تو را خانه کجا باشد؟!


تو را خانه کجا باشد؟!

چرا من نا بفهمم که تو را خانه کجا باشد تورا دنبال گشتم من فراسوی سماواتت تو را گشتم هزاران بار در اختر، قمر، خورشید و گشتم باختر، خاور، جهات قبله و آپا ولکن نا بدیدم خانه ای باشد تو راشاعر:محیا غفاری

چرا من نا بفهمم که تو را خانه کجا باشد
تورا دنبال گشتم من فراسوی سماواتت
تو را گشتم هزاران بار در اختر، قمر، خورشید
و گشتم باختر، خاور، جهات قبله و آپا
ولکن نا بدیدم خانه ای باشد تو را جانا!
در این سرگشتگی سیر هزاران قله را کردم
بگشتم پای کوبان بیشه زاران را سراغت
غافل از هامون و بر و بحر ناگشتم الها!
واشگفتا که نبودت موطنی جایی و
بودت جلوه عالم را
تو را اول به دل دیدم فروغی در ضمیرِ جان
تو را در چشم عشاق و وقوف سالکان دیدم
پس اش دیدم تو را در رقص ابر و چکه ی باران
تو را در نزهت نوگل، گوارابیِ آب کوه من دیدم
تو را در عشرت صبح و غم ایواره من دیدم
تو را هرجا به وقت غم، به وقت شوق و حتی
من تو را در خنده ی سنگی فراز کُهستان دیدم
تو را در نغمه ی باران، در آهنگی به دل گیرا
تو را در قلب چون آیینه ی ابرار من دیدم
تورا ای قادر دانا به وقت آبسالِ نغز
به هنگام شکوفاییِ گل های سمن دیدم
تو را ای مونس جانم به وقت صیف و سرسبزی
تو را در بیشه ی اسمر، بَلِ الوان پروانه
تو را من در نسیم دلنواز شامگاهان دمن دیدم
تو را ای دلبر زیباپسند من، به وقت برگریزان و
شکیلایی اشجار خوش الوان خزان دیدم
تو را در شادی و
شورِ نوازش های موهای سپیدِ فصل سرما
تو را در وجد و
شوقِ کودکی هنگام جست و خیز من دیدم

راهنمای کلمات
قبله و آپا: جنوب و شمال
موطن: قرارگاه
وقوف: بینش و بصیرت
نزهت: طراوت
ایواره: عصرهنگام
آبسال نغز: بهار دل انگیز
بیشه اسمر: جنگل سرسبز

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


جدیدترین عکس های 00:00 عاشقی با متن های رمانتیک