جرمی کوربین، رهبر حزب کارگر بریتانیا کیست؟


جرمی کوربین، رهبر حزب کارگر بریتانیا کیست؟

جرمی کوربین نه ظاهر چشمگیری دارد، نه سخنور خارق‌العاده‌ای است و لااقل روی صحنه سخنرانی، طنز خاصی هم نشان نمی‌دهد. اما چیزی در خود دارد که توجه ها را جلب می‌کند؛ شاید آن چیز یک اعتقاد عمیق سیاسی است که کوربین آن را بدون ظاهر سازی بی‌مورد ارائه می‌کند.

به گزارش جام نیوز، شاید شرایط زمانه به نفع کوربین عمل کرده است. شاید بی‌تجربه بودن او توانسته در این دوران ناامیدی و سردرگمی سیاسی، یک حسن به‌حساب بیاید.

او هیچ‌وقت نه وزیر بوده و نه وزیر دولت سایه. خارج از دایره فعالان سیاسی چپ که تا قبل از این کسی او را نمی‌شناخت.

مسیری که از گمنامی تا موج کوربین زدگی رسید، هرچند خلاف انتظار بود، بسیار چابکانه طی شد.

میزان محبوبیت کوربین برای بسیاری از همکارانش در حزب کارگر غیرمنتظره بود اما این موج حامیان، حاصل سال‌ها فعالیت و کنشگری اجتماعی او بود.

درحالی‌که هنوز در مدرسه‌ای در ناحیه شرابشر درس می‌خواند، گروه جوانان سوسیالیست روکین را تشکیل داد، مجلاتی منتشر کرد و تظاهراتی در مخالفت با سلاح اتمی و جنگ ویتنام ترتیب داد.

قطعاً این پیش زمینه مناسبی برای کسی بود که در سال ۲۰۰۱ " ائتلاف جنگ را پایان دهید" را پایه گذاشت. ائتلافی که در مخالفت با دخالت در امور افغانستان پس از حملات ۱۱ سپتامبر شکل گرفت و در سال ۲۰۰۳ در آستانه شرکت بریتانیا در حمله به عراق، فعالیتش اوج گرفت. یکی از تظاهرات آن‌ها در مرکز لندن طبق گفته پلیس ۷۵۰ هزار نفر شرکت‌کننده داشت و توانسته بود افرادی با تمایلات حزبی مختلف را یکجا جمع کند.

سابقه فعالیت‌های کوربین در اتحادیه‌های کارگری هم پشتوانه خوبی برای او ایجاد کرده بود. او قبلاً در اتحادیه خیاطان و کارگران پوشاک و بعد در دهه هفتاد در اتحادیه کارگران خدمات عمومی سمت‌های اداری داشت و برای همین در دوره کارزار انتخاباتی‌اش از کمک‌های نقدی این اتحادیه‌ها استفاده کرد.

در ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۵، کوربین با کسب آرای بیشتری از سه رقیبش به‌عنوان رهبر حزب کارگرانتخاب شد.

شورشی بدون توقف

هرچند همه، دهه هشتاد را به‌عنوان دوران تاچر به خاطر می‌آورند اما نکته‌ای که باید در نظر داشت این است که در طول این دهه لندن توسط سیاستمداران چپ رادیکال اداره می‌شد که از هر راه ممکن باسیاست‌های حزب محافظه‌کار مقابله می‌کردند. جرمی کوربین در این جریان حضور داشت.

او در سال ۱۹۷۴ به‌عنوان نماینده حزب کارگر محله هرینگی انتخاب شد و ریاست جلسات تصمیم‌گیری ساخت‌وساز در محل را به عهده داشت. رئیس سابق شهرداری محله، توبی هریس از حزب محافظه‌کار می‌گوید:" ۴۰ سال است که کوربین را می‌شناسم و در این مدت موضع‌گیری سیاسی‌اش به‌هیچ‌وجه تغییر نکرده است."

هریس می‌گوید:" در مقابله با کم شدن بودجه خدمات عمومی بسیار پر حرارت بود." اما حساسیت‌های سیاسی کوربین جدا از مسائل محلی، بین المللی هم بودند. هریس ادامه می‌دهد:" او حمایت پر شوری از تمام نهضت‌های آزادی‌بخش کشورهای دیگر می‌کرد."

در این مورد او از الگوی خانواده کوربین پیروی می‌کرد. پدر و مادرش، نائومی و دیوید در دهه ۱۹۳۰ در گردهمایی‌ای در لندن در اعتراض به قدرت گرفتن فرانکو در اسپانیا باهم آشنا شدند.

کوربین جوان، قبل از آنکه برای نمایندگی مجلس وارد انتخابات شود، به‌عنوان داوطلب دو سال در کشورهایی چون جامائیکا به‌عنوان مددکار اجتماعی جوانان کار کرده بود. او همینطور سفرهای زیادی به آمریکای جنوبی داشت.

در انتخابات ۱۹۸۳ به‌عنوان نماینده محله ایزلینگتون شمالی انتخاب شد. این انتخاب نتیجه انصراف نماینده سابق حزب کارگر این محل و پیوستنش به حزب تازه تاسیس اس دی پی بود که این فرصت شغلی را برای کوربین هموار کرد.

هرچند کوربین کرسی‌ای به دست آورد اما آن سال، سال شکست سختی برای حزب کارگر بود و دلیل آن شاید مانیفستی بود که گرچه تعدادی از سر فصل‌های محبوب کوربین از جمله ترک اتحادیه اروپا و خلع کامل سلاح های اتمی را شامل می‌شد، اما برای رأی‌دهندگان جذابیتی نداشت.

در سه دهه بعد، چهره او بیشتر به خاطر مبارزه‌اش برای موضوعاتی که به آن‌ها دل بسته بود در ذهن‌ها ثبت شد. از جمله مخالفت با حکومت آپارتاید در آفریقای جنوبی و حکومت خودکامه آگوستو پینوشه در شیلی که از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۹۰ بر شیلی حکومت می‌کرد.

همسر دوم کوربین، کلودیا برا چیتا در ۱۱ سالگی با پدر و مادرش به دنبال کودتای خون‌بار شیلی که حکومت چپ‌گرای سالوادور آلنده را ساقط کرد، از کشورشان فرار کرده بود.

حمایت بخش‌هایی از حکومت آمریکا از پینوشه دلیل بی‌اعتمادی کوربین به دخالت‌های آمریکا در مناقشات جهانی است. بی‌اعتمادی‌ای که هیچ‌وقت از بین نرفته است.

او در دوران تونی بلر ۵۳۳ بار ضد لوایح دولت رأی داد و حتی در دوران اد میلیبند که به نسبت چپ‌گراتر بود هم با بسیاری از لوایح حزب مخالفت ‌کرد.

در سال ۲۰۰۹ در یکی از همایش‌های حمایت از فلسطین گفت: "دوستان ما از حزب‌الله" و " دوستان ما از حماس". کوربین در جواب انتقادها دلایلی مشابه با آنچه در مورد جمهوری خواهان ایرلند آورده بود، مطرح کرد. در اخبار کانال ۴ گفت: "اگر بخواهید فرآیند صلح را به حرکت درآورید، باید با مردمی که حتی عمیقاً با آن‌ها مخالف هستید هم‌ صحبت کنید."

در اوایل کارش، او همین رویه را هم در رهبری حزب کارگر پیش گرفت.

مسئله رهبری

در سال ۲۰۱۵ رهبر جدید حزب کارگر خود را در موقعیت عجیبی دید. او در میان اعضای جدید حزب و حامیانش محبوب بود اما در میان اکثر نمایندگان هم حزبی‌اش چنین نبود.

به نظر بسیاری از این نمایندگان جرمی کوربین برای رأی‌دهندگان هم بسیار ضعیف است و هم زیادی رادیکال. حزب کارگر در نظرسنجی بسیار پایین آمده بود و انتظار شکستی به‌مراتب بدتر از شکست مایکل فوت را در ۱۹۸۳ داشت.

عده‌ای از نمایندگان از پذیرفتن وزارت دولت سایه سرباز می‌زدند. کوربین در اول کار سعی کرد به‌سوی همه طیف‌ها دست دراز کند. به‌عنوان‌مثال آنجلا ایگل را که بعداً تلاش کرد او را از قدرت ساقط کند، در صدر دولت سایه جا داد.

سه ماه بعد از به رهبری رسیدن کوربین، دولت تصمیم گرفت عملیات هوایی را به سوریه گسترش دهد. وقتی وزیر خارجه دولت سایه، هیلاری بن در رأی‌گیری مجلس در این مورد از دولت محافظه‌کار و گسترش بمباران حمایت کرد، کوربین خشمگین شد. این اولین نمود خارجی فاصله عمیقی بود که در حزب کارگر بین اعضا طرفدار کوربین و اعضا پارلمانی حزب ایجادشده بود.

همه‌پرسی اتحادیه اروپا این شکاف را عمیق‌تر کرد. اعضا پارلمانی حزب کارگر گفتند به دلیل بی‌اشتیاقی رهبر حزب به جناح خواهان باقی ماندن در اروپا بود که آن‌ها شکست خوردند.

زمزمه نقشه‌ای برای کنار گذاشتن کوربین به‌عنوان رهبر - که بعد در عمل مشخص شد برنامه‌ریزی خوبی نداشت- قبل از همه‌پرسی شروع‌شده بود اما بعد از همه‌پرسی اجرای آن سرعت گرفت. هشت نفر از ۱۰ نفر همکار پارلمانی کوربین به او رای اعتماد ندادند و اعضا شناخته‌شده کابینه‌اش استعفا کردند.

به گفته کتی کلارک، مسئول دفتر کوربین، او در این دوره نزدیک بود استعفا کند اما احساس می‌کرد با این کار در حق اعضای حزب که به او اعتماد کرده‌اند بی‌انصافی کرده است.

در همین دوره بود که جنبش مردمی‌ای به نام " مومنتوم" شروع به فعالیتی پرشور کرد. این گروه که توسط هم‌رزمی‌های چپ‌گرای قدیمی کوربین، جان لنزمن و جان مک دانل شکل گرفت، سعی کرد انرژی اولیه موجود در کارزار رهبر شدن کوربین را برای ادامه راه، آماده شدن و مبارزه برای تشکیل یک دولت چپ‌گرا در انتخابات آینده ذخیره و هدایت کند.

وقتی آنچه اعضای مومنتوم کودتا علیه کوربین می‌نامند شروع شد، اعضای این گروه از دو هزار نفر به ۲۰ هزار نفر رسید. این دومین انتخابات رهبری حزب در فاصله‌ای کم بود که در آن اعضا پارلمانی عملکرد کوربین را ضعیف می‌دانستند و بیشترشان طرفدار اون اسمیت بودند اما اعضای جدید حزب همگی جذب سیاست و پیام کوربین شده بودند.

کوربین دومین پیروزی‌اش در مقام رهبر حزب کارگر را به‌آسانی و با اختلاف زیاد از رقیب به دست آورد. وقتی ترزا می در سال ۲۰۱۷ اعلام انتخابات پیش از موعد کرد، بسیار موقعیت حزب کارگر را دست‌کم گرفتند.

همایش‌های انتخاباتی پرجمعیت کوربین در نواحی رأی‌گیری حاشیه‌ای که میزان رای آن‌ها بین حزب کارگر و محافظه‌کاران به هم نزدیک است، بی‌اهمیت قلمداد می‌شد چون تصور بر این بود که خطابه‌های او فقط همان طرفداران همیشگی‌اش را جذب می‌کند. ترزا می در اغلب این گردهمایی‌ها معذب و بسیار خشک بود در حالی‌ که کوربن با اعتماد به‌ نفس و راحت ظاهر می‌شد.

وقتی حزب کارگر توانست در انتخابات ۲۰۱۷، ۴۰ درصد کل آرا را به دست بیاورد، بسیاری در خود حزب تعجب کردند.

کوربین توانست بالاترین درصد کسب رای برای حزب کارگر را از سال ۱۹۹۷ به دست بیاورد.

برگزیت

موضع کوربین در مورد برگزیت انعطاف زیادی داشته است و در حال حاضر، تا حدی و نه کاملاً با خواسته اعضای جدید و جوان‌تر حزب که مایل به ماندن در اروپا هستند، همخوان‌تر شده است.

کوربین در آخرین روزهای نخست‌وزیری ترزا می سعی کرد درباره طراحی برنامه ترک اتحادیه اروپا مذاکره کند اما مذاکره به نتیجه نرسید. از آن زمان تا حالا او تغییر موضع دیگری داشته و حالا در صورت انتخاب شدن حزب کارگر در انتخابات بعدی، پیشنهاد همه‌پرسی دومی می‌دهد که باقی ماندن در اتحادیه اروپا یکی از گزینه‌های آن خواهد بود. با این‌وجود او هنوز هم از مذاکره معنی‌دار برای ترک اتحادیه اروپا حمایت می‌کند تا به آن گروه از رأی‌دهندگان هم حق انتخابی داده باشد.

امر شخصی امر سیاسی است

خبرنگار بی بی سی درباره خصوصیات اخلاقی کوربین می گوید وقتی در حال آماده کردن مقدمات مصاحبه‌ای با جرمی کوربین هستید تازه متوجه می‌شوید چقدر خون گرم، بی‌پیرایه و حتی جذاب‌تر از آن است که تصور می‌کردید. گاهی از کتابی که دارد می‌خواند حرف میزند بعد کنایه‌ای طنزآمیز به مخالفان داخلی‌اش در حزب میزند.

اما او در بحث زیاد پوست‌کلفت و نسبت به انتقادها صبور نیست و مخصوصاً از کسانی که سعی می‌کنند جلوی در خانه‌اش حرفی که نمی‌خواهد را در دهانش بگذارند، متنفر است.

در سخنرانی پیروزی‌اش در رسیدن به رهبری حزب در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد که اعضا خانواده‌اش بدرفتاری‌های شرم‌آوری را تحمل کرده‌اند و از خبرنگاران خواست خانواده‌اش را تنها بگذارند. البته مواردی هم هست او خودش هم می‌خواهد تنها گذاشته شود.

مارتین اسلومن یکی از اعضا حزب کارگر ایزلینگتون در دهه ۸۰ می‌گوید رفتار کوربین با اعضا حزب هم شبیه رفتارش با خبرنگاران است. هیچ‌وقت بی‌ادب و خشن نیست اما دوست ندارد به چالش کشیده شود.

عده‌ای معتقدند اگر قرار باشد از رهبری حزب به نخست‌وزیری برسد، باید پوست کلفت‌تر شود. لنزمن می‌گوید رهبری کوربین، حزب کارگر را به شکل غیر قابل بازگشتی تغییر داده است.

اما پیش از رسیدن به رهبری حزب کارگر، کوربین اشتهای چندانی برای قدرت نداشت. در مصاحبه‌ای با گاردین کمی قبل از اعلام قطعی نتایج گفت: "در سن و سال من، کسی نمی‌تواند مدت طولانی‌ای در رقابت باشد.". او معمولاً از جواب به این‌گونه سؤال‌های طفره می‌رود اما در مصاحبه دیگری گفت:" بهترین رهبر، رهبری بی‌میل است."

106

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه بین‌الملل

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تقویم حجامت 1403