خوش خیال

دلى که خانه ى خشم و کینه و اندوه است ره آوردش لبخند و عشق و بوسه نخواهد بود و ما خوابیده بودیم آسوده چون مارى در میان الکل با چشمانى باز و ما بى خبر بودیم که سیلابى نهفته است در دل ابرهاىشاعر:میجو بایات

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!