هیچ احتیاجی نیست


هیچ احتیاجی نیست

ابری نشو، دیگه به بارون احتیاجی نیست باید برم این درد بدرمون علاجی نیست حتی با این پرهای زخمی وقت پروازه وقتی که حتی سبزی تویه برگ کاجی نیست افکارمو تا کن بزار تو کوله دردم از پتک ها ترسیشاعر:حمید رضا کریمی پیرکوهی

ابری نشو، دیگه به بارون احتیاجی نیست
باید برم این درد بدرمون علاجی نیست
حتی با این پرهای زخمی وقت پروازه
وقتی که حتی سبزی تویه برگ کاجی نیست
افکارمو تا کن بزار تو کوله دردم
از پتک ها ترسی ندارم! چون ملاجی نیست
نه کوچه روتر کن! نه آش پشت پا می خواد !
من میرم آخه! این سفر مال یه حاجی نیست
این بالهای من فقط یک معجزه میخواد
پرواز بی پر رو که باجی و خراجی نیست
تو کار دنیا هاج و واجم این چه رسمیه
تو اینهمه ظلمو ستمهاش هاج و واجی نیست
تقدیرمه رفتن دیگه من کوله رو بستم
تو فکر زخمامی ؟نباش چون احتیاجی نیست

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


اعدام برای کارگردان شیطان صفت / 2 دختر هنرجو را در تله شوم خود انداخت + جزییات