پرواز


پرواز

یک شب که به جان بی قرارم افتاد احساس و غرور و باورم داد به باد یک لحظه به گوش و قلب«راحم»خواندم برگشته خزان ، پر از هوای بیداد ???????????? این عشق که در نگاه و قلبم جاری است از مرحمت و غرور  و فضل شاعر:جواد رحیمی

پرواز
یک شب که به جان بی قرارم افتاد
احساس و غرور و باورم داد به باد
یک لحظه به گوش و قلب«راحم»خواندم
برگشته خزان ، پر از هوای بیداد
????????????
این عشق که در نگاه و قلبم جاری است
از مرحمت و غرور و فضل یاری است
آهسته و بی صدا بیان کن « راحم ، »
تا نشنود آن که در دلش بیماری است
????????????
دریا و درخت و روز و شب یک راز است
سرفصل کتاب عاشقان پرواز است
جان دادن لاله در چمن ای «راحم»
در مکتب عاشقی فقط آغاز است
????????????

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


پرستار سنگدل پس از قتل فجیع پیرزن پسر معلولش را در اتاق زندانی کرد / کشف جسد در کمد دیو...