بده آن باده نابی
که بدینم بزند
ببرد باغ اهورا و
زمینم بزند
بده از جور تو ساقی
گذرم نیست که نیست
آخرین جرعه که صیاد
کمینم بزند
بس که پروانه عمرم
زده بر آتش عشق
بده خاکستر بالش
به جبینم بزند
که بدینم بزند
ببرد باغ اهورا و
زمینم بزند
بده از جور تو ساقی
گذرم نیست که نیست
آخرین جرعه که صیاد
کمینم بزند
بس که پروانه عمرم
زده بر آتش عشق
بده خاکستر بالش
به جبینم بزند