف زدگی، و… بدل گردد. این تهاجمات و نفوذها، بی تأثیر نبود و جامعه ما را متأثر ساخت و ضربات مهلکی بر پیکره سبک زندگی و رفتار اجتماعی وارد ساخت. اما مبارزه ادامه داشت و دارد. در مقابل نیز ده‌ها جنبش معنوی و اقدام اجتماعی در پیکره امام و امت شکل گرفت تا مقاومت در برابر این تهاجم نیز، به پیروزی نرسد؛ تا هوشیاری به جوانان دوباره باز گردد؛ تا تحولات حکمرانی در مسیر پیشرفت رقم بخورد؛ و در پی همه این‌ها، احیا سبک زندگی اسلامی ایرانی، دوباره به جهادی عمومی بدل گردد و تمدن نوین اسلامی برپا گردد.

از این زمان و تا به امروز، با دو کلان روند و جریان اجتماعی در جامعه ایران طرف هستیم، که پایاپای یکدیگر و در حال مبارزه در رفتارها و ساختارهای اجتماعی، در حین پیشروی هستند. روندی که در حال احیای جامعه با حیات طیبه انقلابی اسلامی ایرانی است و روندی که تمام قد می کوشد تا ما را همچون بسیاری از جوامع و ملت‌ها، در جریانِ تمدنیِ غرب مادی اباحه گرا و سبک زندگی غربی، هضم و حذف نماید.

جریان و روند احیا حیات طیبه، در این سال‌ها، توفیقات زیادی کسب کرده است و بخش قابل توجهی از جامعه، علی رقم عدم همراهی رسانه‌ها و غالب ساختارهای حاکمیت، به آن رویکردی قابل اعتنا داشته‌اند:

در تغذیه سالم و طب سنتی، جنبشی بزرگ شکل گرفته است و میلیون‌ها نفر، با آن همراه گشته‌اند.

در خانواده و زنان، جریان انقلابی از انفعال خارج گشته است و هزاران مجموعه خودجوش با اثرات گسترده، در حوزه‌های مشاوره و … شکل گرفته است.

در صنایع فرهنگی توفیقات چشمگیر و دلنواز بوده است. نوشت افراز ایرانی اسلامی، اکنون به بازاری بزرگ و قابل رقابت بدل گشته است. هزاران گروه قوی در پوشاک اسلامی شکل گرفته‌اند و میدان مغلوبه گذشته و زمین سوخته از دست رفته را به آوردگاه مبارزه تبدیل کرده‌اند. اسباب بازی‌های ایرانی اسلامی و بازی‌های فکری، امروز به هزاران تولید کننده رسیده است و جبهه از تولید گران و توزیع کنندگان شکل گرفته است. و...

با وجود کاهش نرخ جمعیت به سبب تلاش همه جانبه نظام جهانی و جریان غافل درون ایران و همت رسانه‌ها، اما امروز صدها گروه و ده‌ها محصول و اقدام وجود دارد که امید را در دل‌ها زنده می‌سازد. دکترهای جوان انقلابی و بانوان فرهیخته ای که نه تنها خود صاحب چندین فرزند هستند بلکه مروجان اصلی افزایش جمعیت گشته‌اند.

معماری و شهرسازی که با وجود سابقه کهن و حکمت آمیزش در سبک زندگی ما، با نگاهی تکنوکرات مآبانه و مسحور گشته از زشتی‌های شهر غربی، وضعیتی زشت و بی قواره و وحشی را برای اکثر شهرهای ما رقم زده است، امروزه در حین بیدار شدن است. صدها معمار جوان انقلابی، کمر همت بسته‌اند و با هنر ورزی و فن آوری در حال خلق و خلاقیت هستند. هر چند وزن آنها در این موازنه اندک است اما به سنت الهی غلبه فئه مخلص، امیدهای فراوانی برای این نسل از معماران وجود دارد.

هر چند سلبریتی ها و مرجعیت‌های برساخته وجه انسانی و نفسانی بشر، شاکله مرجعیت اجتماعی در دوران ارتباطات کنونی را شکل می‌دهد و جامعه ما نیز از این فرهنگ بی فرهنگی، ضربه‌های بسیار خورده است؛ هر چند که این امر در رسانه و نهادهای فرهنگی ما رها گشته است و غالباً این نهاها نیز در خدمت این فرهنگ پوشالی هستند، اما اسوه گری شهدا و بسط فرهنگ ایثار و شهادت و اقتدای جوانان به این ستاره‌های شب‌های تاریکِ اکنونِ تاریخ، تلالؤ امید را درخشان ساخته است.

بسط معنویت و بازسازی آئین‌ها و سنت‌های اجتماعی بر آمده از محبت اهل بیت و امور معنوی در جامعه ما، بیش از هر چیز، کفۀ سبک زندگی ایرانی و اسلامی را در مبارزه و موازنه با سبک زندگی غربی، سنگین ساخته است. زیارت‌ها، اعتکاف‌ها، مجالس مناجات، زنده و گسترده شدن عزاداری‌ها و … و در اوج همه اینها پدیده و معجزه بی نظیر اربعین که قله‌ای برافراشته در جریان و روند سبک زندگی اسلامی، نمودار ساخته است.

این توفیقات همگی نشان از آن دارد که اگر «جهاد همه جانبه و هوشمندانه» در گام دوم انقلاب و در مرحله دوم خودسازی و جامعه پردازی ما، صورت گیرد، سبک زندگی، این زیربنا و نر افزار تمدن سازی، نیز متحول خواهد گشت، عقب ماندگی‌ها جبران خواهد شد و انقلاب اسلامی محصولی بی نظیر را پیش چشم جهانیان و تاریخ خواهد نهاد. اما برای این غایت، چه باید کرد؟

باید جریان و نهضتی بزرگ در فضای اجتماعی خلق کرد. سبک زندگی غربی خود را بر غفلت مردم حکمران می‌سازد. بخش زیادی از مردم از روند استحاله برآمده از سبک زندگی، آگاهی ندارند و به بسیاری از آداب و رفتارها و ابزارها و محیط‌های آن، با نگاهی مثبت می‌نگرند و متوجه وجه ویرانگر و مکار آن نیستند. از این روی اگر جریان و گفتمان عمومی «آسیب شناسی سبک زندگی موجود و چاره جویی» برای آنها به گفتمان غالب بدل شود، روح و وجدان امت بی نظیر انقلاب اسلامی، بیدار خواهد شد؛ آن گاه شاهد جوشش های بی نظیر مردمی، پیشتازی و میدانداری نخبگان و فرهیختگان به ویژه جوانان، حرکت‌های خلاقانه مردمی، و سر آخر تحولاتی در حکمرانی خواهیم بود.

زنان و مادران، سترگ‌ترین نقش تمدنی را در باب سبک زندگی دارند. هم در خط مقدم مبارزه با سبک زندگی غربی هستند، هم بزرگ‌ترین پشتیبانان سبک زندگی برآمده از دین در ادوار تاریخ بوده‌اند، هم رکن و محور اصلی ترین سنگر سبک زندگی یعنی خانواده هستند و هم آینده سازان و تربیت کنندگان نسل آینده. از این روست که تمامی نهادها و برنامه‌ها و رسانه‌های سبک زندگی لیبرال، اولویت نخست خود را بر تحول زنان و سازماندهی آنها در مسیر سبک زندگی غربی و اندیشه‌های فمینیستی گذارده‌اند. از این روی باید خلأ عدم سازماندهی توان بی نظیر زنان انقلابی جبران شود. باید به ایشان میدان داد تا جنبش‌ها و جوشش های گسترده اجتماعی برای سبک زندگی ایرانی اسلامی به راه بیاندازند. باید نهادهای اجتماعی همچون مساجد و هیئات و … را برای کنشگری فعال اجتماعی محلی زنان، متحول نمود… د.

جامعه شبکه ای امروز، بیش از هر روز دیگر، متأثر از شخصیت‌های مرجع برساخته این شبکه‌ها و رسانه‌هاست. بیشترین آسیبی که امروزه به سبک زندگی وارد می‌شود، از محوریت یافتن این به اصطلاح سلبریتی ها و بسط فرهنگ جاهلی ستاره پرستی جدید است. این ستاره سازی یا مرجعیت سازی، کاملاً افسار گسیخته و بی مهابا و بدقواره در ایران پیش می‌رود و نهادهایی همچون صدا و سیما، وزارت ارشاد، متولیان فضای مجازی، و … خود اصلی ترین عامل‌های این افسارگسیختگی هستند. اسوه گرایی و الگو خواهی، نیاز همیشگی انسان به ویژه جوانان است. باید این موضوع را به اولویتی محوری برای مدیریت فرهنگی بدل نمود و افسار این لجام گسیختگی را به دست گرفت و مدیریت آن را از نهادهای غربی و غرب زده ستاند.

امروزه رسانه مهمترین رکن سنت ساز و آئین ساز در سبک زندگی است. وضع امروز جریان انقلابی در مقایسه با یک دهه گذشته قابل قیاس نیست. هزاران جوان با استعداد تربیت یافته‌اند و دوربین به دست و رسانه فهم، درحال مجاهدت هستند. نقطه اولویت این جریان‌ها، غالباً بصیرت افزایی سیاسی اجتماعی بوده است. ما نیازمند یک نهضت گسترده رسانه‌ای، در حوزه سبک زندگی هستیم. هم در آگاهی بخشی، هم در سنت سازی، هم در جلوه گر سازی پیروزی‌ها، هم در افزایش سواد رسانه‌ای و… و.

در سال‌های اخیر، نهضتی قابل اعتنا در امور میدانی و انضمامی سبک زندگی و در صنایع فرهنگی و آیین سازی و … شکل گرفته است. هزاران گروه خودجوش جوانانه شکل برآمده است. محصولات بسیاری به میدان آمده و قدرت رقابت پیدا کرده‌اند. و… و. باید جریان‌های حلقه‌های میانی این وضع امید آفرین، و نهادها و قرارگاه‌های جبهه ساز آن شکل گیرد و مورد حمایت قرار گیرد تا توان این جبهه برای مبارزه با جبهه مقابل، هزاران برابر شود.

پشتوانه‌های نظری و عمق دینی حرکت سبک زندگی، به تلاشی مضاعف در دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه نیاز دارد. عمق معارف دینی و حکمی ما، اقیانوسی بی انتهاست، اما پژوهش‌هایی ژرف نگر و ابداع آمیز می‌طلبد تا مسائل پیچیده امروز سبک زندگی را پاسخگو باشد. این امر نهضتی نرم افزاری در حوزه و دانشگاه را طلب می‌نماید.

نگرش تمدنی به سبک زندگی، باید به نگرش غالب حکمرانی و کنشگری جریان‌های خودجوش تبدیل شود. در نگرش تمدنی به سبک زندگی، به جای قرار گرفتن سبک زندگی در کنار امور دیگر، آن را به مثابه زیربنا و نرم افزار دیگران می‌نگرد. یعنی آن گاه که می‌خواهد از منظر تمدنی به اقتصاد و سیاست و صنعت و علم و اجتماع و … بپردازد، سبک زندگی ایرانی اسلامی را محور و زیر بنا و نرم افراز آنها قرار می‌دهند. این نگرش تمدنی به سبک زندگی، نگرشی مغفول است که باید در راس حرکت و حکمرانی قرار گیرد. الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که نرم افزار و نظم حکمرانی ما در حرکت تمدنی خواهد گشت و از ابتدای قرن پانزدهم مدار حرکت کشور باید بر آن قرارگیرد، با محوریت سبک زندگی اسلامی ایرانی باید پدیدار شود.

آینده پیش رو در حوزه سبک زندگی، آبستن اتفاقات و حوادثی بزرگ‌تر در تغییر و تحول کنشگری تمدن غربی در تهاجم مبتنی بر سبک زندگی است. خانه‌های هوشمند (اسمارت هوم)، نقش آفرینی واقعیت افزوده در رفتار اجتماعی و سبک زندگی، ورود هوش مصنوعی به مدیریت زیست اجتماعی، جنگ‌های شناختی و … همگی دلالت دارد که باید همت جمعی دوچندانی را برای مبارزه و جهاد بسیج نماییم.

صدور بیانیه گام دوم در زمینه سبک زندگی می‌تواند به افق گشایی در این زمینه منجر گردد؛ زیرا که آمادگی بسیاری در فعالان و بدنه اجتماعی وجود دارد.

ما نیز به نمایندگی از مردم شریف ایران اسلامی و همه فعالان عرصه سبک زندگی، پس از درخواست از حضرت‌تان برای تنظیم و انتشار بیانیه گام دوم در زمینه سبک زندگی، مجدد آمادگی علمی و اجرایی بدنه فعال مردمی در این زمینه را خدمت تان اعلام می‌داریم. انشاالله بزودی یک گزارش وضع شناسی عرصه‌های سبک زندگی و مجموعه راهبردهای پیشرفت در سبک زندگی به صورت تفصیلی به خدمت تان ارسال می‌گردد تا یاری گر حضرت‌تان در جهش بخشی به پیش‌رفت در عرصه سبک زندگی باشیم.

سربازان شما در میدان مجاهدت سبک زندگی»

کد خبر 4853466

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه اجتماعی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تقویم حجامت 1403