50 هزارمین نسخه کتاب «نخل و نارنج» با جلد جدید در راه


پنجاه هزارمین نسخه از کتاب «نخل و نارنج» با ویراستاری و طرح جلد جدید در راه است.

پنجاه هزارمین نسخه از کتاب «نخل و نارنج» با ویراستاری و طرح جلد جدید در راه است.
به گزارش رجانیوز، استقبال گسترده جامعه فرهنگی و کتابخوان کشور از کتاب «نخل و نارنج» به قلم وحید یامین پور، موجب شد تا انتشارات جمکران تصمیم بگیرد پنجاه هزارمین نسخه این کتاب را با تغییرات و اضافاتی در متن و با طرح جلد جدید به بازار کتاب عرضه کند.
در حالی که چاپ اول این کتاب بهمن‌ماه ۹۷ منتشر شده بود در اردیبهشت ۹۸ نسخه‌های چاپ بیست و یکم آن در سی‌ودومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران عرضه شد.
اولین اثر داستانی نویسنده به زندگی و زمانه شیخ اعظم، شیخ مرتضی انصاری و احولات و چگونگی تکوین شخصیت او می‌پردازد و از حیث روایت، روانی قلم، فضاسازی و شخصیت‌پردازی توانسته اوج‌گیری این عالم کم‌نظیر را به شایستگی بازنمایی کند.
50 هزارمین نسخه کتاب «نخل و نارنج» با جلد جدید در راه
نویسنده در این رمان، به جز زندگی شیخ انصاری و تاریخ علمای شیعه به موضوعات دیگر از جمله جنگ‌های ایران و روس، حضور انگلستان در ایران و دوران امپراتوری عثمانی پرداخته است.
نویسنده در صفحه اول کتاب، پیش از شروع متن داستان آورده است: «نخل و نارنج» روایت شور و شوق شیخ اعظم، خاتم‌الفقها و المجتهدین، مرتضی انصاری است که همچنان به‌عنوان نگین درخشان علم و تقوا ستایش می‌شود.
در مراسم رونمایی از این کتاب که با حضور محمدحسین صفار هرندی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی، حجت‌الاسلام قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، محسن مؤمنی‌شریف رئیس حوزه هنری سازمان تبلیغات و جمعی از شخصیت‌های فرهنگی بهمن ماه ۹۷ در تماشاخانه مهر برگزار شده بود، محمدرضا سنگری عاشوراپژوه با بیان اینکه کتاب «نخل و نارنج» نیمه پنهان آقای یامین‌پور است، گفته بود: آغاز این کتاب با یک انفجار شروع می‌شود و کتاب لبریز از ارزش‌هایی است که مطرح می‌شود.
صفار هرندی نیز با بیان اینکه در خجستگی انقلاب اسلامی همین بس که چهره‌هایی مانند یامین‌پور را تحویل جامعه داده است بر ضرورت نگارش چنین کتاب هایی تاکید کرده بود و با اشاره به خاطره‌ای از شیخ اعظم انصاری و اهتمام ایشان به نحوه هزینه‌کرد خانواده و عدم ارتزاق از پول بیت‌المال گفته بود: اکنون استفاده از مقوله‌ای به نام «آقازادگی» جفا است، زیرا این واژه برای انسان‌های بافضیلت به کار می‌رود. وی افزود: باید با شخصیت‌هایی نظیر شیخ انصاری بیش از پیش آشنا شویم و از این آفات آقازاده‌ها خود را برهانیم.
وحید یامین پور نویسنده کتاب «نخل و رنج» نیز تاکید کرده است که نوشتن این رمان با سفارش انجام نشد. زیرا همیشه علاقه داشتم آثار ادبیات داستانی را درباره شخصیت‌های مهم مطالعه کنم. بنابراین یکی از شخصیت‌هایی که در این زمینه برایم جالب بود و هیچ کتابی هم درباره‌اش نوشته نشده بود، شیخ مرتضی انصاری بود. شیخ انصاری تقریباً برجسته‌ترین چهره حوزه علمی شیعه در چند سده پیش بوده است. دو کتاب مشهور شیخ، مکاتب و رسائل کتاب‌های مهم حوزه علمیه هستند که در همه مدارس تدریس می‌شوند و اگر کسی بخواهد مجتهد شود، باید این دو را حتماً خوانده و فرا بگیرد.
یامین‌پور بیان داشت: دلیل دیگری که من را به نوشتن کتاب مورد نظر تشویق می‌کرد، این است که همشهری شیخ و دزفولی هستم و فضایی را که او در آن رشد کرده، می‌شناسم. به این ترتیب، با تردید کار را شروع کردم و اسنادی درباره زندگی این شخصیت گردآوری کردم. به سراغ کتاب سخت‌خوانی هم رفتم که یکی از نوادگان شیخ درباره زندگی‌اش نوشته است.
وی با بیان اینکه بعد از نگارش کتاب به یکی از بیانات رهبر انقلاب مبنی بر اینکه معرفی شیخ اعظم به جهان اسلام فریضه و تکلیف است، رسیده است، ادامه داد: بنابراین من فریضه‌ام را انجام داده‌ام.
در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:
بازار نجف از هفت شاخه به حرم منتهی می‌شد و آن راهی که مرتضی می‌آمد از سمت شرق و در مقابل ایوان طلا به حرم می‌رسید. چند نفر با لباس‌های بلند عربی در حال بازگشت از نماز جماعت ظهر و عصر بودند. از اقامه نماز چیزی نگذشته بود و هنوز خادمان حرم درها را نبسته بودند. مرتضی نعلینش را بیرون حرم از پا درآورد و به سمت درگار چوبی رفت. نعلینی که به زردی می‌زد فرسوده‌تر از آن بود که کسی را به طمع بیندازد. درگاه را بوسید و گونه راستش را روی زمین گذاشت که ناگهان موجی از دلتنگی آمیخته با اشتیاق توفید و چشم‌ها را به اشک نشاند. دربرابر ایوان طلا ایستاد تا اذن دخول بخواند، ولی پیش از آن دوست داشت بار دیگر تمام زوایای حرم را با دقت ببیند و به خاطر بسپارد.
حرم با طلاکاری‌های جدید شاه قاجار و ضریح نقره‌ای که چندی پیش نصب کرده بودند، به کلی با گذشته‌اش فرق کرده بود. دو گلدسته در اطراف ایوان به‌تازگی به دستور فتحعلی‌شاه طلاکاری شده بودند و شبستان اصلی حرم با زیلوهایی با نقش چهارگوش و لوزی را از جلوی ایوان تا کنار ضریح مفروش شده بود.
حرم خالی از زائر و نمازگزار بود و جز گفت‌وگوی مبهم خادمان در شبستان‌های اطراف صدایی شنیده نمی‌شد. مرتضی با قدم‌های کوتاه خود را به ضریح رساند؛ دست‌هایش را در پنجره‌های نقره‌ای آن گره کرد و پیشانی را بر آن تکیه داد. آن رؤیای ملکوتی را به یاد آورد و تمام وجودش از خاطره شنیدن صدای امیرالمومنین مشتعل شد.
پنجاه هزارمین نسخه این کتاب با ویراست جدید با تغییراتی اندک و طرح جلد جدید، بزودی از سوی انتشارات جمکران به بازار عرضه می‌شود.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انشا در مورد روستا | 4 انشا زیبا درباره روستا برای پایه های مختلف تحصیلی