غریب شهر


غریب شهر

به عشق تو دوباره به شهرم با خنده می آیم سخت است مسیر عشق ولی زنده می ایم ازپا افتاده ام لیک مشتاقانه دلم با توست به نام تو به یاد تمام عاشقان آزاده می آیم حرمان غربتم طنین افکنده براینشاعر:محمد شمس باروق

به عشق تو دوباره به شهرم با خنده می آیم
سخت است مسیر عشق ولی زنده می ایم

ازپا افتاده ام لیک مشتاقانه دلم با توست
به نام تو به یاد تمام عاشقان آزاده می آیم

حرمان غربتم طنین افکنده براین هستی
با بغض فروخورده از غم آکنده می آیم

غزل هایم چو غزال رمیده به حرف می آیند
با این همه زخم به دیدنت سوزنده می آیم

جاده پر از سنگلاخ است زمین خورده‌ام
پرسان پرسان به دنبال تو جوینده می آیم

در بن بست ترین کوچه شهر منتظرم باش
زیر باران از سر کوچه سر افکنده می آیم

در لغت نامه چشمت دنبال لغتی بودم
اثری از امید ندیدم اینک پاینده می آیم

چرا کنار پنجره تنها و بی کس نشسته ای
عابر کوچه منم عشق تو لب گوینده می آیم

دفتری پر از غزل ناب به یادت نوشته ام
با سبدی از عشق و عاطفه از آینده می آیم

اقرار می کنم بی تو این در شهر غریبم
تحفه ای در شان تو ندارم شرمنده می آیم

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


پست عجیب یکتا ناصر پس از جشن تولد شوهرش منوچهر هادی + ع کس