مبارزه امام سجاد(ع) به مثابه کنشی ذهنی و درون‌زا/ عاشورا کاتالیزور تاریخ اسلام است


مبارزه امام سجاد(ع) به مثابه کنشی ذهنی و درون‌زا/ عاشورا کاتالیزور تاریخ اسلام است

گروه اندیشه ــ عبدالمجید مبلغی با اشاره به نحوه مبارزه امام سجاد(ع) پس از عاشورا بیان کرد: آنچه امام سجاد(ع) بنا می‌گذارند استفاده از امکانی است که تحت تأثیر عاشورا گسترش یافته و زمینه‌ساز شیعه می‌شود؛ امام(ع) به کنش مبارزه وجه ذهنی می‌بخشند و آن را به مثابه یک امر متافیزیکی و امری درون‌زای دینی مطرح می‌کنند.

مبارزه امام سجاد(ع) به مثابه کنشی ذهنی و درون‌زا/ عاشورا کاتالیزور تاریخ اسلام است

به گزارش ایکنا؛ نشست «الهیات قدسی اربعین حسینی سالار شهیدان(ع)» امروز، 22 مهر با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقه‌مندان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

عبدالمجید مبلغی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این نشست بیان کرد: اگر به اربعین به مثابه آغاز پاسداشت کربلا نگاه کنیم، بی‌راه نرفته‌ایم. از زمانی که به نقلی جابر بن عبدالله النصاری یا به نقل دیگر اهل بیت(ع) و یا هر دوی ایشان در ابعین به کربلا می‌رسند، از آن زمان اربعین جایگاه خود را به مثابه نقطه مرکزی پاسداشت کربلا و حادثه عاشورا تثبیت کرده است. اربعین به مثابه پاسداشت کربلا در این سال‌ها بسامد گسترده‌ای پیدا کرده و به بزرگترین اجتماع مذهبی جهان تبدیل شده است؛ لذا اربعین در ارتباط با پاسداشت مفهوم کربلا فهمیده می‌شود.

عاشورا؛ کاتالیزور تاریخ اسلام

وی با تأکید بر اینکه اگر بخواهیم به پاسداشت کربلا بپردازیم، باید درکی از خود کربلا و حادثه عاشورا و آنچه پی و پس این اتفاق بوده نگاه کنیم، اظهار کرد: باید تلاش کنیم و ببینیم در عاشورا چه امکانی نهفته بود که این حادثه را این قدر مهم کرده است. عاشورا صرف نظر از دغدغه‌ای که شیعی به آن دارد، حادثه بسیار مهمی است و باید از آن به عنوان کاتالیزور تاریخ اسلام نام برد. اگر بگوییم 30 سال نخست اسلام را می‌شود با مراجعه به ساختار قبیله‌گرایی فهمید، آنگاه باید بگوییم که در 30 سال بعدی، نقطه ثقل و مرکز تحول عاشوراست. اتفاقاً بروز و ظهور عاشورا را باید در ارتباط با 30 سال قبل از عاشورا فهمید، کما اینکه حوادث بعد از عاشورا نیز بدون فهم عاشورا فهمیده نمی‌شود.

مبلغی افزود: این نکته را از منظر کسی می‌گویم که نگاه تاریخ‌نگارانه و فرامذهبی به این حادثه دارد. بنابراین عاشورا حادثه بسیار مهمی است و به مثابه یک اتفاق تسریع‌بخش در تاریخ اسلام نخستین و تاریخِ نخستین اسلام عمل می‌کند و یکی از حادثه‌های مهم اسلام نخستین است. اگر به سقیفه به عنوان مسئله‌ای مهم بپردازیم یا به قتل خلیه سوم توجه کنیم، عاشورا نیز یکی از حادثه‌های مهم و حائر اثرگذاری زیاد است، اما سوال اینجاست که چرا اربعین و عاشورا این قدر اهمیت پیدا کرده است؟ چرا هویت خود را مدیون عاشورا هستیم؟

مخالفت‌ها با یزید ترجمه‌ای شیعی پیدا کرد

وی در ادامه تصریح کرد: حکومت یزید حدوداً چهار سال طول کشید که از سال 60 تا 64 است و تقریباً هرساله یزید یک نبرد و مبارزه را در کارنامه خود ثبت کرده است. سه جنگ اصلی را به راه می‌اندازد که نخستین مورد آن کربلا بوده و در ادامه نیز مدینه را اشغال کرد و سپس کعبه را به آتش کشید، اما چرا در این دوران محدود، شاهد این همه نزاع هستیم؟ اگر به ابتدای حکومت یزید نگاه کنید، می‌بینید چهره‌های مهم آن دوران مانند امام حسین(ع) و یا عبدالله بن زبیر در صدر افرادی بودند که هیچ کدام حکومت یزید را قبول نداشتند. نکته این است که رویکردی که امام حسین(ع) اتخاذ کرد، سبب شد که تمام این مخالفت‌ها با یزید ترجمه‌ای شیعی پیدا کند.

مبلغی بیان کرد: علت اینکه یزید را قبول نداشتند این بود که نزاع‌های بعد از قتل عثمان در جریان قرار داشت مانند آتش زیر خاکستر بود و مهارت‌های معاویه سبب شد که این نزاع‌ها به تعویق بیفتد، اما در نهایت این نزاع‌ها اتفاق افتاد. یکی از آن‌ها، نزاعی بود که مبنایش بازگشت اقتدار به خاندان اهل بیت(ع) بود و اگر هم پیامبر(ص) نفرموده بودند که باید حکومت به علی(ع) برسد، از منظر امکانات، ساختار قریشی و قبائل بنی‌هاشم یگانه گروهی بودند که باید حائز اقتدار می‌شدند. پس یک نزاع مربوط به بحث بازگشت اقتدار به خاندان اهل بیت(ع) است که در رأس آنها بنی‌هاشم و امام علی(ع) است.

تعمیم مخالفت با یزید به کلیت جامعه

وی در معرفی رویکرد دوم افزود: نزاع دیگر، تلاش می‌کرد که اقتدار را به میراث شیخین برگرداند که بر خلاف درک شیعیان، درک قبیله‌گرایانه از روابط داشت و گمان می‌کرد نقطه طلایی زمان شیخین بوده که با آمدن معاویه و جنگ‌های او مشکلاتی به وجود آمده است؛ لذا این گروه معتقد بودند که باید به دوران طلایی بازگشت که فرزند زبیر نماد این رویکرد است؛ یک رویکر سرخورده نیز در جامعه وجود داشت که هیچ یک از اینها را برنمی‌تافت که این گروه خوارج بودند.

مبلغی تصریح کرد: زمانی که یزید به خلافت رسید، نمایندگان هر سه این گرایش‌ها در فضای عدم وجود هژمونی معاویه، مخالفت با یزید را آغاز می‌کنند، اما نکته مهم اینکه شهادت امام حسین(ع) منجر به آن می‌شود که توان مخالفت در جامعه فراتر از گروه شیعیان به عنوان یک هسته اعتقادی می‌شود و به کلیت جامعه اسلامی تعمیم پیدا می‌کند. یعنی مهم‌ترین زبان مخالف با اموی، شیعی می‌شود و سنگ بنایی برای شکل‌گیری شیعه در اطوار بعدی تاریخ بنا نهاده می‌شود. در حقیقت یک امکان تاریخی پیش روی شیعیان قرار می‌گیرد و این امکان تاریخی، در قبال اتفاقاتی که بعد از شهادت امام حسین(ع) رخ می‌دهد و پاسداشت شهادتی که با اربعین آغاز می‌شود، خودش را نشان می‌دهد.

دغدغه مبارزه؛ شاخصه شیعه بودن

وی با بیان اینکه بعد از شهادت امام حسین(ع) شاهد جریان‌های متعدد خونخواهی هستیم، گفت: این جریان‌ها بسیار گسترده و در عین حال حائز پایگاه‌های اجتماعی هستند و به یک معنا زبان اعتراض عمومی می‌شوند و مبارزه با امویان را مهم‌ترین هدف خود قرار می‌دهند. البته همه این جریان‌ها به اصطلاح شیعی نیستند. وقتی امروزه از شیعه بودن سخن می‌گوییم، از یک شیعه خالص دفاع می‌کنیم، اما در آن دوره شیعه بودن به این بود که دغدغه مبارزه داشته باشد؛ لذا دغدغه شیعی به شیوه استعاری تکثیر می‌شود که بسیار مهم است، اما در عین حال این چنین شیعه بودن اگرچه بار تاریخی ارزشمندی دارد، اما با نظم و نسق‌یابی شیعیان در قالب آنچه بعدها در تاریخ شکل و شمایل شیعی خوانده می‌شود، ناسازگاری‌هایی دارد، یعنی از نقاط قوت و ضعفی برخوردار است.

مبلغی تصریح کرد: بعد از عاشورا که جریان‌های متعدد شیعی راه افتاد. اینکه باید به امام سجاد(ع) مراجعه کنیم، برای خواص فهمیدنی بود، اما برای کسانی که که دغدغه‌های شیعی آن‌ها تازه بود، چنین درک و فهمی از شیعه بودن نداشتند و به دنبال کسی از فاطمیان و علویان بودند که بیرق مبارزه را بر دوش بگیرد و امام سجاد(ع) از پذیرش جریان‌های شیعی به صوت عام ابا داشتند، لذا به محمد بن حنفیه توجهاتی صورت می‌گیرد که در واقع به یک معنا نماد شیعیان مبارزه‌طلب می‌شود که می‌خواهند مبارزه را به لحاظ علنی نیز تداوم دهند. حتی تا مرگ او نیز این محوریت او برای شیعیانی که جنبه مبارزاتی داشتند حفظ می‌شود، اگرچه بعد از او مراجعه به امام سجاد(ع) تقویت شد. اما آیا امام سجاد(ع) از مبارزه دوری نجستند و درک تازه‌ای از مبارزه حاصل کردند؟

دو نوع کنشگری تاریخی شیعه

وی با تأکید بر اینکه در تاریخ قبل از عاشورا دو نوع کنش‌گری در امام علی(ع) وجود دارد، گفت: یکی از آن‌ها مبارزه است، اما یک کنش‌گری دیگر به یک معنا سکوت و کناره‌گیری از مبارزه به صورت نبرد است که در سقیفه این طور شد. این دو کنش، کنش‌های تاریخی شیعه‌گری است. اگر به امام حسن(ع) نگاه کنید به اقتضای مناسبات، کنش مماشات یا کناره‌گیری را برمی‌گزینند که تبار و ریشه در رفتار علی(ع) دارد و امام حسین(ع) تا زمانی که امام حسن(ع) در قید حیات است و معاویه زنده است، به همین کنش پایبند است، اما بعد از معاویه، کنش مبارزه را دارد، لذا کنش مبارزه یا سکوت در انیدشه شیعه از پیش موجود است. بعد از عاشورا، بخش عمده‌ای از شیعیان ذیل مختار و حنفیه، کنش مبارزه را دارند، اما امام سجاد(ع) کنش سکوت را نداشتند، بعد از عاشورا اقضائات تغییر کرده است و جامعه فراگیر شده شیعی را داریم و به صلاح شیعیان نیست که از عاشورا عبور شود.

این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پایان اظهار کرد: آنچه امام سجاد(ع) بنا می‌گذارند استفاده از امکانی است که تحت تأثیر عاشورا گسترش یافته و زمینه‌ساز شیعه می‌شود که امام(ع) به کنش مبارزه، وجه ذهنی می‌بخشند و آن را به مثابه یک امر متافیزیکی، ذهنی(منتالیتی) و امری درون‌زای دینی مطرح می‌کنند و کنش کناره‌گیری را به صورت موقت به مثابه امر بیرونی و تکنیک ارتباط با جهان بیرونی طرح می‌کنند.

انتهای پیام

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


استقبال هیات آفریقای جنوبی از رای جدید لاهه درباره غزه