افشاگری از پشت پرده بریز و بپاش‌های معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد درباره یارانه کاغذ


بحران کاغذ از سال 96 چهره تازه ای به خود گرفته و البته یکی از مدیران هم گفته که از سال گذشته این مشکل بیشتر شده و مشکل بالا رفتن دلار و ارز هم دامن زده است.

به گزارش صدای ایران، پرونده روزنامه و کاغذ باز شده است. نگرانی اهالی مطبوعات در سال های اخیر شده است و مشکل گرانی کاغذ دامن زده است به مشکل مطبوعات. بحران کاغذ از سال 96 چهره تازه ای به خود گرفته است و البته یکی از مدیران مسئول هم گفته است که از سال گذشته این مشکل بیشتر شده است و مشکل بالا رفتن دلار و ارز هم دامن زده است و قیمت کاغذ و چاپ تا حدی بالا برود که نتوانند برخی به کارشان ادامه دهند. کاغذ با ارز 4200 تومانی وارد می شود اما معلوم نیست که این کاغذها کجا می رود؟ به چه افرادی تعلق می گیرد و در اخبار دیده می شود که می گویند سلطان سکه و دلار داریم حالا سلطان کاغذ هم پیدا شده است. پژمان موسوی، روزنامه نگار و خبرنگار میهمان برنامه زنده گیومه شده است که در این مورد با شهاب شهرزاد، کارشناس مجری برنامه به تبادل نظر بپردازد.

خبرهایی که مطرح شده است، ناامید کننده و نگران کننده است. گرفتاری هایی که برای مطبوعات و رسانه ها در سال های اخیر رخ داده است. بد نیست نگاه تاریخی داشته باشیم به وضعیت کاغذ در جایی که سرنوشت شان به هم مطبوعات ارتباط پیدا می کند.

موسوی: همانطور که اشاره کردید، سرنوشت مطبوعات با کاغذ گره خورده است از زمانی که وقایع اتفاقیه و کاغذ اخبار منتشر می شد، از زمانی که چاپ سربی بود و حروفچینی به شیوه سنتی انجام می شد تا الان که دستگاه های مدرن آمده است همیشه ما با موضوعی به نام کاغذ روبرو بودیم. اگر مطبوعاتی بوده کاغذی هم پشتش بوده است و اگر کاغذی نبوده، مطبوعاتی هم نبوده است. روند معکوسی پیدا کرد داستان کاغذ و مطبوعات در سال های گذشته. بخشی از آن به مساله دلار مربوط می شود و افزایش قیمت را به دنبال داشت. اما بخشی دیگر به ناکارآمدی و دلال بازی هایی که در بازارهای مختلف هست اما ما در بازار کاغذ و حوزه فرهنگ کم داشتیم که خوشبختانه این هم چند وقتی است اضافه شده است! در طول تاریخ، مطبوعات چه به شکل روزنامه و چه به شکل مجلات مختلف که منتشر می شدند، کمتر بود که در روزنامه قدیم بخوانیم که به خاطر مشکل کاغذ نشریه ای توقیف یا بسته شد یا به انتشار خود خاتمه داد. همیشه نشریات از زمان قاجار تا به امروز، به دلایل مختلف بسته می شدند اما هیچ وقت به خاطر کاغذ در بازار نبود. یا بازار هم اگر به بحران می رسید، توقیف نمی شد. این ادبیات تازه ای است که به بازار مطبوعات وارد شده است که کاغذ به دلیل کمبود و سفته بازیش و نبودش در بازار یا احتکار کاغذ که توسط برخی صاحبان کاغذ صورت می گیرد، کاغذ با مشکلی روبرو شده است که از پرتیراژترین روزنامه تا کم تیراژ ترین مجله را شامل می شود. یعنی شما از روزنامه همشهری همانقدر مشکل می بینید که یک مجله کم تیراژ. این بحرانی است که هیچ چشم اندازی برایش نداریم. درست است که مسئولان وعده می دهند که مشکل را حل می کنیم ولی شما اگر پای درددل مدیران مسئول نشریات بنشینید هیچ چشم انداز امیدوار کننده ای وجود ندارد. بعضا شب برای فردا کاغذ می خرند یعنی خیلی از روزنامه های بزرگ، این کار را انجام می دهند که فردا روی دکه باشند. برخی از روزنامه های پرتیراژ روی دکه کم هستند یا زود تمام شدند به این دلیل نیست که اقبال مردم به آن روزنامه ها زیاد بوده است بلکه این دلیل را دارد که تعداد بسیار پایینی منتشر شده است.

شمارگان چقدر است؟

موسوی: تیراژ همیشه موضوعی بوده است که عدد دقیق آن مشخص نبوده است. هیچ کدام از مدیران مسئول عدد مشخصی را اعلام نمی کردند. اما مشخص است که سقوط خیره کننده ای را در حوزه مطبوعات داشته ایم. چند صد هزار که داشته ایم در روزنامه های پرتیراژ اما همه به زیر 100 هزار آمده است. بقیه روزنامه ها می توانم به قاطعیت بگویم که زیر سه هزار تیراژ را تجربه می کنند. فقط توزیع و منتشر می شوند تا بتوانند از تسهیلات استفاده کنند.

شنیدم خبری منتشر شده است که ما به شرطی این تسهیلات را در اختیار قرار دهیم که این روزنامه دستکم 50 نسخه به هر استان بفرستد. یعنی نشان می دهد برخی از روزنامه ها منتشر می شوند و تسهیلات هم می گرفتند اما حتی 50 نسخه هم به استان ها نمی فرستادند.

موسوی: خیلی وقت است که این خبر منتشر شد و گاف بزرگی از طرف مسئولان ارشاد بود. ما اگر 50 را در 30 استان ضرب کنیم، عدد خنده داری می شود و حتی در تهران هم فرض کنیم دو سه برابر اگر توزیع شود، نشان م یدهد که روزنامه با چه عدد خنده داری منتشر می شده است. اگر همان روزنامه، تسهیلاتی که گرفته است، نشان می دهد، تسهیلات بالایی بوده است و در ازایش چیزی که منتشر شده است و چیزی که به دست مردم رسیده، عملا کمتر از 50 نسخه برای هر استان بوده است.

می خواهیم در مورد پشت صحنه بازار کاغذ صحبت کنیم و گرفتاری هایی که دامن زده است به معضلات اخیر مطبوعات و روزنامه و صاحبان جراید. آماری منتشر شده است از نشریاتی که فقط اسم و عنوان هستند یعنی نشانه و دفتر معینی ندارند و حتی نشانه ای از اینکه اینها منتشر می شوند هم در دسترس نیست. اما در گزارش های دولتی آمده است که به اینها تسهیلات قابل توجه وام و کاغذ داده شده است.

موسوی: ما با دو موضوع روبرو هستیم. یکی نشریاتی که با تیراژ محدود منتشر می شوند و یارانه ها و کاغذ کلان می گیرند. اگر پشت آنها را ببینیم می بینیم که آدرسی را مثلا در خیابان جمهوری تهران ثبت می کنند و اگر به آگهی ثبت شرکت ها مراجعه کنید، می بینید که مثلا این مجموعه رسانه ای، 30 تا مجوز دارند و همه این مجوزها، همان آدرس را دارند. این نشان می دهد که این نشریات نه تحریریه و نه ساختار و نه سردبیری دارند. همه منتشر می شوند که یارانه و کاغذ بگیرند. اینها به این شکل درمی آیند که شاید یک، دو، ده یا شاید هم صد نسخه منتشر کنند و اعلام وصول را بگیرند از وزارت ارشاد. برخی هم در دکه هایی که حساس هستند و احتمال دارد ناظران وزارت ارشاد سرکشی کنند، چند نسخه ای را آنجا می گذارند. اما نشریاتی نیستند که مردم ببینند و به دست شان برسد و مخاطب هم ندارند. از طرفی به جداولی که وزارت ارشاد منتشر کرده است، همین نشریات، کاغذهای کلان و یارانه های بالا گرفته اند و تسهیلاتی که گرفته اند، آن چیزی نیست که در ازایش منتشر شده اند. خیلی زیاد هستند و لیست بلند بالایی را شامل می شوند.

گویا بعد از اعلام وصول، نظارتی از سوی معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد صورت نمی گیرد.

موسوی: پیش از اینکه بخواهم اسم ببرم به دوستان خودم و کسانی که احیانا در این نشریات باشند و روزنامه نگار هم باشند و به دلیل شرایط روزگار به اجبار تن داده باشند به کار در آنجا. موضوع این است که این نشریات یا منتشر نمی شوند یا با تیراژ محدود منتشر می شوند و دوم اینکه اگر یارانه ای بخواهد داده شود باید به نشریاتی داده شود که در ارتقای فرهنگ کشور موثر هستند. وقتی نشریاتی منتشر می شوند حتی با تیراژ بالا و نشریات زرد و مبتذل و جدول هستند و نشریاتی نیستند که بخواهد حمایت وزارت ارشاد را داشته باشد و عملا می بینیم که تمام پول ها به سمت نشریاتی می روند که به نشریات زرد معروف هستند. من چند اسم را می خوانم و مخاطبان قضاوت کنند که این نشریات را دیده اند یا نه. روزنامه پله پله، ماهنامه دنیای نوشیدنی، هفته نامه سعادت آباد، دو هفته نامه شهرک غرب، دو هفته نامه فصل آبی، دو هفته نامه قله افتخار، ماهنامه کارآگاه، پیام دل، پارسا، سرمایه سبز، دوستی، عشق سپید، هنر هفته، دیربانو، بهونه، پاسداران، مهندسی امنیت، نقش هفتم، فکر بکر، فروردین، عسل و ... اینها نشریاتی هستند که با مراجعه به وزارت ارشاد می بینید که یارانه گرفته اند ولی حتی ما که درگیر رسانه هستیم، آنها را ندیده ایم. اگر هم آنها را روی دکه می بینید با تغییر ساختار زرد و در قالب جدول و سرگرمی، منتشر می شوند که بگویند ما منتشر می شویم. دو مجموعه هستند که 40-30 عنوان مجوز دارند و بخشی دیگر هم مجموعه ای که حدود 10 مجوز را گرفته اند.

چطور این مجوزها صادر می شود؟

موسوی: به دو شکل این پرونده ها صادر شود. بخشی از این مجلات تغییر مدیر مسئول و صاحب امتیاز بوده است. یعنی در سال های دهه 70 یا 80 یا 90مجوز گرفته اند و سرمایه گذار با نیت دریافت یارانه و کاغذ مذاکره کرده است و چند نشریه را خریداری یا اجاره کرده است و به نام خود منتشر کرده است و بخش دیگر درخواست از یک شخص بوده است و در یک مقطع زمانی، ارشاد هم مجوز داده است. اینها از 92 تا 96 مجوز گرفته اند.

این سوال مطرح است که آیا وزارت ارشاد فریب خورده یا ممکن است که در دل وزارت ارشاد هم فسادی وجود داشته باشد؟

موسوی: یک سیاستی حاکم بود در وزارت ارشاد که می گفت به هر نشریه ای که مجوز بخواهد، می دهیم و نمی خواهیم سختگیری کنیم. این ظاهر قضیه بود یعنی من خودم شخصا با این ساز و کار مخالفم ولی وقتی که می پذیرید که مجوز بگیرید، نمی توانید بگویید هر کسی که می آید من مجوز می دهم و یارانه و کاغذ هم می تواند دریافت کند. اگر دقت کنیم که این نشریه در این مقطع زمانی یا مجوز گرفته یا تغییر زمینه داده است، ارتباطاتی بوده اند با برخی تشکل ها و انجمن ها و افراد که به نوعی در وزارت ارشاد دست بالا داشته اند و ساده انگاری است که اگر فکر کنیم همه چیز طبیعی پیش رفته است. مثلا خیلی استاندارد تعدادی 30 مجوز گرفته اند و کار مطبوعاتی کرده اند.

در زمینه نشر کتاب هم مطرح است. دوباره از سر گرفته شده است. برخی مجوز نشر کمی گرفتند برای گرفتن تسهیلات. همه این نمونه های زد و بند هست. می توانیم بگوییم چه تعدادی از ناشران این کار را می کردند. به اسم ناشر کلاهبرداری می کردند. موفق می شدند کاغذی که می گرفتند و نمی توانستند کتاب را چاپ کنند را بفروشند. برخی دیگر در کنار این مجوز داشته یا نداشته را تعدادی از پروانه های نشر را اجاره می کردند یا می خریدند. فقط از امکانات و کاغذهای دولتی استفاده می کردند. آمار وحشتناکی از سوءاستفاده شکل گرفت. گفتند یارانه را به خود مخاطب می دهیم و نه به ناشر.

موسوی: یکی از روزنامه هایی را که نام بردم در چند ماهه سال 98 ، 30 تن در یک نوبت دریافت کرده است.


محمد خددادی، معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در گفت‌وگو با برنامه زنده گیومه رادیو نمایش در خصوص وضعیت بحرانی کاغذ به گفتگو نشست.

درباره مساله مطبوعات و بحران کاغذ صحبت می کنیم. تاثیری که وضعیت کاغذ در انتشار مطبوعات داشته است.

خددادی: وضعیت کاغذ از نظر ما کاغذ به قیمت قبل از سه سال پیش است. کمتر از 40 درصد. تقریبا متناسب با اعلام وصول ها کاغذ در اختیارشان قرار گرفته است و تا پایان سال هم اعطا خواهد شد.
گفتنی است، برنامه زنده گیومه به تهیه کنندگی حسین معصومی و گویندگی شهاب شهرزاد از شنبه تا چهارشنبه ساعت 9 صبح روی موج 5/107 رادیو نمایش قابل دریافت است.
پ/

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دارم دلبری مانند تو