درد فراق


درد فراق

ای مـه لـقا ازعشق تو کامی ندیده ام یک شاخه گل ازباغ احساست نچیده ام ازهـجر سیمای قشنگ و قامت سروت قـامت خـمیده تا دم پـیری رسیده ام مـوی سـرم سفید شد اما نـه رایگان آنرا به نرخ عمرو چونشاعر:مجید آبسالان


ای مـه لـقا ازعشق تو کامی ندیده ام
یک شاخه گل ازباغ احساست نچیده ام

ازهـجر سیمای قشنگ و قامت سروت
قـامت خـمیده تا دم پـیری رسیده ام

مـوی سـرم سفید شد اما نـه رایگان
آنرا به نرخ عمرو چون گوهر خریده ام

روزی کـه ماه روی تو دیدم میان جمع
حق شاهداست؛ دل زِهر نوبر بریده ام


یعقوب سان زِهجر توای دلربای من
پیراهن صـبر و قرارم را دریده ام

ازدوری رویت شده بی سو دوچشم من
با دیـدن روی تـو از کوری رهیده ام


بازآ که نـور دیـده ی گـریان من توئی
درد فراقت را منِ شاعرچشیده ام


حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تصاویر جنجالی ترانه علیدوستی روی تخت بیمارستان پس از انتشار خبر بیماری + عکس