وقت اذان شد و ببین نماز من قضا شده
زمین فسانه ای غریب ز غربت دعا شده
وضو بگیرم و دو بار رکوع را سجده کنم
عجب حواس پرت من ، بهانه ی روا شده
برو عقب ، برو بشین، که شک نشسته بر دلم
تشهد و سلام من، چرا سه تا سه تا شده
یا من اسیر اویم و یا او ست ساحر بر دلم
سجاده ام پهن است و او در سینه ام خدا شده
شاعر منم، ساحر منم، رقاصه ی شاعر منم
تنها طنین ساز او، آهنگ رقص ما شده
......
و دیگر
نیستتتتتتتتتتت....
زمین فسانه ای غریب ز غربت دعا شده
وضو بگیرم و دو بار رکوع را سجده کنم
عجب حواس پرت من ، بهانه ی روا شده
برو عقب ، برو بشین، که شک نشسته بر دلم
تشهد و سلام من، چرا سه تا سه تا شده
یا من اسیر اویم و یا او ست ساحر بر دلم
سجاده ام پهن است و او در سینه ام خدا شده
شاعر منم، ساحر منم، رقاصه ی شاعر منم
تنها طنین ساز او، آهنگ رقص ما شده
......
و دیگر
نیستتتتتتتتتتت....