هزار گل ؛فدای مدفنت مادر
بیا که شعر سرودم برای مدفنت مادر
بیا که امده ام عاشقانه بنشینم
کمی کنار ضریح مدفنت مادر
هزار اینه همراه خویش اوردم
عاشقانه بریزم به پای مدفنت مادر
با خیال کبوتر به حرمت باران
پر بکشم در هوای مدفنت مادر
کجای فاضله در تو گم شده ام
چقدر فاصله تا ناکجای مدفنت مادر
چگونه این همه دریا چگونه این همه دشت
پدید امد در استوای مدقنت مادر
دلم گرفته و دارد به خاک می افتد
در انتهای سادگی ابتدای مدفنت مادر
گمان کنم درخت غریبانه دوستت دارد
که خم شده روی مدفنت مادر
غزل به اخر عمرش رسید و حالا
سکوت مانده و هوای مدفنت مادر
بیا که شعر سرودم برای مدفنت مادر
بیا که امده ام عاشقانه بنشینم
کمی کنار ضریح مدفنت مادر
هزار اینه همراه خویش اوردم
عاشقانه بریزم به پای مدفنت مادر
با خیال کبوتر به حرمت باران
پر بکشم در هوای مدفنت مادر
کجای فاضله در تو گم شده ام
چقدر فاصله تا ناکجای مدفنت مادر
چگونه این همه دریا چگونه این همه دشت
پدید امد در استوای مدقنت مادر
دلم گرفته و دارد به خاک می افتد
در انتهای سادگی ابتدای مدفنت مادر
گمان کنم درخت غریبانه دوستت دارد
که خم شده روی مدفنت مادر
غزل به اخر عمرش رسید و حالا
سکوت مانده و هوای مدفنت مادر