دوستِ من


دوستِ من

دوست من که تنهایی همه جا آه میبینی تو بر این سفره یِ دل تنها رزق را سیاه می‌بینی دوست من خدا رفته زیر بار گناه خم شده ای یا شب و روز شبیه بیماران هم نشینِ بی پناهِ غم شده ای دوست من کهشاعر:الهه فرحی

دوست من که تنهایی
همه جا آه میبینی
تو بر این سفره یِ دل تنها
رزق را سیاه می‌بینی


دوست من خدا رفته
زیر بار گناه خم شده ای
یا شب و روز شبیه بیماران
هم نشینِ بی پناهِ غم شده ای


دوست من که تنهایی
گریه ها دوباره پنهان است
روبروی اسم ِ آبادی
دلِ آشفته ای نمایان است


دوست من ببین که دیواری
همدل نگاه پاییز است
روی قلب تو اکنون
پر نقشِ دشنه‌ی تیز است

دوست من که خانه ات اینبار
خالی از بهارِ زیبایی ست
روبرو که دشنه می بینی
همدمت همیشه تنهایی ست

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


نقاشی سیزده بدر | 70 نقاشی کودکانه و رنگ آمیزی درباره سیزده به در