نوای جدایی


نوای جدایی

با صدای بلبلی در باغ دوست با نوای دلنشین ساز دوست بار بستیم و سفر آغاز شد ناله ها با رفتنم دمساز شد شور و حال وصل او آخر رسید دیده ها گریان شد و آرام خرید مستی رویش به زردی ختم شد غنچه لبهایششاعر:علیرضا رحیم پوران

با صدای بلبلی در باغ دوست
با نوای دلنشین ساز دوست
بار بستیم و سفر آغاز شد
ناله ها با رفتنم دمساز شد
شور و حال وصل او آخر رسید
دیده ها گریان شد و آرام خرید
مستی رویش به زردی ختم شد
غنچه لبهایش به سختی باز شد
ای مراد و ای صدای قلب من
ای خداوند روح و جان من
ای که چیدم از گلستانم تو را
ای که گشتی غالب و صاحب مرا
اینک امروز از بر من میروی
ای دل من تا کجاها میروی
بی من آخر از کجا خواهی گذشت
کی خدایم این خطایت را گذشت
تا به کی دیده بریزد اشک را
تا به کی دل خون خورد و آه را
بر بگیر این دیده را تا شاهد رویت شود
بر بگیر این دل که تا سرگرمی روحت شود
خدا حافظ سرای باقی من
خداحافظ چراغ و عزت من
.
.
های های شانه هام آغاز شد
دیده ها گریان شد و سیلاب شد
پای رفتن تیری از فولاد شد
این دلم آتش شد و بر دار شد
ای فدای گیس طنازت شوم
ای که خاک پای سیمینت شوم
ای که آبی بر گل رویت شوم
ای که لبخندی به لبهایت شوم
رفتن من رفتن جان من است
روح من همیشه آغوش تو است
این چنین شیدا مشو جانان من
واینچنین زارم مکن شهلای من
خواهم آمد از سفر بار دگر
واز تو بوسی از لبان خواهم دگر
وصل دائم از خدا خواهم همی
از جهان گستر خدا خواهم همی
وی جلای این سر و سودای ماست
وی رحیم این دل غمدار ماست
تا که او دارد بر این دلها نگاه
یا که او خواهد برافشاند پگاه
وی که رب لیلی و مجنون ماست
او که از فرهاد و شیرینم علاست
رحمتی بر ما کند شاه جهان
او که زیباتر زهر چه مهرخان
دست ما برگیرد و وصلی دهد
این دو دلداده که از هم برتراد
پس تو ای جانان من شیدا مشو
سر بسر دریای پرطوفان مشو
برنشین بر سجده گاه کوی دوست
که این فراق و وصل ما از مهر اوست
خواهشی کن با تمنا و نیاز
بر بگو بر استانش این دو راز
مهر ما مهر نبیی با خداست
عشق ما دریای پرموج و صفاست.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


(تصاویر) نمایش موزیکال «شازده کوچولو»