این پاییز . . . . .
۱ - این پاییز پراکنده
در ذهن خودش هم
دیگر
کم رنگ تر از
محو شده است
لکه ای که می رود
با خودش
حرف های زردتر بزند .....
۲ - این پاییز بسته
کم تر سرخ
و
بیش تر قهوه ای را
آموخته است
او که پنجره هایش
رو به مرگ خودش
باز می شوند
و ندانستن اش
چند وجهی ترین
دانش هرزه است .....
۳ - این پاییز رفته
کهنه نفس می کشد
در خود تبعیدی اش
چنان که ماهیت اش را
با بوسه های زرد
به خاکستری رسانده
و
هویت اش را به سیاه .....
۴ - این پاییز رفته
چنان بی وقفه
افسردگی در
مسخ شدن اش
می رقصد
که هذیان هایش را
معجزه می نامد
قدیس ِ از دست ِ خود
رفته .....
۵ - این پاییز کم
در ابرهای کپک زده اش
جز لجاجت زرد
چیزی ندارد
برای این وقت زمین
وقتی دوست دارد
دیگران مرگ او را
بمیرند .....
۶ - این پاییز کم وجهی
جنگ جهانی چندم را
مرده تر از همیشه
شروع می کند
و
منتظر تر می شود
تا ببیند
این بار
قطب خشکیده تَرش
زودتر می میرد
یا .....
۷ - این پاییز نقطه چین
برای گره هایی که
به خودش زده است
رفتارهای تهوع آور را
به زردترین مرگ ممکن
بازخوانی می کند
صفحه اش ،
تا ورق نخوردن هایش
تک گویی های متناقض اش را
به سقوط اش
برگردانند .....
۱ - این پاییز پراکنده
در ذهن خودش هم
دیگر
کم رنگ تر از
محو شده است
لکه ای که می رود
با خودش
حرف های زردتر بزند .....
۲ - این پاییز بسته
کم تر سرخ
و
بیش تر قهوه ای را
آموخته است
او که پنجره هایش
رو به مرگ خودش
باز می شوند
و ندانستن اش
چند وجهی ترین
دانش هرزه است .....
۳ - این پاییز رفته
کهنه نفس می کشد
در خود تبعیدی اش
چنان که ماهیت اش را
با بوسه های زرد
به خاکستری رسانده
و
هویت اش را به سیاه .....
۴ - این پاییز رفته
چنان بی وقفه
افسردگی در
مسخ شدن اش
می رقصد
که هذیان هایش را
معجزه می نامد
قدیس ِ از دست ِ خود
رفته .....
۵ - این پاییز کم
در ابرهای کپک زده اش
جز لجاجت زرد
چیزی ندارد
برای این وقت زمین
وقتی دوست دارد
دیگران مرگ او را
بمیرند .....
۶ - این پاییز کم وجهی
جنگ جهانی چندم را
مرده تر از همیشه
شروع می کند
و
منتظر تر می شود
تا ببیند
این بار
قطب خشکیده تَرش
زودتر می میرد
یا .....
۷ - این پاییز نقطه چین
برای گره هایی که
به خودش زده است
رفتارهای تهوع آور را
به زردترین مرگ ممکن
بازخوانی می کند
صفحه اش ،
تا ورق نخوردن هایش
تک گویی های متناقض اش را
به سقوط اش
برگردانند .....