دشنه ها


دشنه ها

فغان می‌زنند دشنه‌ها امروز که بی‌تپش جانم از خون خالی است و تنها حفره‌ای خشک بجاست که هنوز دارم آن یادگار دمی که بی‌پروا نگار قلبم را درید و خونم را مکید و حال خنجرش بر سینه آهستهشاعر:نیما مصطفی زاده

فغان می‌زنند دشنه‌ها امروز
که بی‌تپش جانم از خون خالی است
و تنها حفره‌ای خشک بجاست
که هنوز دارم آن یادگار
دمی که بی‌پروا نگار
قلبم را درید و خونم را مکید
و حال خنجرش بر سینه آهسته می‌گرید
که بی‌تپش جانم از خون خالی است

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تغییر چهره زمین تا آسمون فریبا نادری ! / این اون نیست ! + 2 عکس که نمی شناسیدش !