آیاسلبریتی‌ها مقصر «گرانی تا 1400 » هستند؟


آیاسلبریتی‌ها مقصر «گرانی تا 1400 »  هستند؟

شاید بهتر باشد ببینیم هنرمندانی که ژست حمایت از مردم را می‌گیرند، چقدر حاضر به دادن هزینه از سمت خودشان به نفع شرایط اقتصادی مردم هستند.

به گزارش مشرق، یقینا در آبان‌ماه ۹۸ روزهای تلخی بر ملت ایران گذشت و اموال عمومی کشور در بستر یک آشوب هدر رفت. مردم نسبت به فضای اقتصادی فعلی معترض بودند و دشمن هم به خط اعتراضی مردم نفوذ کرد و اعتراضات تبدیل به آشوب امنیتی شد. اغلب کارشناسان سیاسی و اقتصادی معتقدند جرقه این حوادث در پی عدم‌تدبیر و درایت دولتمردان در اجرای طرح سهمیه‌بندی و گران کردن بنزین زده شد. ضمن اینکه بخشی از نقدها به تصمیم دولت فعلی این بود که چرا بار دیگر جامعه ایران باید هزینه اقتصادی و اجتماعی طرحی را بدهد که قبلا در آذرماه ۸۹ و در دولت قبلی اجرا شده و چند سالی توسط دولت روحانی ملغی شده بود. فارغ از همه بحث‌های فنی که خاصه اهل سیاست و اقتصاد است، روز گذشته کاربران فضای مجازی شاهد انتشار بیانیه هماهنگ و طراحی‌شده از سوی برخی از اهالی سینمای ایران بودند.

این هنرمندان که اکثرشان در دو انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری از حامیان اصلی دولت حسن روحانی بودند، حالا نسبت به شرایط اقتصادی که به مردم ایران می‌گذرد، معترض شده‌اند. در این لیست اسامی‌ای چون رخشان بنی‌اعتماد، اصغر فرهادی، هومن سیدی، داریوش مهرجویی، رضا درمیشیان، فاطمه معتمدآریا، منیژه حکمت، تهمینه میلانی، باران کوثری، پگاه آهنگرانی و حبیب رضایی دیده می‌شوند. واضح است که اهل هنر هم مثل عموم مردم نمی‌توانند نسبت به شرایط پیرامون خود بی‌تفاوت باشند و حق طبیعی‌شان است که نظری سیاسی داشته باشند، ولی مساله این است که بروز چنین نظری از چه طریقی است و آیا طیفی از هنرمندان که خودشان اسباب چنین وضعی هستند و برای جریان سیاسی حاکم در دولت، رای جمع کرده‌اند، می‌توانند در قامت معترض بیانیه‌نویس، عمل کنند؟

آیاسلبریتی‌ها مقصر «گرانی تا 1400 »  هستند؟

پشیمانی رقم خورد؟

در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۲، مثل همه انتخابات‌های این چند سال، صف‌بندی‌ها خیلی جدی‌ شکل گرفت. حسن روحانی، یکی از نامزدهای جدی انتخابات بود. روحانی در نطق‌های انتخاباتی و همین‌طور مناظره‌های تلویزیونی، اظهاراتی جدی درباره سینما عنوان کرد. طیف عظیمی از سینماگران، سه چهار روز مانده به انتخابات بیانیه دادند و از رئیس‌جمهور آینده ایران حمایت کردند. حسن روحانی با اختلاف اندکی پیروز انتخابات ۹۲ شد. مختصات روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، به‌ویژه آنکه با همراهی و حمایت علنی بخش بزرگی از سینماگران همراه بود، انتظارها برای توجه بیش از پیش دولت به مقوله‌ سینما را به‌شدت بالا برده بود. در سال‌های قبل از انتخابات ۹۶ بود که باران کوثری، بازیگر جوانی که در کمپین‌های انتخاباتی جریان اصلاح‌طلب همواره حضوری فعال داشت، گفت: «به‌عنوان کسی که هم به این دولت رأی دادم و هم تا جایی که توانستم برایش رأی جمع کردم، انتظار دارم مطالبات ما را برآورده کند.» او در همان مصاحبه حتی به حمایت از لیست امید در انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی اشاره کرد و گفت: «این یک واقعیت است که اگر حمایت اهالی فرهنگ نبود، این مقدار رأی برای لیست امید متصور نبود، اما وقتی آنها برای حضور در کمیسیون فرهنگی پیشقدم نمی‌شوند که برخی فیلم‌ها اکران نشوند و برخی هم نتوانند کار کنند، این چه معنایی دارد؟»


طیف حامی دولت حسن روحانی، در چند سال گذشته، فیلم‌هایی را که می‌خواستند و به گفته خودشان توقیف بود، اکران کردند، ولی در طرح مطالبات‌شان، کمتر نگاه جدی به مساله معیشت مردم دیده می‌شد. در اولین سال فعالیت دولت دوازدهم و با اعلام لایحه بودجه ۹۷ کشور و تشدید معضلات اقتصادی برای مردم، موج شدیدی از اعتراض و انتقاد در فضای مجازی علیه سینماگران حامی دولت حسن روحانی به راه افتاد. مردم چرا به این سینماگران اعتراض می‌کردند؟ هنرمندان در یک دهه گذشته، بدون هیچ احتیاطی، پایشان به کمیپن‌های تبلیغاتی باز شده بود و البته که در گروکشی با اهل سیاست، مدعی جمع کردن رای مردم برای دولت فعلی بودند. برای همین این مدل اعتراضات از سوی مردم به هنرمندان طبیعی به نظر می‌رسید. اما آیا این نقطه آغاز از چشم‌افتادن مرجعیت سلبریتی‌ها و سینماگران بین مردم بود؟ سینماگران که در معرض کم شدن اعتبار و مقبولیت عمومی بودند، چه باید می‌کردند و چگونه باید دامان خود را از اقدامات دولت پاک می‌کردند؟ اولین واکنش هنرمندان و شروع انتقادات آنها به حسن روحانی در خردادماه ۹۷ رقم خورد؛ تا حدی که برای فشار به دولت دوازدهم، کمپینی در فضای اینستاگرام شکل دادند به نام «ما پشیمان هستیم.»

آیاسلبریتی‌ها مقصر «گرانی تا 1400 »  هستند؟گرانی بنزین و دلار از تغییرات محسوس مورد اشاره ترانه علیدوستی است


سلبریتی‌ها و عمدتا سینماگران همچون حمید فرخ‌نژاد، نوید محمدزاده، مهدی فخیم‌زاده، مهدی پاکدل و مهدی سلوکی در این کمپین شرکت کردند. در همان روزها ابطحی، سیاستمدار اصلاح‌طلب که با هنرمندان نشست و برخاست دارد، پشیمانی‌های ابرازشده را چندان جدی نگرفت و گفت: «این موج اخیر را یک موج پشیمانی به‌معنای واقعی نمی‌دانم و معتقدم اگر شرایط تکرار شود، قطعا این سلبریتی‌ها سراغ رقبای آقای روحانی نمی‌روند، اما به هرحال دلخوری‌هایی ایجاد شده که با لفظ پشیمانی از آن یاد می‌کنند.»اگرچه دیر اتفاق افتاد، ولی انگار طیف هنرمندی که در انتخابات همراه حسن روحانی بود و برایش رای جمع کرده بود، حالا فهمیده بود که باید پایش را از ورطه تصمیمات اقتصادی و معیشتی این دولت بیرون بکشد.

چرا نمی‌توان بیانیه هنرمندان به نفع مردم را باور کرد؟

آیا اهل هنر، نسبت به اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور تخصص دارند و می‌توان مواضع سیاسی آنها را محل رجوع قرار داد؟ همان‌طور که تجربه این چند سال اخیر نشان داده، جواب منفی است و عمده کنش‌های سیاسی‌شان از سر احساسات بوده و گاهی برای دریافت منافع شخصی و ماندن در لابی‌های سیاسی بیشتر برای کسب امتیاز فرهنگی بوده است. اما چه شد که حامیان دولت حسن روحانی روبان‌های بنفش بسته‌شده به دستان‌شان را کنار گذاشته و حالا درحال جمع کردن امضا برای بیانیه حمایت از مردم هستند. آیا می‌توان این شکل موضع‌گیری‌ها را خارج از نگاه سیاسی‌شان دید و آیا به یک‌باره برای آن طیف هنرمندی که سیاست‌باز است، مردم و وضعیت معیشتی‌شان مهم شده باشد؟ شاید بهتر باشد ببینیم هنرمندانی که ژست حمایت از مردم را می‌گیرند، چقدر حاضر به دادن هزینه از سمت خودشان به نفع شرایط اقتصادی مردم هستند. مواضع هنرمندان درخصوص معافیت مالیاتی، یکی از نقاط آزمون آنها در شرایط اقتصادی امروز است. در یکی دو ماه اخیر رسانه‌ها نسبت به عدم پرداخت مالیات توسط اهالی سینما انتقاد کردند، به‌خصوص که سطوح مختلف فرهنگی و حقوق هنرمندان کشور از این معافیت منتفع نمی‌شوند و بهره‌مندی از این معافیت مالیاتی برای کسانی است که به فرهنگ، نگاهی کاسبکارانه دارند.

بیشتر بخوانید:

کارن همایونفر: مردم را سیاه نکنید/ شما که پاسپورتتان همیشه حاضر است، از ایران بروید

با این وجود طیفی از هنرمندان به‌شدت مدافع معافیت مالیاتی هستند که در چند سال اخیر اجرا شده است. فاطمه معتمدآریا از اعضای شورای مرکزی خانه سینما در واکنش به این شکل انتقادات گفت: «این‌طور نیست که سینما مالیات ندهد. سینما مالیات خودش را می‌دهد، اما این مالیات از افراد گرفته نمی‌شود و از فروش بلیت سینماها گرفته می‌شود. پشت هر بلیتی که خریده می‌شود، نوشته شده چند درصد از آن پرداخت می‌شود.» البته معتمدآریا که یکی از امضاکنندگان بیانیه اخیر هم هست، به این اشاره نمی‌کند که این مدل پرداخت مالیات توسط مخاطبان سینما و مردم صورت می‌گیرد. در حقیقت پرداخت مالیات از دوش سینماگران، به دوش مردم افتاده است. کافی است به قیمت بلیت سینماها نگاه کنید و اینکه چرا بخش مهمی از مردم ایران حضورشان در سالن‌های سینما کم شده و اینکه با وجود بالا رفتن رقم فروش سینما، تعداد مخاطبانش سال به سال کمتر می‌شود.

اسفبارتر اینکه این روزها برخی سینماداران و تهیه‌کنندگان سینما دنبال گران‌تر کردن بلیت‌های سینما هستند. البته معتمدآریا در همان مصاحبه برنامه «پشت صحنه» رادیو به مساله دیگری که این روزها گریبانگیر سینما شده هم اشاره می‌کند و می‌گوید: «این پول‌های عظیمی را که هیچ ربطی به سینمای ما ندارد و به سینمای ما نشت کرده است، اتفاقا بررسی کنند و مالیات آن درآمدها و پول‌ها را بگیرند، ولی به خود سینما برگردانند. اگر قرار است کسی بهره‌ای از سینما ببرد، اول باید خود سینمایی‌ها باشند.» معتمدآریا در این بخش از اظهاراتش به ورود پول‌های بخش خصوصی به سینمای ایران اشاره دارد که نقطه اوج آن رسوایی مالی پروژه‌های شبکه نمایش خانگی بود. با وجود این، معتمدآریا در این بخش از صحبت‌هایش، هم می‌خواهد حواس‌ها را از جانب هنرمندان به نقطه دیگری پرت کند و هم اینکه یک بخشی از واقعیت این اتفاقات را پنهان می‌کند. ورود بی‌حساب‌وکتاب بخش خصوصی و پول‌های مشکوک به سینمای ایران، حاصل قانونی است که در سال ۹۵ ذیل برنامه توسعه پنجم و ششم آورده شده که کلیه فعالیت‌های فرهنگی و هنری از پرداخت مالیات معاف هستند.

فرشته طائرپور، مشاور مالی خانه سینما در برنامه «سینما معیار» رادیو گفت‌وگو وقتی می‌خواست از معافیت مالیاتی هنرمندان دفاع کند، به شکل‌گیری زمینه ورود بخش خصوصی به سینمای ایران اذعان دارد و می‌گوید: «با لغو معافیت مالیاتی هنرمندان، امکانات سرمایه‌گذاری در سینما به‌ویژه از جانب بخش خصوصی منتفی می‌شود.» او همچنین تاکید می‌کند که گرفتن مالیات رقابت ناسالمی بین بخش خصوصی و دولتی ایجاد می‌کند که قطعا بخش خصوصی توان تحمل آن را نخواهد داشت. این اظهارات طائرپور مؤید این واقعیت است که حفظ قانون معافیت مالیاتی پای بخش خصوصی را برای حوزه فرهنگ باز می‌گذارد و اتفاقا همین نقطه اتفاق‌نظر هنرمندان با دولت است. ظاهر امر این است که معافیت مالیاتی باید به نفع فرهنگ و هنر کشور باشد، ولی واقعیت سال‌های اخیر نشان داده که بی‌حساب اجرا شدن این قانون، پای بخش خصوصی غریبه با فرهنگ را به تئاتر، شبکه نمایش خانگی، سینماها و کنسرت‌های موسیقی باز کرده است.

عمده اهالی هنر و صنوف سینمایی در بدترین شرایط معیشتی روزگار می‌گذرانند و جریان فرهنگی کشور به دست لابی‌های اقتصادی افتاده و در مختصاتی که سرمایه‌داران تعریفش می‌کنند، نهادهای دولتی در عرصه فرهنگ دست‌شان کوتاه شده و در نتیجه سبد فرهنگی روزبه‌روز برای مردم گران‌تر می‌شود. با وجود چنین عوارضی برای فرهنگ‌وهنر، دولت روحانی اعتراض هنرمندانی همچون فرشته طائرپور را شنیده و در حالی‌که در روزهای اخیر صحبت از حذف معافیت مالیاتی هنرمندان در لایحه بودجه سال آینده مطرح شده بود، روز گذشته محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه‌وبودجه از مخالفت دولت با این طرح خبر داد. البته این اظهارات نوبخت کمی بعد از انتشار بیانیه‌ای بود که برخی سینماگران درظاهر برای حمایت از مردم منتشر کردند.

منبع: روزنامه فرهیختگان

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


ماجرای ترک یک برنامه تلویزیونی توسط زهرا شجاعی