رقص رقصان


رقص رقصان

رقص رقصان پای کوبان دست جنبان مست و خندان بی سر و دستار و انبان بس شتابان می روم جامه سنگین راه ننگین جام جان لبریز از مینای خونین اسب دل بی تاب و غمگین بس گرازان می روم دیوی از خار و خسشاعر:عادل مرادی

رقص رقصان
پای کوبان
دست جنبان
مست و خندان
بی سر و دستار و انبان
بس شتابان می روم

جامه سنگین
راه ننگین
جام جان لبریز
از مینای خونین
اسب دل بی تاب و غمگین
بس گرازان می روم


دیوی از خار و خس و خش
چشم هایش گوی آتش
همچو کرکس
از قفا از پیش و از پس
بس هراسان می روم

زیر پایم
نرم و لرزان
دشت بی رنگی نمایان
خالی از آب و پرنده
خالی از تدبیر
از جان
گو بیابان می روم

می روم با پای خسته
هر دو بالم
سرد و بسته
هر دو در رزم ازل
در هم شکسته
همچو لنگان می روم

دست در دست مغیلان
پشت سر
صد خانه ویران
در افق
یک قرص سوزان
یک دو صد فرسنگ
تا ماوای جانان
در مشامم
بوی باران
سمت خوبان می روم


می روم منزل به منزل
جا نگیرم من دو شب
در هیچ محفل
رهگذر بسیار اما
جملگی مسکین و غافل
روز و شب
در جست و جوی یار
نالان می روم

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


قیمت طلا، قیمت دلار، قیمت سکه و قیمت ارز 1403/02/06