ادلب، صندوق پستی نیروهای حاضر در سوریه
حساسیت نظامی منطقه شرق رودخانه فرات در سوریه برای چهار ارتش حاضر در این منطقه (آمریکا، روسیه، سوریه و ترکیه)، باعث شده است که این کشورها از ادلب به عنوان صندوقی برای ارسال هشدارهای خود استفاده...
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، خط برخورد آمریکا و ترکیه با روسیه و سوریه در منطقه شرق رودخانه فرات در شمال سوریه و از طرفی حساسیت نظامی بالا در این منطقه، سبب شده که ادلب به جایی برای تبادل پیامهای غیرمستقیم دو جبهه تبدیل شود؛ جایی که برخی آن را «صندوق پستی» دو جبهه توصیف کردهاند.
در گزارشی که وبگاه تحلیلی «180post» بتازگی با عنوان «نبرد "ولا تهنوا"...واکنش ترکیه به سنگاندازی در تفاهمهای سیاسی» منتشر کرده است، در این ارتباط آمده است که طرفهای درگیر در منطقه شرق رودخانه فرات در سوریه از ادلب به عنوان یک صندوق پستی برای ارسال هشدارها و پیامهای خود استفاده میکنند چرا که ارتشهای حاضر در منطقه شرق فرات به خوبی میدانند که هر گونه خطای محاسباتی در این منطقه، باعث شعلهور شدن درگیری میان آنها میشود؛ درگیریهایی که هیچ یک از طرفها به آن رغبتی ندارند.
ارتش سوریه، هفته گذشته، با آغاز یک عملیات نظامی محدود، که از روز ۲۵ نوامبر آغاز شد، موفق شد برخی از روستاهای جنوب استان ادلب را از کنترل گروههای مسلح بیرون بکشد. بسیاری بر این باورند که این اقدام ارتش سوریه پیامی است مبنی بر توقف اقدامات تنشزای ترکیه در جبهه عین عیسی در شمال سوریه.
در واکنش به اقدام ارتش سوریه، گروهای مسلح حاضر در ادلب، دیروز یکشنبه، حمله جدیدی را تحت عنوان «معرکه و لاتهنوا» آغاز کردند که این عملیات چند روستای جنوب شرق استان ادلب را هدف حمله خود قرار داده بود؛ با توجه به ترکیب اتاق عملیاتی که این نبرد را رهبری میکند، میتوان گفت که ملاحظات نظامی و سیاسی متفاوتی در پس این عملیات وجود دارد و همچنین اهداف گروههای حاضر در این عملیات، لزوما یکپارچه و منطبق برهم نیست.
اولین چیزی که در این عملیات توجه را به خود جلب میکند این است که گروهای وابسته به ترکیه، که گفته میشود طبق توافق «سوچی» آنها برای مقابله با تروریسم آماده شدهاند، دیگر منعی برای ائتلاف با «هیئة تحریر الشام» (هتش) و دیگر گروهای تروریستی همچون «انصار التوحید»، «کتیبه الامام البخاری» و «اجناد القوقاز» نمیبینند.
به گفته گزارش اوقات الشام، تشکیل اتاق عملیات مشترک میان «الجبهة الوطنیة للتحریر» -که از جانب ترکیه «حمایت میشود»- و دیگر گروههای یادشده، حکایت از آن دارد که ترکیه تعهدات خود در قبال توافق سوچی را به نوعی بیاعتبار میداند یا شاید هم کنترل امور از دستش خارج شده است و دیگر توان کنترل گروهای تحت حمایت خود را ندارد که این احتمال خود برای وجهه ترکیه و نقش این کشور، بدتر از احتمال اول است.
هر چه باشد، باز هم ترکیه کنترل بسیاری از گروهای حاضر در ادلب را به دست دارد و با توجه به این مسئله، چنین میتوان تفسیر کرد که نبرد «لا تهنوا» پیامی است از جانب ترکیه که نشان میدهد این کشور از اوضاع کنونی در شرق رودخانه فرات و حتی خود ادلب راضی نیست و یا شاید هم آنکارا از ارسال این پیام قصد دارد بگوید که وادارساختن شبهنظامیان «نیروهای دموکراتیک سوریه» (قسد) به عقبنشینی از جاده اصلی «M4» در تمل تمر و عین عیسی (شمال شرق)، پاسخش جلوگیری از پیشروی ارتش سوریه به سمت «معره النعمان» (غرب) است؛ یعنی شهری که از همان راه میگذرد. البته عکس این موضوع نیز صحیح است؛ یعنی ترکیه تمایلی به دیدن پیشروی ارتش سوریه در بلندیهای راه در معره نعمان ندارد این در حالی است که سرنوشت بخشی از تل تمر و عین عیسی هنوز مشخص نیست.
موقعیت رود فرات، عین عیسی و معرة النعمان
با آنکه نبرد «لا تهنوا»، از نظر مفهوم نظامی، یک نبرد محدود محسوب میشود و نمیتواند در نقشه پراکندگی سیطرههاهیچگونه تغییر استراتژیکی ایجاد کند؛ اما با این حال، این نبرد به دو دلیل از اهمیت برخوردار است: اول از نظر پیامهای سیاسیاش و اینکه نشان میدهد حالت ایستایی که بر تمام ابعاد صحنه سیاسی و سوریه برقرار است بر خلاف تاکید مسکو مبنی بر به سر آمدن عملیاتهای نظامی گسترده، ممکن است دوباره جبههها را شعلهور کند و دوم آنکه آنکارا، به عنوان نخی که میبایست آن را دنبال کند، دیگر به تنهایی قادر به انجام حرکت نظامی نیست و اگر زمانی برای انجام عملیات نظامی در شرق رود فرات نیاز به چراغ سبز آمریکا داشت، اکنون به چراغ سبز روسیه هم نیازمند است زیرا این کشور خود را در شرایطی میبیند که حتما یا باید به صورت مشارکتی و ائتلافی با «گروهای تروریستی» همکاری کند یا تحت پوششی که این گروها برای او ایجاد میکنند به اقدامات خود ادامه دهد.
استان ادلب تنها استان سوریه است که تقریبا به طور کامل تحت اشغال گروههای مسلح است. ادلب اوایل سال ۲۰۱۵ در نتیجه اتحاد چند گروه مسلح بزرگ در قالب ائتلافی به نام «جیش الفتح» اشغال شد.
این ائتلاف مورد حمایت برخی کشورهای منطقه مثل عربستان، قطر و ترکیه قرار داشت. اکنون دیگر چنین ائتلافی وجود ندارد چون کشورهای حامی آنها به دلیل ناکامی در سوریه و اختلافات منطقهای، بشدت دچار اختلاف هستند.
انتهای پیام/ص