چرا من نا بفهمم که تو را خانه کجا باشد
تورا دنبال گشتم من فراسوی سماواتت
تو را گشتم هزاران بار در اختر، قمر، خورشید
و گشتم باختر، خاور، جهات قبله و آپا
ولکن نا بدیدم خانه ای باشد تو را جانا!
در این سرگشتگی سیر هزاران قله را کردم
بگشتم پای کوبان بیشه زاران را سراغت
غافل از هامون و بر و بحر ناگشتم الها!
واشگفتا که نبودت موطنی جایی و
بودت جلوه عالم را
تو را اول به دل دیدم فروغی در ضمیرِ جان
تو را در چشم عشاق و وقوف سالکان دیدم
پس اش دیدم تو را در رقص ابر و چکه ی باران
تو را در نزهت نوگل، گوارابیِ آب کوه من دیدم
تو را در عشرت صبح و غم ایواره من دیدم
تو را هرجا به وقت غم، به وقت شوق و حتی
من تو را در خنده ی سنگی فراز کُهستان دیدم
تو را در نغمه ی باران، در آهنگی به دل گیرا
تو را در قلب چون آیینه ی ابرار من دیدم
تورا ای قادر دانا به وقت آبسالِ نغز
به هنگام شکوفاییِ گل های سمن دیدم
تو را ای مونس جانم به وقت صیف و سرسبزی
تو را در بیشه ی اسمر، بَلِ الوان پروانه
تو را من در نسیم دلنواز شامگاهان دمن دیدم
تو را ای دلبر زیباپسند من، به وقت برگریزان و
شکیلایی اشجار خوش الوان خزان دیدم
تو را در شادی و
شورِ نوازش های موهای سپیدِ فصل سرما
تو را در وجد و
شوقِ کودکی هنگام جست و خیز من دیدم
راهنمای کلمات
قبله و آپا: جنوب و شمال
موطن: قرارگاه
وقوف: بینش و بصیرت
نزهت: طراوت
ایواره: عصرهنگام
آبسال نغز: بهار دل انگیز
بیشه اسمر: جنگل سرسبز
تورا دنبال گشتم من فراسوی سماواتت
تو را گشتم هزاران بار در اختر، قمر، خورشید
و گشتم باختر، خاور، جهات قبله و آپا
ولکن نا بدیدم خانه ای باشد تو را جانا!
در این سرگشتگی سیر هزاران قله را کردم
بگشتم پای کوبان بیشه زاران را سراغت
غافل از هامون و بر و بحر ناگشتم الها!
واشگفتا که نبودت موطنی جایی و
بودت جلوه عالم را
تو را اول به دل دیدم فروغی در ضمیرِ جان
تو را در چشم عشاق و وقوف سالکان دیدم
پس اش دیدم تو را در رقص ابر و چکه ی باران
تو را در نزهت نوگل، گوارابیِ آب کوه من دیدم
تو را در عشرت صبح و غم ایواره من دیدم
تو را هرجا به وقت غم، به وقت شوق و حتی
من تو را در خنده ی سنگی فراز کُهستان دیدم
تو را در نغمه ی باران، در آهنگی به دل گیرا
تو را در قلب چون آیینه ی ابرار من دیدم
تورا ای قادر دانا به وقت آبسالِ نغز
به هنگام شکوفاییِ گل های سمن دیدم
تو را ای مونس جانم به وقت صیف و سرسبزی
تو را در بیشه ی اسمر، بَلِ الوان پروانه
تو را من در نسیم دلنواز شامگاهان دمن دیدم
تو را ای دلبر زیباپسند من، به وقت برگریزان و
شکیلایی اشجار خوش الوان خزان دیدم
تو را در شادی و
شورِ نوازش های موهای سپیدِ فصل سرما
تو را در وجد و
شوقِ کودکی هنگام جست و خیز من دیدم
راهنمای کلمات
قبله و آپا: جنوب و شمال
موطن: قرارگاه
وقوف: بینش و بصیرت
نزهت: طراوت
ایواره: عصرهنگام
آبسال نغز: بهار دل انگیز
بیشه اسمر: جنگل سرسبز