روایت تازه از ماجرای عکس جنجالی


روایت تازه از ماجرای عکس جنجالی
‌این یک گفت‌وگوی جالب با فردی به نام ایمانعلی ناطق است؛ چهره ای که می‌خواسته با تیمداری در شهر لاهیجان به هدف اصلی رشد پسرش در فوتبال برسد.

به گزارش ورزش سه، وقتی با ایمانعلی ناطق تماس می گیریم او مدتهاست از فوتبال کنار کشیده اما خاطره ای که در یک بازی جنجالی ساخته هنوز دستمایه طنزپردازان شبکه اجتماعی است. او اما با رد کردن اتهامات می گوید در آن عکس جنجالی قصد نداشته داور را با تابلوی تعویض بزند بلکه می خواسته از ضرب و شتم توسط او (داور) جلوگیری کند!

به هرحال باشگاه رکورد چای ناطق دیگر وجود خارجی ندارد. ایمانعلی این باشگاه را منحل کرده و به کسب و کارش بسته بندی چای می رسد. مصاحبه ورزش سه با این مدیر سابق ورزشی را بخوانید!

نمی دانم هدف از انتشار تصاویر دوسال پیش چیست

این تصاویر درباره دیداری بود که دو سال پیش برگزار شد. یک بازی حساس بین تیم ما و شاهین انزلی بود که پیروزی در آن باعث می شد به جام حذفی استان صعود کنیم. این مربوط به دیدار برگشت دو تیم بود و انزلی چی ها با یک مساوی می توانستند به مرحله اصلی صعود کنند و به همین دلیل به گونه ای بازی کردند که با یک مساوی بازی را به پایان برسانند اما تیم ما باید به پیروزی می رسید.

داور از ۱۵ دقیقه وقت تلف شده فقط ۵ دقیقه گرفت

به هرحال ما طوری در زمین حضور داشتیم که بتوانیم با برد به کارمان پایان دهیم اما بازیکنان آنها از هر حربه ای برای اتلاف وقت استفاده می کردند و با هر حرکتی به زمین می افتادند. ما حساب کردیم دیدار ۱۵ دقیقه وقت تلف شده داشت اما داور تنها ۵ دقیقه وقت اضافه گرفت و همین موضوع باعث شد تا بازیکنان ما به این موضوع معترض شوند.

روایت تازه از ماجرای عکس جنجالی

ناظر به من گفت پایین بمانم و اوضاع را سامان دهم

اعتراض ها و درگیری ها زیاد شد و به همین دلیل من پایین آمدم تا به اوضاع سر و سامان بدهم که ناظر بازی از من خواست همان پایین بمانیم تا برای روبراه کردن اوضاع به آنها کمک کنم.

طوری عکس انداختند که گویا من می خواهم داور را بزنم

متاسفانه در یک صحنه تابلویی که دست داور چهارم بود به پسر من برخورد کرد او به زمین افتاد. ضربه خیلی محکم بود و او روی زمین غلت می زد به همین دلیل من رفتم و تابلوی تعویض را از کمک داور گرفتم که به بازیکن دیگری برخورد نکند ولی متاسفانه جوری عکس انداختند که گویا من قصد دارم کمک داور را با آن تابلو بزنم!

روایت تازه از ماجرای عکس جنجالی

چرا از پسرم که روی زمین غلت می زد کسی عکس ننداخت؟

متاسفانه بسیاری از عوامل تیم مقابل رسانه ای بودند و به خوبی می دانستند چگونه باید تصاویر را به ثبت برسانند تا چیزی به ضررشان نباشد. شما ببینید تابلو در دست من بود عکس انداختند اما چرا صحنه ای که پسرم روی زمین غلت می زد کسی عکس ننداخت!؟ متاسفانه هم من که برای آرام کردن بازی به میدان آمده بودم و هم تیمم آن روز سوختند. کسی نمی خواست داور را بزند اما آنها بازی رسانه ای را بلد بودند.

هم من را محروم کردند هم پسرم را

حالا بعد از دو سال باز هم این عکس ها را رسانه ای کردند که نمی دانم چه چیزی را یادآوری کنند. من بعد از آن وقایع دو سال محروم شدم. پسرم و تعدادی دیگر از بازیکنان تیم ما هم یک سال محروم شدند. واقعا انگیزه ای برای تیم داری نداشتم و به همین دلیل ترجیح دادم عطای فوتبال را لقایش ببخشم. قبول دارم برخی حرکات اشتباه بود اما واقعا نباید آن بلا را به سر ما می آوردند. کاری کردند که ما از فوتبال زده شدیم.

روایت تازه از ماجرای عکس جنجالی

بعد از محرومیت پسرم انگیزه ای برای تیم داری نداشتم

من از خانواده ای کاملا ورزشی و ورزش دوست هستم. همیشه دوست داشتم پسرم فوتبالیست بزرگی شود و به همین دلیل دوست داشتم تیم داری کنم تا جوانان لاهیجان و نفراتی مانند پسر من جایی برای نشان دادن خود داشته باشند اما وقتی دیدم پسرم را یک سال محروم کردند دیگر انگیزه ای برای تیم داری نداشتم.

نمی توانستم پسرم را با پول به تیم لیگ برتری برسانم ؟

به نظر شما من نمی توانستم نصف مبلغ تیم داری را بدهم به یک باشگاه لیگ برتری تا به پسرم بازی بدهد؟ اما می خواستم هم او و هم جوانان لاهیجان میدانی داشته باشند برای مطرح کردن خود که متاسفانه این چنین شد. در حال حاضر هم که می بینید بعد از کنار رفتن دیگر شهر تیم بزرگسال ندارد.

به جوانان لاهیجانی تعصب دارم

من اصالتا تبریزی هستم اما سالهاست در لاهیجان زندگی می کنم و فرزندانم هم همینجا به دنیا آمدند و بزرگ شدند و به لاهیجان تعصب دارم. خیلی تلاش کردم تا با جوانان لاهیجانی تیم خوبی در فوتبال ایران داشته باشیم برای آنها کار کنم اما روی خوشی ندیدیم و همان طور که گفتم بلاهای زیادی به سر من و تیمم آمد.

از جیبم هزینه کردم و کسی حمایتی نکرد

همان سال تیم فوتبال ساحلی بانوان گیلان را صاحب عنوان کردیم و آن آخرین عنوانی بود که آنها به دست آوردند. آن موقع در حد سیصد چهارصد میلیون تومان از جیب خودم برای جوانان استان هزینه کردم. به هر حال ما ۶ تیم فعال فوتبالی داشتیم که در حال حاضر هیچ کدام از آنها وجود ندارد و متاسفانه هیچ یک از مسئولان استان هم سراغی از این جریان نگرفتند که چرا به راحتی عرصه ای برای جوانان لاهیجانی و گیلانی از بین رفت.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فوتبال

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود کتاب کار دیکته شب اول ابتدایی - کتاب گاج