زندگینامه حسین منزوی و آشنایی با آثار و ویژگی شعرهایش

آشنا شدن با زندگینامه حسین منزوی قطعا برای ما بسیار جالب خواهد بود چرا که یکی از شاعران عصر جدید بود که مهارت خوبی در سرودن شعر سپید داشت و همچنین از صدای خوبی هم برخوردار بود، که باعث زنده کردن غزل معاصر در ایران شد تا جایی که منتقدان کار او را با کار نیما مقایسه کردند که خود باعث به وجود آمدن تحولی بزرگ در تحول شعر فارسی بود.

زندگینامه حسین منزوی

حسین منزوی در سال ۱۳۳۲ وارد دبستان فردوسی شد و نزدیک به چهار سال مشغول تحصیل بود و سپس ۲ سال در مدرسه صائب تبریزی و ۲ سال در دبیرستان پهلوی و ۴ سال در دبیرستان صدر جان درس خواند.

اولین دوبیتی که او سرود چنین بود:

«دبستان پَرورَد سرباز جنگی/ دبستان پَرورَد توپ و تفنگی»

حسین منزوی بعد از تمام کردن تحصیلاتش که در آن زمان رسم بود بعد از پایان تحصیلی جشنی برگزار کنند که در آن دو نمایش به اجرا گذاشته می شد که حسین منزوی در هر دو آن ها ایفای نقش می کرد که متن هر دوی این نمایش را پدرش نوشته بود .یکی از این نمایش ها شعری بود که در قالب مثنوی در باره مدح دبستان بود که در وسط اجرا حسین منزوی این بیت را بر زبانش می آورد«دبستان پَرورَد سرباز جنگی/ دبستان پَرورَد توپ و تفنگی».

بعد از سرودن این بیت شعر در حسین پنهان ماند تا آغاز سال های جوانی اش یعنی در سن ۱۵ ،۱۶ سالگی که دوری از معشوق او را به سوی شاعری سوق داد . در این زمان او با رسول مقصدی آشنا شد که کمکم فراوانی برای برداشتن قدم های بزرگ تر کرد چرا که او کمی از راه شعری را رفته بود.

او در سال ۱۳۴۶ به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران قدم گذاشت که کمی نگذشت این رشته را را کنار گذاشت و به جامعه شناسی روی آورد و سپس دوباره این رشته را هم رها کرد و در سال ۱۳۵۰ مجموعه شعر حنجره زخمی تغزل را انتشار داد. زمانی این اشعار منتشر شدند در قسمت شعرش برنده جایزه فروغ فرخ زاد شد که در آن زمان جزء معتبر ترین جایزه های ادبی ایران محسوب می شد. سپس بعد از آن در صدا و سیما مشغول به کار شد و به تهیه کنندگی و کارگردانی پرداخت ، در همین دوران زندگی اش تنصیف ها و ترانه های زیادی ساخت که مورد توجه خوانندگان معروف در آن زمان قرار گرفت.

حسین منزوی اولین دفتر شعرش را در سال ۱۳۵۰، با مشارکت انتشارات بامداد چاپ کرد و با همان مجموعه برنده جایزه شد و به عنوان بهترین شاعر جوان در زمان خود دوره معرفی شد. در همین زمان بود که وارد رادیو و تلویزیون ملی ایران شد و در گروه «ادب امروز»، به سرپرستی زنده یاد نادر نادرپور، فعالیتش را آغاز کرد. کمی بعد مسئولیت برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی مختلفی را برعهده گرفت که برنامه های «کتاب روز»، «یک شعر و یک شاعر»، «شعر ما و شاعران ما»، «آیینه آدینه» و«آیینه و ترازو» از آن جمله‌اند. او مدتی را هم مسئول مجله ادبی رودکی بود و در سال های اولیه انتشار مجله سروش با آن همکاری کرد . سپس در سال های آخر زندگی اش به زنجان بازگشت و تا زمان مرگش در سال ۱۳۸۳ پس از مدتها رنج از بیماری قلبی در بیمارستان شهید رجایی تهران دار فانی را وداع گفت.

منبع : آرگا