گاوها با گرگها فلاخن میسازند


گاوها با گرگها فلاخن میسازند

و من از گستاخی... سرِ جالیزِ نگاهِ تو نشستم امشب... تا بخندد مهتاب.. تا برقصد سایه... تا بنوشد دلِ من نشئه ی خودخواهی را.... پر زِ پرچینِ حلول.. یک کمی مانده به صبح.. خواهم رفت.. دورتر نزدیک است.. وایشاعر:کیان کاواندیش

و من از گستاخی...
سرِ جالیزِ نگاهِ تو نشستم امشب...
تا بخندد مهتاب..
تا برقصد سایه...
تا بنوشد دلِ من نشئه ی خودخواهی را....
پر زِ پرچینِ حلول..
یک کمی مانده به صبح..
خواهم رفت..
دورتر نزدیک است..
وای احساسِ عجیبی دارم...
بویِ مهتابِ خاک..
و صدایِ نفسُ ریشه ی تاک..
برگهایی پر آب ..
همه جا من هستم...
میروم با گلها..
میخزم با نفسِ لحظه ی آوندِ هبوط...
میتراوم با عشق..با هیچ..
وه چه احساس عجیبی دارم...
ارتعاشِ سفرِ پروانه....
میبرد هستیِ احساسِ مرا....
دورتر... نزدیک است....
سرِ یک سبزه نشستم تا اوج...
منتظر تا ببرد یاد مرا...
می آید
میروم تا دهِ دور
مادرم چشم به راه....
کلبه ام منتظر است.







حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ خاص و بی نظیر اجتماعی سارینا از شاهین نجفی