سینمای ما، سینمای دیگران«سینما و ناسیونالیسم»

به ویرایش و مقدمه‌ی آلن ویلیامز

مترجم: فرزام امین‌صالحی

ناشر: علمی و فرهنگی، چاپ اول 1396

۳۳۰ صفحه، ۲۵۰۰۰ تومان

***

سینما به عنوان هنری نوظهور بسیار زودتر از آن‌چه گمان می‌رفت، مرزهای جغرافیایی را در نوردید. این رسانه‌ای که در آغاز زبان هم نداشت، مسلح به زبانی بین‌المللی بود و حتا هنگامی که زبان باز کرد هم گسترش و نفوذش را در بین ملت‌ها از دست نداد. هنگامی که صامت بود، مخاطبش در سراسر دنیا به هر زبانی که سخن می‌گفت، می‌توانست مدیوم‌های آن را درک کند و از آن تاثیر بپذیرد. هنگامی که ناطق شد، بیش‌از پیش به زندگی او نزدیک شد و در دوره‌هایی چون سینمای نئورئالیستی ایتالیا یک‌سره خود را به قالب زندگی روزمره‌ی او در آورد. سینما به آرامی جایش را در بین دیگر مناسبات دنیای مدرن باز کرد و توانست جهان امروز ما را به جهان دیگری تبدیل کند. هر فیلم تازه که در بدنه‌ی سینمای تجاری به جهان معرفی می‌شد در حقیقت کتابچه‌ای موجز و بسیار موثر در راه شناساندن ملت‌ها بود. این رسانه‌ی تازه‌پیداشده که چون پلی فرهنگی عمل می‌کرد، در دنیای مدرن نقش جاده‌ی ادبیات را بر عهده گرفت و از آن بالاتر در شناساندن فرهنگ‌ها و ملت‌ها به یک‌دیگر از ادبیات و ورزش نیز پیشی گرفت. توده‌ی مردم مسحور این پرده‌ی جادویی به تماشای آدم‌هایی نشستند که اگرچه در قالب درام و تصویر پیش‌ساخته معرفی می‌شدند اما چون خود آن‌ها زندگی می‌کردند و گذر زمان را به سبک خود به جا می‌آوردند. با پیدایش و رشد گونه‌های سینمایی مختلف، کمپانی‌های بزرگ سلیقه‌ی مخاطبان خود را شکل دادند و آن را به موازات زمان و آن‌طور که می‌خواستند تغییر دادند. میراث این دستاورد بزرگ برای نسل بشر، زبانی بین‌المللی و قوام‌یافته بود که می‌خواست بین ملت‌های گوناگو نوعی وفاق و یک‌دلی در سبک زندگی، فرهنگ، سلیقه‌ی سیاسی و مواردی از این دست به وجود بیاورد. ریشه‌های این تغییر بزرگ کجاست؟

کتاب سینما و ناسیونالیسم با تکیه بر دو مفهوم کلی «ملت» و «سینما» به بررسی تاثیرات این دو پدیده‌ی مدرن بر یک‌دیگر می‌پردازد. کتاب که ویراسته‌ی آلن ویلیامز است، در حقیقت چهار کتاب است که هر کدام از آن‌ها را مجموعه مقالاتی منسجم درباره‌ی موضوع طرح‌شده شکل می‌دهد؛ «چشم‌اندازهای تئوریک»، «سینماهای ملی»، «روابط بین‌المللی» و «آینده‌ی جهانی (پساملی)». از نویسندگان مقالات می‌توان به جاناتان روزنبام، استفن کرافتس، آندرو هیگسون، مارتا ولفن اشتاین، تام ارگان و ادوارد لارنس اشاره کرد.

مقدمه‌ی آلن ویلیامز تا حد زیادی راه‌گشاست. ویلیامز در این مقدمه‌ به بسترهای شکل‌گیری هنر سینما به عنوان زبانی بین‌المللی می‌پردازد. سیاست گسترش سینما، مفهوم ملت و نقش آن در روابط بین کشورها، امپریالیسم اقتصادی که در نقاب سینما دامنه‌ی نفوذ خود را در جهان گسترش داده و تبیین مفاهیمی کلی و مهم چون «ملی»، «جهانی» و «بین‌المللی» از موارد مورد اشاره‌ی ویلیامز در این مقدمه است.

در چشم‌اندازهای تئوریک، استفن کرافتس، آندرو هیگسون و مارتا ولفن اشتاین به تبیین دوباره‌ی مفهوم سینمای ملی می‌پردازند. انواع تولید سینمای ملی، راه‌های بازاریابی برای سینماهای ملی، تحلیل فیلم در فرهنگ‌پژوهی و درون‌مایه‌ی فیلم‌ها و بافت فرهنگی آن‌ها از موضوعات مورد اشاره در چشم‌اندازهای تئوریک است.

در بخش سینمای ملی، سینماهای ملی سه کشور استرالیا، آلمان و فرانسه مورد بررسی قرار گرفته است. تام ارگان به بررسی سینمای استرالیا پرداخته است. سینماهای ملی و تهدید امریکا، سینمای ملی به مثابه‌ی تریبونی ملی و بین‌المللی،‌ سینمای ملی به مثابه‌ی سینمای هنری، سینماهای ملی و امر ملی و آشفتگی سینماهای ملی سرفصل‌های این بخش را تشکیل می‌دهند. این فصل با تبیین خصوصیت سینماهای ملی به طور کلی و از طریق کنکاش در زوایای مختلف سینمای استرالیا به این سوال که سینمای استرالیا چه وجه مشترکی با سینماهای دیگر دارد پاسخ می‌دهد. هدف، تعمیم شکل و جهان‌بینی سینمای ملی چون یک مقوله‌ی خاص است. اریک رنتشلر در یادداشتی با عنوان «وصیت دکتر گوبلز» به تبیین سینمای ملی هیتلری و شکل‌گیری آن در دستگاه تبلیغات گوبلزی می‌پردازد. این‌که چگونه میراث سینمای نازی با وجود انهدام پایه‌های نظری آن و موج نفرت جهانیان نسبت به آن حزب ضد انسانی چطور به بقای خود ادامه می‌دهد و نزد بسیاری ملت‌ها هوادارن خود را دارد. در ادامه، نوئل برچ با یادداشتی با عنوان «جنگ مسخره‌ی جنسیت‌ها در سینمای فرانسه» چنین رویکردی را براری بررسی آن سینما به کار گرفته است.

فصل روابط بین‌الملل به بررسی نقش استعمار در شکل‌گیری سینماهای ملی می‌پردازد. یادداشت‌های «میراث توماس ادوارد لارنس» نوشته‌ی استفن تئو و یادداشت «آیا همه‌ی لاتین‌ها اهل منهتن‌اند؟» نوشته‌ی آنا لوپز، مسائلی چون هالیوود، قوم‌نگاری و استعمار را مورد بررسی قرار می‌دهند.

آینده‌ی جهانی (پساملی) به چشم‌اندازی می‌اندیشد که سینما در حال شکل‌دادن به آن است. ژانت استایگر با نگاهی نئومارکسیستی و تا اندازه‌ای بدبینانه به توسعه‌ی سینمای هالیوود در سراسر دنیا نه به عنوان یک نوع هنری صرف بلکه به چشم یکی از عناصر قدرتمند سرمایه‌داری در عصر پسامدرن نگاه می‌کند. سه مدل جریان کالا، پسافوردیسم و نئومارکسیسم و جریان‌های فرهنگی جهانی یادداشت‌های مهم فصل پایانی کتاب را شکل می‌دهند.

کتاب مفید و هوشمندانه‌ی سینما و ناسیونالیسم به بررسی سویه‌هایی می‌رود که در راستای آن‌ها سینما محل مناقشه و تعامل میان ملت‌هاست. این کتاب برای آن‌دسته از علاقه‌مندان به سینما جذاب خواهد بود که صرف فیلم‌دیدن را برای درک این رسانه‌ی جهانی کافی نمی‌بینند. مجموعه مقالات این کتاب کمک می‌کند تا هر عاشق سینمایی که به طور مستمر و پیگیرانه سینما را دنبال کرده است، در کنار به دست آوردن اطلاعات کلی و جزئی درباره‌ی مدیوم سینما به تاثیرات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی آن نیز بیاندیشد.