شاید تا به حال بارها با کلمه اختلالات رفتار نوروتیک یا رفتار روان رنجوری مواجه شده باشید. انجمن روانشناسی آمریکا، کلمه روان رنجور را به این صورت تعریف میکند:
” هر یک از انواع اختلالات روانی که توسط اضطراب قابلملاحظه یا سایر علائم عاطفی پریشانکننده مانند ترس مداوم و غیر منطقی، افکار وسواسی، اعمال اجباری، حالتهای متضاد و واکنشهای جسمی و افسردگی مشخص میشود. علائم این اختلال شامل به همریختگی شخصیتی فاحش، فقدان کامل بینش یا از دست دادن ارتباط با واقعیت (در مقایسه با روانپریشی) میشود. در روانکاوی، روان رنجوری به طور کلی به عنوان روشهای غیرواقعی و ناآگاهانه دیده میشود برای مقابله با درگیریهای درونی و اضطرابهایی که ایجاد میکنند. بیشتر اختلالاتی که سابقا روان رنجوری یا روان رنجوری خطاب میشدند، در حال حاضر به عنوان اختلالات اضطرابی طبقهبندی میشوند.
“شما روان رنجور هستید!”هنگامی که یک فرد روان رنجور یا دارای رفتار نوروتیک نامیده میشود، ممکن است توهین به نظر برسد، اما این کلمه یک توصیفگر است. بسیاری از مردم بیش از اندازه فکر میکنند یا نگران هستند تا حدی که دچار پریشانی میشوند. آدمهای نوروتیک یا روان رنجور کسانی هستند که در خلاص شدن از شر چیزهایی که به آنها اضطراب میدهند، مشکل دارند. ممکن است در مورد سلامتی، شغل یا نظرات دوستان و عزیزانتان مدام فکر کنید.
هر آدمی ویژگیها و عادتهای خاص خود را دارد، اما افرادی که نوروتیک یا روان رنجور هستند، ویژگیهای عجیب و غریب زیادی دارند. آنها سعی نمیکنند متفاوت از کسانی که اطرافشان هستند، ظاهر شوند؛ واقعیت این است که آنها بیشتر از افراد معمولی نگران هستند. بله، آنها متفاوت هستند، و هیچ مشکلی هم در رابطه با این موضوع وجود ندارد. روان رنجوری آسان نیست، اما راههایی برای مدیریت آن وجود دارد، و بخشی از آن، مراجعه به یک درمانگر برای به دست آوردن بینش احساسی است. اما قبل از اینکه به آنجا برسیم، بیایید ببینیم که روان رنجوری داشتن به چه معناست. نوروتیک یا روان رنجور بودن چه معنایی دارد؟
ویژگیهای شخصیتی روانرنجوری را نیز شامل میشوند
بر اساس تحقیقات روانشناختی، شخصیت هر انسانی دارای پنج جنبهی اصلی است. این ویژگیها به عنوان “پنج عامل بزرگ شخصیت” نامیده میشوند. این ویژگیها عبارتند از باز بودن نسبت به تجربه، وجدانی بودن، برونگرا یا درونگرابودن، توافق و روانرنجوری (روان رنجوری). گاهی اوقات آنها با استفاده از مخفف OCEAN یا CANOE مورد خطاب قرار میگیرند. روانشناسان از ارزیابیها و بررسیها استفاده میکنند تا مشخص کنند که هر فرد کدام یک از این ویژگیها را دارد. آنها همچنین تعیین میکنند که هر شخص چه میزان از هر ویژگی را نشان میدهد.
روانشناسان از این مدل پنج عامل بزرگ برای کمک به درک روابط افراد در یک محیط اجتماعی و نحوهی رفتار در محل کار استفاده میکنند. وقتی مشخص میشود که یک فرد نوروتیک یا روان رنجور است، ممکن است نسبت به آنچه که دیگران در مورد او فکر میکنند حساس باشد و به طور کلی مضطربتر از دیگران باشد. کسی که با روان رنجوری دست و پنجه نرم میکند ممکن است هنگام اشتباه در مدرسه یا محل کار دچار مشکل شود و دشواریهایی داشته باشد. او ممکن است نسبت به خود و دیگران در محل کار یا در مدرسه بیش از حد خردهگیر و انتقادی باشد.
زیگموند فروید، روانرنجوری را به این صورت تعریف میکند
فروید برای گفتگو درباره روان رنجوری و اینکه چه چیزی باعث میشود فردی نوروتیک یا روان رنجور شود، شناختهشده است. او در مورد روان رنجوری مطالب زیادی نوشت. و این ایده که روان رنجور بودن به چه معنا است، در نوشتههای روانکاوی زیگموند فروید (1856-1939) نقشی مرکزی داشت. فروید درباره روان رنجوری زیاد صحبت کردهاست. او معتقد بود که روان رنجوری ناشی از مناقشات ناخودآگاه طبیعت جنسی هر آدم اتفاق میافتد. او همچنین نتیجه گرفت که روان رنجوری در دوران کودکی فرد ریشه دارد.
وقتی فروید دربارهی روان رنجوری صحبت میکرد، احساس کرد که حالات فرد مبتلا به دلیل عوامل فعلی زندگی او است. یک چیز قطعی و مسلم است: فروید اعتقاد داشت که روان رنجوریها از باورهای ناخودآگاه حاصل میشود. فرد متوجه نمیشود که دچار روان رنجوری یا روانرنجوری است. فروید بر این باور بود که این شخص میخواهد درگیری درونی خود را با علائم روانرنجوری حل کند. او این رفتارها را برای شروع حل این مشکلات نشان میدهد. سالها پس از مرگ فروید، ما همچنان از اصطلاح “روان رنجوری یا نوروتیک” استفاده میکنیم و هدفمان درک علت بروز روان رنجوری در بعضی از آدمها است.
نوروتیک یا روان رنجور بودن به چه معنا است
یکی از علائم نوروتیک یا روان رنجور بودن، این است که فرد مبتلا همیشه نگرانی دارد. نگرانی میتواند نشانهای از اضطراب هم باشد، اما در عین حال یکی از نشانههای مهم روان رنجوری هم محسوب میشود. فردی که نوروتیک است در مورد رفتار خود و اینکه دیگران او را چهطور میبینند، نگرانی دارد. این شخص ترس دارد از اینکه دیگران او را دوست نداشته باشند. و ممکن است مدام دنبال بازتایید دیگران باشد. این حالت میتواند برای کسانی که در اطراف او هستند، آزاردهنده باشد، چرا که احتمالا دائما میپرسند که آیا کار اشتباهی انجام دادهاند یا اینکه آیا همه چیز درست است. طبیعی است که گاهی نگرانیهایی داشته باشید، اما زمانی که متوجه شدید اضطراب به حدی وجودتان را فراگرفته که توان انجام کارها و وظایفتان را ندارید، این احتمال وجود دارد که دچار روانرنجوری شده باشید.
اگر چه روانپزشکان دیگر روان رنجوری را در کسی تشخیص نمیدهند، اما رفتار نوروتیک یا روان رنجور هنوز هم یک مشکل شایع اما خفیف بهداشت روان است. روان رنجوری یک ویژگی شخصیتی است که باعث میشود افراد با اضطراب، افسردگی یا خشم رفتار کنند. روان رنجوری یک اختلال روانپزشکی درنظر گرفته میشود که ویژگی آن احساسات و رفتارهای نوروتیک یا روانرنجور است. در اینجا برخی از نمونههای شایع رفتارهای روان رنجور را میبینید:
روانرنجوری و حساسیت
محقق ریچارد زینبارگ کشف کرد که افراد مبتلا به روان رنجوری به شدت حساس و مضطرب هم هستند. آنها ممکن است مستعد ابتلا به اضطراب و افسردگی باشند، اما در عین حال احساسات دوست و نزدیکانشان را نیز دریافت میکنند و میخواهند آنها را کمک کنند. مضطرب بودن یا نوروتیک بودن شما را “بد” نمیکند، و در واقع نوعی شیوهی عملکرد است. شما در مورد احساسات دیگران نگرانی دارید و میخواهید به آنها کمک کنید احساس خوبی داشته باشند. حساسیت یک ویژگی مثبت است. نوروتیک بودن یک سری مزیت هم دارد؛ این مزایا عبارتند از: حساسیت بسیار زیاد نسبت به احساسات دیگران.
رفتار نوروتیک
بسیاری از مردم نوروتیک هستند اما خودشان خبر ندارند. شما ممکن است آدمی مضطرب باشید و خودتان این را ندانید. هر فرد ممکن است یک نوع روان رنجوری خاص داشته باشد، اما برخی افراد نسبت به دیگران روان رنجورتر رفتار میکنند. نوروتیک بودن به چه معنا است؟ ممکن است درک نکرده باشید که نوروتیک بودن چیست یا اینکه آدمها چگونه رفتارهای روان رنجور را نشان میدهند. ممکن است در این فکر باشید که چه چیزی در مورد نوروتیک بودن بد است؟ هنگامی که شما به صورت نورتیک رفتار میکنید، ممکن است کسانی که در اطرافتان هستند را بدون آنکه متوجه باشید، آزار بدهید و اذیت کنید. شاید شما نوروتیک هستید و خودتان خبر ندارید. آیا شما نوروتیک هستید؟ قبل از اینکه پاسخ این سوال را بدهید، اجازه دهید بعضی از رفتارهای نوروتیک شایع را بررسی کنیم و ببینیم که آیا اینها در شما هم وجود دارند یا خیر.
نمونههایی از رفتارهای نوروتیک یا روانرنجور
نمونههای زیر از رفتارهای نوروتیک ممکن است کاملا برای شما آشنا باشند، زیرا آنها بسیار شایع و گسترده هستند.
۱. تحریکپذیری کلی
همسایهی بداخلاق شما که مدام در مورد چیزهای کوچک و بدون اهمیت غرولند میکند، در واقع دارد رفتارهای نوروتیک از خود نشان میدهد. هنگامی که او به طور مداوم به شما غر میزند که ساکت باشید، از خانه و زندگی او دور بمانید، یا اجازه ندهید بچههایتان به پیادهروی جلوی خانهی ما بیایند، باز هم در حال نشان دادن جنبهی نوروتیک یا روانرنجور خود است.
۲. شکایت کردن در مورد نشانههای فیزیکی بدون وجود یک علت پزشکی
بسیاری از رفتارهای نوروتیک یا روان رنجور به شکل شکوه و شکایت دربارهی علائم جسمانی که علت پزشکی ندارند، نمود میکنند. هنگامی که شخصی بیش از حد دربارهی علائم بدن خود صحبت میکند اما بیماری قابل تشخیصی ندارد، ممکن است رفتار او برای دیگران آزاردهنده باشد. بنابراین، روابط آنها ممکن است به دلیل روان رنجوریشان دچار آسیب شود.
۳. خشم در خیابان
افراد مبتلا به خشونت در خیابان رفتار نوروتیک از خودشان نشان میدهند. بدیهی است که هر کسی ممکن است در هنگام رانندگی اشتباه کند. برخی از تصادفات به خسارت شدید ختم میشوند، اما اغلب مشکل زیادی ایجاد نمیشود و هر کسی دنبال کار خود میرود. به شدت ناراحت شدن و نشان دادن خشم بیش از حد در اثر هر اشتباه کوچکی، یک نشانهی واضح از داشتن رفتارهای نوروتیک است.
۴. اضطراب داشتن در مورد ایمنی فرزندتان
اضطراب والدین درمورد خطرات رایجی که برای کودکان رخ میدهند، اغلب سبب میشود افراد به “والدین هلیکوپتری” تبدیل شوند. این والدین برای مراقبت از فرزندانشان تا جایی پیش میروند که اجازه نمیدهند او یک کودکی نرمال و شاد را پشت سر بگذارد. وسواس داشتن در رابطه با ایمنی فرزندشان باعث میشود که این کودک زندگی سختی داشته باشد و خود به آدمی مضطرب و خجالتی تبدیل شود.
۵. بیش از حد آگاه بودن از مشکلات روانی
جالب توجه است که آدمها ممکن است کاملا مطلع باشند از اینکه رفتارهای نوروتیک از خودشان نشان میدهند، اما باز هم به این شیوهی رفتاری ادامه بدهند. وسواس داشتن نسبت به سلامت روانشان میتواند مشکلات آنها را حتی بدتر کند. البته، اگر در اثر علائم جدی یک اختلال دچار مشکل و ناراحتی هستید، بهتر است که برای حل آن به یک فرد حرفهای مراجعه کنید. در این صورت دیگر مجبور نیستید خودتان را مدام تجزیه و تحلیل کنید.
۶. تنش هیجانی در اثر رویدادهای روزمره
کاملا طبیعی است که وقتی اتفاقات بدی رخ میدهند، ناراحت شوید. البته در صورتی که آن اتفاق کاملا کوچک و جزئی است، بیش از حد ناراحت شدن غیرمنطقی و نادرست به نظر میرسد. شکستن ناخن، ریختن غلات صبحانه یا ۱۰ دقیقه دیرتر رسیدن به محل قرار با دوستتان، همگی مشکلات کوچکی هستند که به راحتی میتوانید آنها را حل کنید، اما قرار نیست که به خاطرشان روزتان را خراب کنید.
۷. احساس گناه داشتن
افرادی که مستعد ابتلا به رفتارهای نوروتیک یا روان رنجور هستند، اغلب علائمی را نشان میدهند مبنی بر احساس گناه شدیدی در مورد چیزهایی که تقصیرشان نبوده دارند. یا، گاهی اشتباهی که از آنها سر میزند به حدی کوچک است که حتی سایر آدمها متوجه آن نمیشوند اما باز هم آنها احساس گناه شدید دارند. این افراد ممکن است به خاطر احساس گناهی که دارند مدام عذرخواهی کنند یا از داشتن تماس چشمی با دیگران پرهیز کنند.
۸. تفکر وسواسی یا نشخوار ذهنی
تفکر وسواسی نه تنها یک رفتار نوروتیک یا روان رنجور است، بلکه میتواند منجر به افسردگی شود. هنگامی که شما اغلب در مورد چیزهایی که بایستی به گونهای دیگر انجام میدادید یا در مورد مشکلات جزئی در زندگیتان نشخوار ذهنی دارید، دیگر انواع رفتارهای روانرنجورانه نیز به دنبال افکار وسوسیتان پدیدار خواهند شد.
۹. کمالگرایی
اکثر آدمها دوست دارند به هر کاری که دست میزنند، خوب و موفق عمل کنند. بین این میل به موفقیت و حس اینکه باید همه چیز را کامل و درست انجام دهید، تفاوت وجود دارد. افرادی که کمالگرا هستند معمولا وقت بیشتری را صرف انجام کارها میکنند، زیرا اشتباه نکردن برایشان اهمیت بسیار زیادی دارد.
۱۰. وابستگی
بیش از حد به دیگران وابسته بودن برای برآورده کردن نیازهای روزانه، ممکن است انواعی از رفتارهای نوروتیک یا روان رنجور را ایجاد کند. به عنوان مثال، به جای اینکه کاری برای خود انجام دهید، مدام در مورد مشکلاتتان فکر میکنید به این امید که شاید شخص دیگری آنها را برای شما حل کند. در حالی که خودتان به راحتی میتوانید از عهدهی مشکلات و کارهایتان بربیایید، منتظر میمانید که دیگران به جای شما آستین بالا بزنند. به این ترتیب هم آدمی آزاردهنده هستید و هم غیرمسئول!
۱۱. عدم سازگاری با همکاران در محیط کار
افرادی که به شیو های نوروتیک رفتار میکنند، معمولا با کار کردن در کنار دیگران مشکل دارند. رفتارهای نوروتیک اجتماعی مثل محتاج دیگران بودن، مدام غرولند کردن، وابستگی یا اهل بحث و جدل بودن میتواند موجب بروز مشکلاتی در روابط کاری شما شود و از رسیدن به موفقیت در کارتان جلوگیری کند.
۱۲. دشواری در برآورده کردن نیازهای ابتدایی
روان رنجوری حتی میتواند کاری کند که شما در انجام امور ابتدایی خودتان ناتوان باشید. اگر احساس ناراحتی یا اضطراب زیادی دارید، ممکن است در تمرکز کردن روی انجام دادن کارهای کوچک مراقبتهای شخصی مانند حمام کردن و رسیدگی بدن دچار مشکل شوید. در عین حال ممکن است با رعایت کردن یک برنامه غذایی سالم یا خواب کافی مشکل داشته باشید، زیرا هر اختلالی که در روال معمول زندگیتان ایجاد شود، احساس اضطراب و سرخوردگی در شما ایجاد میکند.
۱۳. مشکلات ارتباطی
مشکلات ارتباطی در آدمهایی که به شیوههای نورتیک و روانرنجور رفتار میکنند، شایع هستند. آنها ممکن است غز بزنند، ناله کنند و از همکاران خود انتظار داشته باشند کاری را انجام دهند که خودشان هم میتوانند انجام دهند. آنها ممکن است سعی کنند شریک زندگی خود را کنترل کنند. حتی ممکن است بدون داشتن هیچ شاهد و مدرکی آنها را متهم به خیانت کنند.
۱۴. استاد فیلم بازی کردن
اصطلاح “استاد فیلم بازی کردن” بسیار معروف است، به ویژه در رسانههای اجتماعی. کسی که استاد فیلم بازی کردن است میتواند در میان دوستان خود جر و بحث و مناقشه ایجاد کند یا از یک رویداد بسیار ساده و جزئی نمایشی مفصل بسازد. هنگامی که از همه چیز یک داستان بزرگ و دراماتیک میسازید، نه تنها خودتان را به زحمت میاندازید، بلکه باعث میشوید که دیگران هم روز آرام و صلحآمیزی نداشته باشند.
۱۵. احساس غم و اندوه بیش از حد در اثر حوادث جزئی
ناراحتی و غم در اثر اتفاقات و فقدانهای بزرگ امری کاملا عادی است. غم و اندوه، گریه یا ماندن در رختخواب نوعی رفتار نوروتیک است البته در صورتی که به خاطر یک اتفاق کوچک به این حال و روز دچار شوید. شاید خودکاری را که برای امضای وام مسکن خانهی اولتان استفاده کرده بودید، گم کردهاید. شاید فرزند شما نشانهی جدیدی از بلوغ را نشان دهد. یک لحظه غم و اندوه ممکن است اتفاق بیفتد، اما زمانی که آن را تقویت کنید و اجازه دهید رشد کند، آن وقت است که معلوم میشود دچار روان رنجوری هستید.
۱۶. حسادت
افرادی که رفتارهای نوروتیک یا روان رنجور نشان میدهند معمولا نسبت به دیگران حسادت زیادی دارند. شما دوست دارید چیزهایی را که دیگران دارند، داشته باشید. میخواهید فرصتها و مزایای آنها را داشته باشید. میخواهید مثل آنها باشید. شما این تمایلات و خواستهها را با رفتارهای نوروتیک نظیر خراب کردن آنها، التماس کردن به آنها برای گرفتن چیزی که دارند یا حتی دزدیدن آن چیز نشان میدهید.
۱۷. واکنش منفی به رویدادهای خنثی
گاهی اوقات، رویدادی که باعث ناراحتی شما میشود، نه خوب است و نه بد. با این حال، شما با یک حالت منفی که عادت همیشگیتان است واکنش نشان میدهید. به عنوان مثال، اگر پستچی نامهتان را در صندوق کنار درتان قرار میدهد و در نمیزند، ناراحتی در مورد آن، منطقی نیست به خصوص اگر متوجه آمدن او شدید و نامه را بدون وجود مشکلی برداشتید.
۱۸. دستپاچه شدن و ترس شدید در موقعیتهایی که تهدیدآمیز نیستند
طبیعی است که در موقعیتهای تهدیدآمیز وحشتزده شوید. این بخشی از واکنش جنگ یا گریز است. با این حال، اگر سیستم واکنش شما زمانی وارد عمل میشود که هیچ چیزی دور و برتان تهدیدآمیز نیست، نشانههای غلوآمیز ترس شما در اثر روانرنجوریتان است.
۱۹. نمایش بیثباتی عاطفی
از آنجایی که حتی در اثر کوچکترین رویدادها و شرایط به راحتی تعادلتان را از دست میدهید، رفتار بیثباتی دارید. به نظر میرسد که شما یک دقیقه رفتاری منطقی دارید و خوب هستید و یک دقیقه بعد عصبانی و اندوهگین میشوید. هیچکس نمیتواند روی شما حساب کند و تمام روابطتان به نوعی دچار اشکال هستند.
۲۰. ناتوانی در ادامهی زندگی روزمره بعد از تجربه کردن یک ترومای غیر مرتبط
PTSD یا اختلال استرسی پس از آسیب روانی میتواند نوعی رفتار عصبی باشد. مثلا ممکن است تجربیات وحشتناکی در جنگ داشته باشید و اگر صدای آتشبازی به گوشتان برسد، یک حملهی نوروتیک را تجربه میکنید. ممکن است زمانی که کودک بودید، توسط والدین مورد سوء استفاده قرار گرفته باشید، و بنابراین هنگامی که کنار یک فرد بزرگسال مینشینید، احساس ترس و واهمه دارید که این هم نشانهای از وجود روان رنجوری در شما است.
رفتار نوروتیک نشاندهندهی چه چیزی است؟
به این ترتیب در صورتی که روان رنجوری دیگر یک تشخیص معتبر در نظر گرفته نمیشود، پس منظور از رفتار نورتیک یا روان رنجور چیست؟ اگر از روی عادت به شیوهی نوروتیک رفتار میکنید، ممکن است یک بیماری جدی روانی داشته باشید، مانند افسردگی، اضطراب، اختلال شخصیت مرزی، اختلال دوقطبی یا اختلال خشم. پزشکان دیگر دربارهی روان رنجوری یا رواننجوری صحبت نمیکنند، اما اگر رفتار نوروتیک شما تبدیل به عادت شده و شدید باشد، میتوانند به شما کمک کنند.
چگونه میتوان رفتار روانرنجور یا نوروتیک را متوقف کرد
بعضی از راهکارها برای متوقف کردن رفتار نوروتیک عبارتند از:
– عزت نفس را در خودتان بالا ببرید
– بکوشید کاری برای خودتان انجام دهید
– مشخص کنید که مسئولیتهای شما دقیقا از کجا شروع میشوند و به کجا پایان میرسند
– یاد بگیرید که به آنچه که خودتان دارید راضی باشید
– از خودتان خوب و درست مراقبت کنید حتی زمانی که حس میکنید تمایلی برای انجام این کار ندارید.
– به یاد داشته باشید که حوادث منفی جزئی ارزش غم و اندوه را ندارند
اگر شما نمیتوانید رفتار نوروتیک خودتان را تغییر دهید، ممکن است برای غلبه بر آن به کمک افراد حرفهای نیاز داشته باشید. به خصوص که در مطالعهی سال ۲۰۰۲ مشخص شد افرادی که رفتارهای نوروتیک و روان رنجور از خودشان نشان میدهند بیشتر احتمال دارد که نشانههای روانپریشی را بروز بدهند.
درمان رفتارهای نوروتیک ممکن است شامل داروها، رفتار درمانی شناختی و یاد گرفتن تکنیکهای آرامسازی مانند ذهن و تنفس عمیق باشد. ثابت شده رفتار درمانی که شامل آموزش و تواندهی است، رفتار روان رنجور و نوروتیک را نیز تغییر میدهد. بهتر است برای درمان این رفتارها به افراد حرفهای در زمینهی رواندرمانی مراجعه کنید تا درمان مناسب را برایتان انتخاب کنند و به شما کمک کنند که تغییرات لازم را در خودتان ایجاد کنید.
ترجمه: تحریریه سایت کسب و کار بازده – سارا فیضی
منبع: بتر هلپ