بر درختی هان مشو پیوسته آویزان چو تاک
سرو شو در زندگی جاوید وسبز و تابناک
آفرینش را بنا بنمود ز برای بندگی
واز برای مصطفی (ص) ،"لَما خلقت ُ افلاک"
راه را گم کرده انسان در ضلالت های حرص
سیر از دنیا نگردد آدمی ، جز مشت ِ خاک
می رود دنبال دنیای ِدنی و غافل است
شیشه ی عمرش به هفتاد و ندارد هیچ باک
چون گدایان بندگی کردن چرا از بهر مزد
رهزن ِدهرت نشیته در کمین وسینه چاک
بندگی کن، بندگی کن، بندگی کن ، بندگی
چون به اخلاص عمل کوشی ز ابلیست چه باک .
سرو شو در زندگی جاوید وسبز و تابناک
آفرینش را بنا بنمود ز برای بندگی
واز برای مصطفی (ص) ،"لَما خلقت ُ افلاک"
راه را گم کرده انسان در ضلالت های حرص
سیر از دنیا نگردد آدمی ، جز مشت ِ خاک
می رود دنبال دنیای ِدنی و غافل است
شیشه ی عمرش به هفتاد و ندارد هیچ باک
چون گدایان بندگی کردن چرا از بهر مزد
رهزن ِدهرت نشیته در کمین وسینه چاک
بندگی کن، بندگی کن، بندگی کن ، بندگی
چون به اخلاص عمل کوشی ز ابلیست چه باک .